push the panic button


(امریکا - خودمانی) هول کردن، با دستپاچگی (و بدی) کاری را انجام دادن، هراس زده شدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (slang) to react frantically to a crisis.

پیشنهاد کاربران

بپرس