pushiness

جمله های نمونه

1. His pushiness made him unpopular.
[ترجمه گوگل]زورگویی او باعث شد که محبوبیت نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]pushiness او را منفور کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But too much pushiness can be destructive.
[ترجمه گوگل]اما فشار بیش از حد می تواند مخرب باشد
[ترجمه ترگمان]اما بیش از حد pushiness می تواند مخرب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I quickly got over his pushiness, and the two of us became friends for the rest of the flight, enjoying stories about his business dealings in Angola, and much else.
[ترجمه گوگل]من به سرعت بر زورگویی او غلبه کردم و ما دو نفر تا پایان پرواز با هم دوست شدیم و از داستان های مربوط به معاملات تجاری او در آنگولا و خیلی چیزهای دیگر لذت بردیم
[ترجمه ترگمان]من به سرعت over را گرفتم، و دو نفر از ما برای بقیه پرواز دوست شدیم، از داستان هایی در مورد معاملات تجاری او در آنگولا و چیزهای دیگر لذت بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Up to a point, we can rationalize our pushiness .
[ترجمه گوگل]تا حدی می‌توانیم زورگویی خود را منطقی کنیم
[ترجمه ترگمان]تا یک نقطه، ما می توانیم pushiness را توجیه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So, parents, lighten up . The stakes have been vastly exaggerated. Up to a point, we can rationalize our pushiness .
[ترجمه گوگل]بنابراین، پدر و مادر، سبک تر در مورد ریسک ها بسیار اغراق شده است تا حدی می‌توانیم زورگویی خود را منطقی کنیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، والدین، روشن می شوند خطرات بسیار مورد اغراق قرار گرفته است تا یک نقطه، ما می توانیم pushiness را توجیه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. America is a competitive society; our kids need to adjust to that. But too much pushiness can be destructive.
[ترجمه گوگل]آمریکا یک جامعه رقابتی است بچه های ما باید با آن سازگار شوند اما فشار بیش از حد می تواند مخرب باشد
[ترجمه ترگمان]آمریکا یک جامعه رقابتی است؛ کودکان ما باید خود را با آن تطبیق دهند اما بیش از حد pushiness می تواند مخرب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Not understanding English will also cause you to misunderstand friendliness as pushiness, kidding as sarcasm, and a simple "thank you" as a 1ack of appreciation.
[ترجمه گوگل]ندانستن زبان انگلیسی همچنین باعث می‌شود که دوستی را به‌عنوان زورگویی، شوخی را به‌عنوان طعنه، و یک «متشکرم» ساده را به‌عنوان یک قدردانی درک کنید
[ترجمه ترگمان]درک نکردن زبان انگلیسی هم باعث می شود که شما رفتار دوستانه و دوستانه خود را درک کنید، به عنوان کنایه آمیز شوخی کنید، و یک تشکر ساده از شما به عنوان یک کپی از قدردانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's time to let your Sagittarius charm take over not your pushiness.
[ترجمه گوگل]زمان آن فرا رسیده است که اجازه دهید جذابیت قوس شما تسلط یابد نه زورگویی شما
[ترجمه ترگمان]الان وقتشه که بذاری \"Sagittarius\" تو به \"pushiness\" تو غلبه کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• domineering quality, bossiness, extreme aggressiveness

پیشنهاد کاربران

بپرس