pus

/ˈpəs//pʌs/

معنی: سیم، چرک، ریم
معانی دیگر: (زخم و کورک و غیره) چرک، شوخ، فساد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: puslike (adj.)
• : تعریف: a thick white or yellow liquid that forms around infections and that contains white blood cells.

جمله های نمونه

1. a boil discharges pus
کورک چرک از خود بیرون می دهد.

2. if you press it, pus will come out
اگر آن را فشار بدهی چرک بیرون می آید.

3. after the skin becomes elevated and lumpy, pus forms
پس از اینکه پوست برآمده و قلنبه قلنبه شد چرک تولید می شود.

4. The wound is still discharging pus.
[ترجمه گوگل]زخم هنوز در حال ترشح چرک است
[ترجمه ترگمان]زخم هنوز چرک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The doctor lanced the boil to let the pus out.
[ترجمه محمد صادق حسنی سبزوار] دکتر به جوش سوزن زد تا چرکش خالی شود
|
[ترجمه گوگل]دكتر جوشش را كشيد تا چرك خارج شود
[ترجمه ترگمان]دکتر جوش آورد تا چرک را بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The wound discharges pus.
[ترجمه گوگل]زخم ترشح چرک می کند
[ترجمه ترگمان]زخم چرک ترشح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sore is still discharging pus.
[ترجمه گوگل]زخم هنوز در حال ترشح چرک است
[ترجمه ترگمان]درد هنوز چرک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It centres on the collection of pus in areas of muscle.
[ترجمه گوگل]تمرکز آن بر جمع آوری چرک در نواحی عضلانی است
[ترجمه ترگمان]این مرکز بر روی مجموعه ای از چرک در مناطق ماهیچه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If the blister becomes red and drains pus, see your doctor.
[ترجمه گوگل]اگر تاول قرمز شد و چرک را تخلیه کرد، به پزشک مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]اگر تاول سرخ شود و چرک را تخلیه کند، به پزشک خود مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It looked like there might be pus in it.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که ممکن است در آن چرک وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر میومد توش چرک باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Large eruptions with much pus that may become open sores like Arsenicum.
[ترجمه گوگل]فوران های بزرگ با چرک زیاد که ممکن است به زخم های باز مانند آرسنیکوم تبدیل شوند
[ترجمه ترگمان]فوران های بزرگ با چرک زیادی که ممکن است مانند arsenicum زخم باز شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It smelled toxic, looked like pus from the creature from the black lagoon and burned like hot coals on the skin.
[ترجمه گوگل]بوی سمی می داد، مانند چرک موجود در تالاب سیاه به نظر می رسید و مانند زغال های داغ روی پوست می سوخت
[ترجمه ترگمان]بوی زهر می داد، شبیه چرک آن موجود در مرداب سیاه به نظر می رسید و مثل زغال داغ روی پوست سوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They can become inflamed and fill with pus (pyocele) or pus and mucus (mucopyocele).
[ترجمه گوگل]آنها می توانند ملتهب شوند و با چرک (پیوسل) یا چرک و مخاط (موکوپیوسل) پر شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند ملتهب و پر از چرک (pyocele)یا چرک و مخاط (mucopyocele)شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results: Staphylococci were mainly isolated from pus and secretion, and enterococci from urine.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: استافیلوکوک‌ها عمدتاً از چرک و ترشح و انتروکوک‌ها از ادرار جدا شدند
[ترجمه ترگمان]نتایج: Staphylococci عمدتا از چرک و ترشح، و enterococci از ادرار جدا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Patient: After that my stool contained pus and was bloody.
[ترجمه محمد صادق حسنی سبزوار] بیمار: پس از آن، مدفوع من شامل چرک و خون شد.
|
[ترجمه گوگل]بیمار: بعد از آن مدفوع من حاوی چرک و خونی بود
[ترجمه ترگمان]بعد از آن چهارپایه من چرک و خون آلود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیم (اسم)
string, chord, argent, silver, cord, wire, bream, line, money, pus

چرک (اسم)
filth, impurity, slag, fester, smear, dirt, corruption, pus, lymph, pyorrhea, pyorrhoea, soilure

ریم (اسم)
purulence, pus, skim

تخصصی

[نساجی] چرک

انگلیسی به انگلیسی

• greenish-white fluid composed of plasma and white blood cells that is discharged from an infected area
pus is a thick yellowish liquid that forms in wounds when they are infected.

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] چرک: محصول التهاب متشکل از مایع و گلبولهای سفید خون
چرک، کثافت

بپرس