1. This case falls outside the purview of this particular court.
[ترجمه گوگل]این پرونده خارج از صلاحیت این دادگاه خاص است
[ترجمه ترگمان]این پرونده خارج از حیطه این دادگاه ویژه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. That, however, was beyond the purview of the court; it was a diplomatic matter.
[ترجمه گوگل]با این حال، این خارج از صلاحیت دادگاه بود این یک موضوع دیپلماتیک بود
[ترجمه ترگمان]به هر حال این موضوع خارج از موضوع دربار بود و این یک موضوع دیپلماتیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This matter comes within the purview of the Department of Health.
[ترجمه گوگل]این موضوع در اختیار وزارت بهداشت است
[ترجمه ترگمان]این موضوع در محدوده وزارت بهداشت قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. These are questions that lie outside the purview of our inquiry.
[ترجمه گوگل]اینها سوالاتی هستند که خارج از حوزه تحقیق ما هستند
[ترجمه ترگمان]اینها سوالاتی هستند که خارج از حوزه تحقیقات ما قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Those authors who operate independently of Palace purview soon discover that doors are quickly locked, bolted and barred to inquiry.
[ترجمه گوگل]آن دسته از نویسندگانی که مستقل از حوزه کاخ کار می کنند، به زودی متوجه می شوند که درها به سرعت قفل، پیچ و مهره می شوند و مانع از تحقیق می شوند
[ترجمه ترگمان]آن نویسندگانی که مستقل از حوزه کاری کاخ عمل می کنند به زودی کشف می کنند که درها به سرعت قفل شده اند، چفت شده اند و به تحقیق و تفحص دسترسی ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Or is that kind of worrying the purview only of adults?
[ترجمه گوگل]یا این نوع نگرانی فقط مربوط به بزرگسالان است؟
[ترجمه ترگمان]یا آیا این نوعی نگرانی برای بزرگسالان است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Salary negotiations are normally not within the purview of the president.
[ترجمه گوگل]مذاکرات حقوق و دستمزد معمولاً در صلاحیت رئیس جمهور نیست
[ترجمه ترگمان]مذاکرات حقوق معمولا در محدوده رئیس جمهور نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Purview : Darkness, decay, ectoplasm, enervation, ghosts, soul stealing.
[ترجمه گوگل]موضوع: تاریکی، پوسیدگی، اکتوپلاسم، انرژی، ارواح، دزدی روح
[ترجمه ترگمان]تاریکی، پوسیدگی، ectoplasm، enervation، ارواح، روح دزدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Preparing another of database and purview administer make the communication more safer.
[ترجمه گوگل]تهیه دیگری از پایگاه داده و مدیریت حوزه، ارتباط را ایمن تر می کند
[ترجمه ترگمان]آماده کردن دیگر پایگاه داده و مدیریت اجرایی، برقراری ارتباط را ایمن تر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Mental imagery belongs to the purview of philosophy and cognitive psychology.
[ترجمه گوگل]تصویرسازی ذهنی به حوزه فلسفه و روانشناسی شناختی تعلق دارد
[ترجمه ترگمان]تصویرسازی ذهنی به حوزه فلسفه و روانشناسی شناختی تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Remote system access is the purview of ssh and its derivatives, scp and sftp.
[ترجمه گوگل]دسترسی به سیستم از راه دور در اختیار ssh و مشتقات آن، scp و sftp است
[ترجمه ترگمان]دسترسی به سیستم از راه دور قلمرو of و مشتقات آن، scp و sftp است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Some of the bank's lending operations come under/within the purview of the deputy manager, and some are handled directly by the manager.
[ترجمه گوگل]برخی از عملیات وام دهی بانک در حیطه اختیارات قائم مقام است و برخی نیز مستقیماً توسط مدیر انجام می شود
[ترجمه ترگمان]برخی از عملیات های وام دهی بانک تحت نظر معاون مدیر قرار می گیرد و برخی به طور مستقیم توسط مدیر اداره می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These are questions that lie outside / that do not come within the purview of our inquiry.
[ترجمه گوگل]اینها سؤالاتی هستند که در خارج هستند / در حیطه اختیارات تحقیق ما نیستند
[ترجمه ترگمان]اینها سوالاتی هستند که بیرون از آن ها قرار دارند \/ این در حوزه تحقیقات ما قرار نمی گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But committee chairmen clearly have stepped out on issues within their purview.
[ترجمه گوگل]اما روسای کمیته ها به وضوح در مورد موضوعاتی که در حیطه صلاحیت خود هستند قدم برداشته اند
[ترجمه ترگمان]اما روسای کمیته به روشنی از مسائل درون قلمرو خود کناره گیری کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید