1. Time may also be wasted in purposeless meetings.
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است در جلسات بی هدف زمان تلف شود
[ترجمه ترگمان]همچنین زمان ممکن است در جلسات بی معنی هدر رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Surely my existence cannot be so purposeless?
[ترجمه گوگل]حتما وجود من نمی تواند اینقدر بی هدف باشد؟
[ترجمه ترگمان]بی شک وجود من این قدر بی معنی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The violence is purposeless and impulsive.
4. He felt as though he lived in a purposeless world.
[ترجمه گوگل]او احساس می کرد که در دنیایی بی هدف زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که در دنیای بی معنی زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is purposeless to try to summarise what was said.
[ترجمه گوگل]تلاش برای خلاصه کردن آنچه گفته شد بیهوده است
[ترجمه ترگمان]بی هوده است که سعی کنیم آنچه را که گفته شد جمع بندی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Just as purposeless life goes to sea and sails but has no compass.
[ترجمه گوگل]همانطور که زندگی بی هدف به دریا می رود و بادبان می رود اما قطب نما ندارد
[ترجمه ترگمان]همچنانکه زندگی بی هدف به دریا و بادبان می رود، اما قطب نما ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. History is a purposeless activity.
8. Darwinist dogma that asserts life began and developed by a sequence of purposeless random accidents remains a metaphysical belief.
[ترجمه گوگل]عقاید داروینیستی که ادعا می کند زندگی با توالی تصادفات بی هدف شروع و توسعه یافته است، یک باور متافیزیکی باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]Darwinist که ادعا می کند زندگی با توالی از حوادث تصادفی بی هدف آغاز و توسعه یافت، یک باور متافیزیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The chief effect is to highlight the horror of the desolate and pre-human world of purposeless suffering.
[ترجمه گوگل]اثر اصلی، برجسته کردن وحشت دنیای متروک و ماقبل بشری از رنج بی هدف است
[ترجمه ترگمان]تاثیر عمده بر این است که ترس از دنیای متروک و پیش از انسان برای رنج بی معنی را مورد تاکید قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When we lay together at night, there was something purposeless in our pleasure.
[ترجمه گوگل]وقتی شب با هم دراز می کشیدیم، چیزی بی هدف در لذت ما وجود داشت
[ترجمه ترگمان]شب که با هم در کنار هم خوابیدیم، در لذت ما یک چیز بی معنی و بی معنی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is certainly true that more roses are ruined by incorrect or purposeless cutting than any other cause.
[ترجمه گوگل]مطمئناً درست است که گل های رز با برش نادرست یا بی هدف بیشتر از هر دلیل دیگری خراب می شوند
[ترجمه ترگمان]قطعا این موضوع صادق است که گل های رز بیشتر به واسطه قطع نادرست یا بی معنی از هر دلیل دیگری نابود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Approached in the dark, the lights looked lonely and purposeless.
[ترجمه گوگل]نورها که در تاریکی نزدیک شدند، تنها و بی هدف به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]او در تاریکی به خود آمد و بی هدف و بی هدف به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Approached in the dark the bulbs looked lonely and purposeless.
[ترجمه گوگل]در تاریکی لامپ ها تنها و بی هدف به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]تا این که در تاریکی کاملا خالی و بی هدف به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. God wants them to. Is it a hopeless and purposeless future for them? It will be.
[ترجمه گوگل]خدا از آنها می خواهد آیا آینده ای بی امید و بی هدف برای آنهاست؟ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]خداوند آن ها را می خواهد آیا این آینده بی هوده و بی هوده است؟ حتما همینطوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید