ترجمه ی تمام دوستان درست بود.
از مثال زیبای امیر منظوری خیلی لذت بردم.
توصیه میکنم آنرا حفظ کنید تا معنی push out جا بیافتد و یک جمله ی خوب را هم یاد بگیرید.
اما اما اما :
اگر دارید اخبار گوش میکنید ، در انگلیسی رایج جهان امروز ، یگانه معنی رایج push out را آقای کتابدار نوشته اند و نمیدانم چرا بقیه به این معنی مهم اشاره نکردند.
... [مشاهده متن کامل]
مثلا ، کشوری به کشوری کمک نظامی یا مالی می کند زیرا آن کشور اوضاعش خراب است و اصرار دارد کمک ها در میان همه ی سطوح یکسان پخش شود.
در اینحال از فعل push out استفاده میشود.
کشور کمک کننده ، کمک ها را push out می کند.
در اخبار ، news و رسانه media , من فقط با این معنی آنرا شنیده ام . نه به سایر معانی که دوستان نوشتند.
کامنت آقای حسین کتابدار، کاملا درست و کاربردی است.
از مثال زیبای امیر منظوری خیلی لذت بردم.
توصیه میکنم آنرا حفظ کنید تا معنی push out جا بیافتد و یک جمله ی خوب را هم یاد بگیرید.
اما اما اما :
اگر دارید اخبار گوش میکنید ، در انگلیسی رایج جهان امروز ، یگانه معنی رایج push out را آقای کتابدار نوشته اند و نمیدانم چرا بقیه به این معنی مهم اشاره نکردند.
... [مشاهده متن کامل]
مثلا ، کشوری به کشوری کمک نظامی یا مالی می کند زیرا آن کشور اوضاعش خراب است و اصرار دارد کمک ها در میان همه ی سطوح یکسان پخش شود.
در اینحال از فعل push out استفاده میشود.
کشور کمک کننده ، کمک ها را push out می کند.
در اخبار ، news و رسانه media , من فقط با این معنی آنرا شنیده ام . نه به سایر معانی که دوستان نوشتند.
کامنت آقای حسین کتابدار، کاملا درست و کاربردی است.
انتشار دادن یا در دسترس قرار دادن چیزی برای عموم، اغلب با احساس ضرورت یا الزام.
مثال؛
... [مشاهده متن کامل]
بیرون راندن از طریق یک خروجی یا کانال همراه با زور زدن مثلا زایمان
به سمت بیرون هل بدم، مثلا
I gotta push myself a bit out of the comfort zone
خودم را از ناحیه امنم هل بدم به سمت بیرون یا از ناحیه امنم بیام بیرون ( ریسک کنم و کارهای جدید کنم )
خودم را از ناحیه امنم هل بدم به سمت بیرون یا از ناحیه امنم بیام بیرون ( ریسک کنم و کارهای جدید کنم )
پر یکنفر را باز کردن
کسی رو روندن
کسی رو پس زدن
خارج کردن چیزی از چیزی دیگر
به بیرون راندن چیزی از چیز دیگر
به عنوان مثال :
... [مشاهده متن کامل]
کلمات جدید، کلمات قدیمی را از چرخه ی استفاده کردن و از درون دیکشنری ها به بیرون می رانند.
( به عبارت دیگر یعنی : کلمات قدیمی آرام آرام کم کاربرد شده و به مرور زمان، دیگر توسط مردم استفاده نشده و از درون دیکشنری ها و فرهنگ لغت ها نیز حذف می شوند. )
به طرف بیرون هل دادن
پراکندن، گستراندن، شکوفا شدن
به سمت بیرون خارج شدن/کردن، در رفتن، درآوردن
https://idioms. thefreedictionary. com/push out