1. His dissolute life is inconsistent with his puritan upbringing.
[ترجمه گوگل]زندگی منفصل او با تربیت پاکدامنانه اش ناسازگار است
[ترجمه ترگمان]زندگی dissolute با تربیت puritan منافات دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His dissolute life is inconsistent with his Puritan upbringing.
[ترجمه گوگل]زندگی منفصل او با تربیت پیوریتنی اش ناسازگار است
[ترجمه ترگمان]زندگی dissolute با تربیت Puritan ناسازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Paul was someone who certainly had a puritan streak in him.
[ترجمه گوگل]پل کسی بود که یقیناً رگهای خالصانه در او وجود داشت
[ترجمه ترگمان]پل کسی بود که رگه puritan داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The playboy and the puritan made an odd couple, but they could use each other.
[ترجمه گوگل]پلیبوی و پیوریتن زوج عجیبی ساختند، اما میتوانستند از یکدیگر استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]جوان playboy و the یک زوج عجیب و غریب تشکیل می دادند، اما می توانستند از یکدیگر استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Suddenly the climate was imbued with a new Puritan ethic, not the work ethic but the breeding ethic.
[ترجمه گوگل]ناگهان آب و هوا با اخلاق جدید پیوریتن آغشته شد، نه اخلاق کاری، بلکه اخلاق پرورش
[ترجمه ترگمان]ناگهان آب و هوا پر از اخلاق پیرایشگر جدید بود، نه اخلاق کاری بلکه اصول اخلاقی پرورش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. However, despite this frontal Puritan assault, the popular religious culture of the pre-war period survived.
[ترجمه گوگل]با این حال، علیرغم این حمله پیوریتنها، فرهنگ مذهبی عامه قبل از جنگ زنده ماند
[ترجمه ترگمان]با این حال، علی رغم این تهاجم Puritan، فرهنگ مذهبی محبوب دوران پیش از جنگ جان سالم به در برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She came from a very serious, Puritan family.
[ترجمه گوگل]او از یک خانواده بسیار جدی و پیوریتن می آمد
[ترجمه ترگمان]از خانواده ای بسیار جدی و پیرایشگر بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. However, he was accepted as being a Puritan leader within the mainstream of Reformed tradition.
[ترجمه گوگل]با این حال، او به عنوان یک رهبر پیوریتن در جریان اصلی سنت اصلاح طلب پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، او به عنوان یک رهبر پیرایشگر در مسیر اصلی سنت اصلاح شده پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was also a hypocrite, a puritan, and a racist.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک منافق، یک پاکدامن و یک نژادپرست بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک ریاکار، یک puritan و یک نژاد پرست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He remained a Scandinavian puritan, less humourous than Bergman, certainly more covert about sexuality generally.
[ترجمه گوگل]او همچنان یک پیوریتن اسکاندیناویایی بود، کمتر از برگمان شوخ طبع بود، و مطمئناً بیشتر در مورد تمایلات جنسی پنهان بود
[ترجمه ترگمان]او یک puritan اسکاندیناوی، کم تر از Bergman، باقی ماند و به طور کلی به طور کلی مخفی تری در مورد تمایلات جنسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Put another way, puritan values helped to create an audience receptive to programs for the improvement of man's estate.
[ترجمه گوگل]به بیان دیگر، ارزشهای خالصانه به ایجاد مخاطبی برای برنامههای بهبود وضعیت انسان کمک کرد
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، ارزش های puritan به ایجاد شنونده برای بهبود دارایی انسان کمک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Such ideas, so distant from the old Puritan concepts of afterlife in heaven, became part of his transcendentalist package.
[ترجمه گوگل]چنین ایدههایی که بسیار دور از مفاهیم قدیمی پیوریتن در مورد زندگی پس از مرگ در بهشت بودند، بخشی از بسته ماورایی او شد
[ترجمه ترگمان]این عقاید، که از مفاهیم قدیم پیرایشگر از زندگی پس از مرگ در بهشت فاصله داشت، بخشی از بسته transcendentalist او شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was neither a hypocrite nor a puritan.
[ترجمه گوگل]او نه منافق بود و نه طاغوت
[ترجمه ترگمان]او نه ریاکار بود و نه یک puritan
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She's hardly the type for an old puritan like you, Karelius.
[ترجمه گوگل]کارلیوس، او به سختی می تواند برای پیرمردی مانند تو باشد
[ترجمه ترگمان]اون برای یک puritan قدیمی مثل تو نیست، Karelius
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Detractors call it Wahhabism, after the 18th-century puritan reformer whose family alliance with the Al Sauds laid the foundation for their eventual conquest of Arabia.
[ترجمه گوگل]مخالفان آن را وهابیت میخوانند، پس از اصلاحطلبان خالص قرن هجدهم که اتحاد خانوادهاش با آل سعود پایههای فتح نهایی عربستان را بنا نهاد
[ترجمه ترگمان]مخالفان آن را وهابیت می نامند، پس از اصلاح طلب مذهبی قرن ۱۸ که اتحاد خانواده آن ها با آل Sauds اساس فتح نهایی عربستان را پی ریزی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید