1. He rebelled against his puritanical upbringing.
[ترجمه گوگل]او علیه تربیت خالصانه خود قیام کرد
[ترجمه ترگمان]او در برابر upbringing مقدس او شورش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The atmosphere at the school was oppressively puritanical.
[ترجمه گوگل]فضای مدرسه به طرز ظالمانه ای خالصانه بود
[ترجمه ترگمان]محیط مدرسه به طرز دلپذیری مذهبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She is very puritanical about sex.
[ترجمه گوگل]او در مورد رابطه جنسی بسیار خالص است
[ترجمه ترگمان]او در مورد سکس خیلی مقید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He has a puritanical attitude towards sex.
[ترجمه گوگل]او نگرش خالصانه نسبت به رابطه جنسی دارد
[ترجمه ترگمان]او نسبت به جنس مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Their parents had a puritanical streak and didn't approve of dancing.
[ترجمه گوگل]پدر و مادر آنها رگه های خالصانه داشتند و رقصیدن را تایید نمی کردند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادر آن ها یک رگه puritanical داشتند و از رقصیدن خوششان نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This puritanical, megalithic masonry was the chosen style of Muhammed bin Tughluk.
[ترجمه گوگل]این سنگ تراشی پیوریتانیک و مگالیتیک، سبک انتخابی محمد بن طغلوک بود
[ترجمه ترگمان]این سنگ puritanical، به سبک megalithic، سبک برگزیده محمد بن Tughluk بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Americans tend to be more puritanical than Europeans.
[ترجمه گوگل]آمریکاییها نسبت به اروپاییها تمایل بیشتری به تزکیه دارند
[ترجمه ترگمان]آمریکایی ها بیشتر از اروپاییان puritanical هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He became more puritanical, searching my room and handbag regularly.
[ترجمه گوگل]او بیشتر پیوریتن شد و مرتب اتاق و کیف دستی من را جستجو می کرد
[ترجمه ترگمان]او more شد و مرتب اتاق من و کیف دستی را جستجو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They figure this was a puritanical overreaction to a handful of innocent pictures and claim it raises the chilling specter of censorship.
[ترجمه گوگل]آنها تصور می کنند که این یک واکنش بیش از حد خالصانه به تعدادی عکس بی گناه است و ادعا می کنند که شبح وحشتناک سانسور را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر می کنند که این یک واکنش افراطی مذهبی به مشتی از تصاویر بی گناه است و ادعا می کند که آن شبح ترسناک سانسور را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A "bluenose" is a strict, puritanical person.
[ترجمه گوگل]"بلوئنوز" فردی سخت گیر و خالص است
[ترجمه ترگمان]یک \"bluenose\" یک فرد سختگیر و سرسخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. What, you have some puritanical hang - up about prostitution?
[ترجمه گوگل]چه، شما در مورد روسپیگری، تماس خالصانه دارید؟
[ترجمه ترگمان]چیه، تو یه کم در مورد فاحشگی بحث می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They adhered to an old-fashioned and somewhat puritanical morality, and criticized their friend Ingrid Bergman for destroying her film career by having an illegitimate child with Roberta Rossellini.
[ترجمه گوگل]آنها به اخلاقی کهنه و تا حدودی پاکدستانه پایبند بودند و از دوستشان اینگرید برگمن انتقاد کردند که با داشتن فرزند نامشروع از روبرتا روسلینی، حرفه سینمایی اش را نابود کرده است
[ترجمه ترگمان]آن ها به یک اخلاق قدیمی و افراطی پایبند بودند، و از دوستش Ingrid Bergman برای خراب کردن سابقه فیلمش با داشتن فرزند نامشروع با ربرتا Rossellini انتقاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Now you are coming over all puritanical about nothing.
[ترجمه گوگل]اکنون شما در مورد هیچ چیز نابخردانه می شوید
[ترجمه ترگمان]حالا همه چیز را درباره هیچ چیز انکار می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She was anything but puritanical in her behavior.
[ترجمه گوگل]او در رفتارش هر چیزی جز پاکدامنی بود
[ترجمه ترگمان]او در رفتارش تنها چیزی بود که در رفتارش مبتذل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید