purkinje

جمله های نمونه

1. Purkinje and hippocampal neurons are noted for their plasticity because they show long-term changes in neural transmission following certain stimulus regimes.
[ترجمه گوگل]نورون های پورکنژ و هیپوکامپ به دلیل انعطاف پذیری خود مورد توجه قرار گرفته اند زیرا تغییرات طولانی مدت در انتقال عصبی به دنبال رژیم های محرک خاصی را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]نورون های Purkinje و hippocampal برای plasticity خود به این دلیل اشاره می کنند که تغییرات دراز مدت در انتقال عصبی به دنبال رژیم های محرک خاص را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The result show: nematolysosome presents in Purkinje cell.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد: نماتولیزوزوم در سلول پورکنژ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد: nematolysosome در سلول Purkinje نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Purkinje cells between the molecular and granular layers of the cerebellum are also highly susceptible to anoxia.
[ترجمه گوگل]سلول های پورکنژ بین لایه های مولکولی و دانه ای مخچه نیز بسیار مستعد ابتلا به آنکسی هستند
[ترجمه ترگمان]سلول های Purkinje بین لایه های مولکولی و دانه ای مخچه نیز به شدت مستعد anoxia هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Purkinje obtained an achromatic compound microscope in 183 and began examining nervous tissue and other biological samples.
[ترجمه گوگل]پورکنژ در سال 183 یک میکروسکوپ ترکیبی آکروماتیک به دست آورد و شروع به بررسی بافت عصبی و سایر نمونه های بیولوژیکی کرد
[ترجمه ترگمان]Purkinje میکروسکوپ مرکب achromatic را در ۱۸۳ به دست آورد و شروع به بررسی بافت عصبی و دیگر نمونه های زیستی نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion NPY immunoreactive neurons are located in cerebellum Purkinje cell layer.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری نورون‌های واکنش‌پذیر NPY در لایه سلولی پورکنژ مخچه قرار دارند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نورون های NPY NPY در لایه سلولی Purkinje مخچه قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Purkinje layer allows communication between the granular and molecular cortical layers in the cerebellum.
[ترجمه گوگل]لایه پورکنژ امکان ارتباط بین لایه های گرانولی و مولکولی قشر مخچه را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]لایه Purkinje امکان ارتباط بین لایه های دانه ای و molecular را در مخچه فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Put simply, without Purkinje cells, an animal loses its sense of space and distance, making balance and coordination difficult.
[ترجمه گوگل]به زبان ساده، بدون سلول های پورکنژ، حیوان حس فضا و فاصله خود را از دست می دهد و تعادل و هماهنگی را دشوار می کند
[ترجمه ترگمان]به سادگی، بدون سلول های Purkinje، یک حیوان حس فاصله و فاصله خود را از دست می دهد و تعادل و هماهنگی را دشوار می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Purkinje neurons are large cells in the brain area called the cerebellum, which is involved in balance and motor control.
[ترجمه گوگل]نورون های پورکنژ سلول های بزرگی در ناحیه مغز به نام مخچه هستند که در تعادل و کنترل حرکتی نقش دارند
[ترجمه ترگمان]نورون های Purkinje سلول های بزرگ در ناحیه مغز به نام مخچه هستند که در تعادل و کنترل موتور دخیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In 8 months, the profile of the Purkinje cell could be found, positive punctate products outlined the main dendrite of the Purkinje cell.
[ترجمه گوگل]در 8 ماه، مشخصات سلول پورکنژ پیدا شد، محصولات نقطه‌گذاری مثبت دندریت اصلی سلول پورکنژ را مشخص کردند
[ترجمه ترگمان]در عرض ۸ ماه پروفایل سلول Purkinje پیدا شد و محصولات punctate مثبت the اصلی سلول Purkinje را مشخص کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion The damage of purkinje cells was more serious in reperfusion than in the ischemia.
[ترجمه گوگل]ConclusionThe آسیب سلول های پورکنژ در خونرسانی مجدد جدی تر از ایسکمی بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: آسیب به سلول های purkinje در reperfusion نسبت به کم خونی موضعی جدی تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion: The development of the Purkinje Cells is related to the developmental anomaly of the nervous system in the heart of anencephalus.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: رشد سلول‌های پورکنژ با ناهنجاری رشدی سیستم عصبی در قلب آنسفالی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: توسعه سلول های Purkinje مربوط به ناهنجاری رشدی سیستم عصبی در قلب of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Purkinje is, however, most famous for discovering the cerebellar cells which bear his name.
[ترجمه گوگل]با این حال، پورکنژ بیشتر به دلیل کشف سلول های مخچه ای که نام او را یدک می کشد، مشهور است
[ترجمه ترگمان]با این حال، Purkinje مشهور به کشف سلول های cerebellar است که نام او را تحمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aim: To explore the evolving process of Purkinje fiber, Purkinje fiber-cardiac muscular bundle junction, and their evolving relation.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی روند تکاملی فیبر پورکنژ، اتصال فیبر پورکنژ به بسته نرم افزاری عضلانی قلبی، و رابطه در حال تکامل آنها
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی فرآیند تکامل فیبر Purkinje، اتصال دسته ای عضلانی - قلبی - قلبی، و رابطه در حال تکامل آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Purkinje studied medicine and philosophy at the University of Prague, graduating in 181
[ترجمه گوگل]پورکنژ در دانشگاه پراگ در رشته پزشکی و فلسفه تحصیل کرد و در سال 181 فارغ التحصیل شد
[ترجمه ترگمان]Purkinje در دانشگاه پراگ در رشته پزشکی و فلسفه تحصیل کرد و به ۱۸۱ نفر رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; johannes evangelists purkinje (1789-1869), bohemian physiologist who discovered the purkinje cells and the purkinje network

پیشنهاد کاربران