purser

/ˈpɜːrsər//ˈpɜːsə/

معنی: صندوقدار، تحویل دار، کیسه دوز
معانی دیگر: (کشتی به ویژه کشتی مسافربر) متصدی امور مالی و بلیت و بار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the ship's officer in charge of accounts, financial arrangements, passengers' valuables, and the like.
مشابه: bursar

جمله های نمونه

1. The purser is always ready to help passengers during a flight.
[ترجمه گوگل]کیسه‌دار همیشه آماده کمک به مسافران در طول پرواز است
[ترجمه ترگمان]صندوق دار همیشه برای کمک به مسافران در طول پرواز آماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Next in rank after pilots came the pursers.
[ترجمه گوگل]در رتبه بعدی پس از خلبانان، پرسورها قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]بعد از این که خلبان ها به pursers رسیدند در مقام بعدی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The pursers office is also responsible for all Immigration and Customs formalities.
[ترجمه گوگل]اداره کاسب همچنین مسئولیت کلیه تشریفات مهاجرت و گمرک را بر عهده دارد
[ترجمه ترگمان]دفتر pursers همچنین مسئول تمام آداب و رسوم مهاجرت و گمرک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Purser, 5 had injured an elbow as he leapt clear of the car.
[ترجمه گوگل]پرسر، 5 ساله، هنگام پریدن از ماشین، از ناحیه آرنج مجروح شده بود
[ترجمه ترگمان]purser ۵ ساله در حالی که از اتومبیل بیرون می پرید، آرنجش را زخمی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We recruit junior pursers who undergo a three month training programme aboard one of our cruise ships.
[ترجمه گوگل]ما در یکی از کشتی‌های کروز ما، افراد جوانی را استخدام می‌کنیم که یک برنامه آموزشی سه ماهه را پشت سر بگذارند
[ترجمه ترگمان]ما جوانان junior را استخدام می کنیم که در یکی از کشتی های تفریحی ما برنامه آموزشی سه ماه را تجربه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pursers had direct control over all the tasks and activities of stewardesses during a flight.
[ترجمه گوگل]کاسه‌دارها کنترل مستقیمی بر تمام وظایف و فعالیت‌های مهمانداران در طول پرواز داشتند
[ترجمه ترگمان]Pursers کنترل مستقیمی بر تمام وظایف و فعالیت های stewardesses در طول پرواز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I want to talk to the Purser, please.
[ترجمه گوگل]من می خواهم با پرسر صحبت کنم، لطفا
[ترجمه ترگمان]می خوام با the صحبت کنم، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The purser replied that he did not know any passenger by the name of Fogg.
[ترجمه گوگل]کالسکه پاسخ داد که هیچ مسافری را به نام فاگ نمی شناسد
[ترجمه ترگمان]صندوق دار جواب داد که هیچ مسافری را با نام fogg نشناخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No, the inflight announcement was made by the Purser.
[ترجمه گوگل]نه، اعلامیه پرواز توسط Purser اعلام شد
[ترجمه ترگمان]نه، آگهی ان دز توسط purser ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. May I introduce myself, I'm ___, the chief purser of this flight.
[ترجمه گوگل]ممکن است خودم را معرفی کنم، من ___ هستم، سرپرست این پرواز
[ترجمه ترگمان]- اجازه بدهید خودم را معرفی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'll arrange the ship chandler to see your purser.
[ترجمه گوگل]من چندلر کشتی را ترتیب می دهم تا کیف شما را ببیند
[ترجمه ترگمان]ترتیب کشتی را می دهم تا صندوق دار شما را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. May Iintroduce myself, I'm purser of this flight.
[ترجمه گوگل]ممکن است خودم را معرفی کنم، من دنبال کننده این پرواز هستم
[ترجمه ترگمان]ممکن است به خودم اجازه بدهم که از این هواپیما بیرون بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Passepartout had only, however, to ask the purser the number of his master's state - room .
[ترجمه گوگل]با این حال، پاسپارتو فقط کافی بود شماره اتاق ایالت اربابش را از کیف گیر بپرسد
[ترجمه ترگمان]با این حال، من فقط می خواستم از صندوق دار خانه ارباب او خواهش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Her strong legs were capable of taking her clear of pursers on the level or going uphill.
[ترجمه گوگل]پاهای قوی او می‌توانستند او را از چمبردارها در سطح یا سربالایی دور کنند
[ترجمه ترگمان]پاهای strong قادر بودند او را از pursers در سطح بالا ببرند یا به سربالایی بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صندوقدار (اسم)
bursar, treasurer, cashier, purser

تحویل دار (اسم)
teller, cashier, purser

کیسه دوز (اسم)
purser

انگلیسی به انگلیسی

• officer on a ship who is in charge of accounts documents and safeguarding passengers' valuables
the purser on a ship is an officer who deals with the accounts and official papers.
on a passenger ship or aeroplane, the purser is also responsible for the welfare of the passengers.

پیشنهاد کاربران

سرمهماندار پرواز
سرمهماندار هواپیما
مهماندار

بپرس