purlin

/ˈpɜːrlɪn//ˈpɜːlɪn/

purline در ساختمان قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
purlin(e)
کش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several horizontal structural members running the length of, and supporting the rafters in, a roof.

جمله های نمونه

1. Pipe truss by purlin, even between a beam and the whole structure by supporting system.
[ترجمه گوگل]خرپا لوله توسط پرلین، حتی بین یک تیر و کل سازه توسط سیستم نگهدارنده
[ترجمه ترگمان]بسته لوله ها به وسیله purlin، حتی بین یک پرتو و کل سازه با پشتیبانی از سیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is a pure wooden architecture consisting of pillars, purlin, and baluster in various sizes and shapes.
[ترجمه گوگل]یک معماری چوبی خالص است که از ستون‌ها، جناغ و نرده در اندازه‌ها و اشکال مختلف تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این یک معماری چوبی خالص است که شامل ستون ها، purlin و baluster در اندازه ها و اشکال مختلف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The effects of different sheeting sections and purlin distances on the shear behavior of shin diaphragm were studied by analyzing the failure modes and shear capacities of the panel.
[ترجمه گوگل]اثرات مقاطع مختلف ورق و فواصل پرلین بر رفتار برشی شین دیافراگم با تجزیه و تحلیل حالت‌های شکست و ظرفیت‌های برشی پانل مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات بخش های sheeting مختلف و فواصل purlin بر روی رفتار برشی ساق پایش با تجزیه و تحلیل حالت های شکست و ظرفیت های برشی پانل مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mai Jin Dynasty purlin that large motorized take part in this investment and investors to focus on short-term profits different.
[ترجمه گوگل]دودمان سلسله مای جین که بزرگ موتوری در این سرمایه گذاری شرکت می کنند و سرمایه گذاران بر روی سود کوتاه مدت تمرکز می کنند
[ترجمه ترگمان]دودمان جین Mai می گوید که motorized بزرگ در این سرمایه گذاری سهم دارند و سرمایه گذاران می توانند بر منافع کوتاه مدت خود تمرکز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The roof system consists of main purlin, bottom plate, secondary purlin, absorption sound layer, insulating layer and faceplate.
[ترجمه گوگل]سیستم سقف شامل برلین اصلی، صفحه زیرین، پرلین ثانویه، لایه صدای جذبی، لایه عایق و صفحه رویی است
[ترجمه ترگمان]سیستم سقف شامل purlin اصلی، صفحه پایین، purlin ثانویه، لایه صدای جذب، لایه عایق و faceplate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The layout arrangement and design of purlin is very important to the safety and economy of light gauge steel structures.
[ترجمه گوگل]چیدمان و طراحی پرلین برای ایمنی و صرفه جویی در سازه های فولادی سبک سنج بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]آرایش چیدمان و طراحی of برای ایمنی و اقتصاد سازه های فولادی بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Above this central partition lay a heavy timber roof-truss, supporting the purlins and extending down to suspended ceiling level.
[ترجمه گوگل]بالای این پارتیشن مرکزی یک خرپا سقفی چوبی سنگین قرار داشت که از تاقچه ها حمایت می کرد و تا سطح سقف معلق امتداد می یافت
[ترجمه ترگمان]بالای این افراز مرکزی یک سقف چوبی سنگین قرار داشت - بندی، پشتیبانی از purlins و گسترش تا سطح معلق سقف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The invention is purposed to solve the problem of which can only be directly used as construction purlin or pitprop.
[ترجمه گوگل]هدف از این اختراع حل مشکلی است که فقط می تواند مستقیماً به عنوان روکش ساختمانی یا pitprop استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این اختراع قصد دارد تا مشکل را حل کند که تنها می تواند مستقیما به عنوان purlin یا pitprop بکار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is 120 metres high, the maximum width is 2 metres horizontal and purlin construction is 60 metres in Shanghai should be very small building.
[ترجمه گوگل]این 120 متر ارتفاع، حداکثر عرض 2 متر افقی و ساخت و ساز پرلین 60 متر در شانگهای باید ساختمان بسیار کوچک است
[ترجمه ترگمان]این ساختمان ۱۲۰ متر ارتفاع دارد و حداکثر عرض آن ۲ متر است و ساخت وساز purlin ۶۰ متر در شانگهای باید بسیار کوچک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For bay lengths other than those shown, the maximum spacing of purlin bracing shall be 80 O. C.
[ترجمه گوگل]برای طول های دهانه ای غیر از آنچه نشان داده شده است، حداکثر فاصله مهاربندی پرلین باید 80 درجه سانتیگراد باشد
[ترجمه ترگمان]برای فواصل دورتر از آن هایی که نشان داده شده، حداکثر فاصله of purlin باید برابر با ۸۰ باشد ج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Different thicknesses of sandwich plate can be applied for different roof load and purlin distance.
[ترجمه گوگل]ضخامت های مختلف صفحه ساندویچ را می توان برای بارهای سقف و فاصله پرلین مختلف اعمال کرد
[ترجمه ترگمان]ضخامت متفاوت صفحات ساندویچی را می توان برای بار مختلف سقف و فاصله purlin اعمال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A calculation and a deduction of the integral space action of a mill building with steel purlin roof are conducted using some calculation assumptions.
[ترجمه گوگل]محاسبه و کسر عملکرد فضای یکپارچه یک ساختمان آسیاب با سقف فولادی با استفاده از برخی مفروضات محاسباتی انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک محاسبه و کسر عمل فضای انتگرال یک ساختمان آسیاب با سقف فولادی steel با استفاده از برخی مفروضات محاسباتی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The paper presents static and dynamic analysis of steel-structure factory with steel purlin roof and factory with roof without purlin.
[ترجمه گوگل]این مقاله تحلیل استاتیکی و دینامیکی کارخانه سازه فولادی با سقف پرلین فولادی و کارخانه با سقف بدون پرلین را ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله، تحلیل استاتیک و دینامیکی کارخانه سازه فولادی را با سقف فولادی steel و کارخانه با سقف بدون purlin ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The rafters, spaced at approximately 80cm centers, are nailed to the purlin.
[ترجمه گوگل]تیرها با فاصله تقریبی 80 سانتی‌متر در مرکز قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]این سقف ها که در فاصله حدود ۸۰ سانتی متر قرار دارند، به the میخکوب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When they are actually fixed on top of the wall, they are known as wall plates. The rafters, spaced at approximately 80cm centers, are nailed to the purlin.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها در واقع در بالای دیوار ثابت می شوند، به عنوان صفحات دیواری شناخته می شوند تیرها با فاصله تقریبی 80 سانتی‌متر در مرکز قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]زمانی که آن ها در واقع روی دیوار نصب می شوند، به عنوان صفحات دیوار شناخته می شوند این سقف ها که در فاصله حدود ۸۰ سانتی متر قرار دارند، به the میخکوب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] لاپه - پرلین - تیرک اتصال
[زمین شناسی] لاپه-تیرک اتصال

انگلیسی به انگلیسی

• horizontal timber supporting the rafters of a roof

پیشنهاد کاربران

تیر سقف شیبدار - لاپه
purlin ( مهندسی عمران )
واژه مصوب: تیرک 2
تعریف: تیر افقی که برای تحمل پوشش سقف های شیب دار به کار رود
تیرچه شیروانی
در رشته عمران معنی میل مهار و تیرک اتصال میدهد ( در سازه های صنعتی پُر کاربرد است )

بپرس