purchasing power

1. The purchasing power of people living on investment income has fallen as interest rates have gone down.

[ترجمه گوگل]قدرت خرید افرادی که با درآمد سرمایه گذاری زندگی می کنند با کاهش نرخ بهره کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]قدرت خرید افرادی که در درآمد سرمایه گذاری زندگی می کنند کاهش یافته است چون نرخ سود کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The real purchasing power of the rouble has plummeted.

[ترجمه گوگل]قدرت خرید واقعی روبل به شدت کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]قدرت خریداری یک روبل از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Property in the city is beyond the purchasing power of most people.

[ترجمه گوگل]املاک در شهر فراتر از قدرت خرید اکثر مردم است
[ترجمه ترگمان]مالکیت در شهر فراتر از قدرت خرید بسیاری از مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Inflation reduces the purchasing power of people living on fixed incomes.

[ترجمه گوگل]تورم باعث کاهش قدرت خرید افرادی می شود که با درآمد ثابت زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]تورم قدرت خرید افراد با درآمد ثابت را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The purchasing power of the local currency has halved.

[ترجمه گوگل]قدرت خرید ارز داخلی به نصف کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]قدرت خرید ارز محلی نصف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cost of houses has risen faster than purchasing power.

[ترجمه گوگل]قیمت خانه ها سریعتر از قدرت خرید افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]هزینه خانه ها سریع تر از خرید قدرت افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Inflation erodes the purchasing power of the families with lower income.

[ترجمه گوگل]تورم قدرت خرید خانواده های با درآمد کمتر را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]تورم قدرت خرید خانواده های با درآمد پایین را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The purchasing power of money has depreciated since she bought her savings certificates.

[ترجمه گوگل]قدرت خرید پول از زمانی که او گواهی های پس انداز خود را خریده کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]قدرت خرید پول از زمانی که او گواهی نامه های پس انداز خود را خریداری کرده است کاهش پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The purchasing power of the average hourly wage has risen in the last five years.

[ترجمه گوگل]قدرت خرید متوسط دستمزد ساعتی در پنج سال گذشته افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]قدرت خرید متوسط دست مزد ساعتی در پنج سال گذشته افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The drop in inflation boosted purchasing power, he said.

[ترجمه گوگل]او گفت که کاهش تورم قدرت خرید را افزایش داد
[ترجمه ترگمان]او گفت که افت تورم قدرت خرید را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The purchasing power of the dollar has declined.

[ترجمه گوگل]قدرت خرید دلار کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]قدرت خرید دلار کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But can the numbers and purchasing power of those following the Yuppy life-style be quantified?

[ترجمه گوگل]اما آیا می توان اعداد و قدرت خرید کسانی را که از سبک زندگی یوپی پیروی می کنند، اندازه گیری کرد؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا اعداد و قدرت خرید افراد زیر سبک زندگی Yuppy باید تعیین شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Much is explained by the growth of purchasing power and consuming propensities among the middle ranks of society.

[ترجمه گوگل]بیشتر با رشد قدرت خرید و تمایل به مصرف در میان رده های متوسط جامعه توضیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]بیشتر این موضوع با رشد قدرت خرید و تمایلات مصرف بین رده های میانی جامعه توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Purchasing power has been severely eroded.

[ترجمه گوگل]قدرت خرید به شدت کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]قدرت خرید به شدت از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Dollars have less international purchasing power and more dollars have to be spent.

[ترجمه گوگل]دلار قدرت خرید بین المللی کمتری دارد و باید دلار بیشتری خرج کرد
[ترجمه ترگمان]دلار کم تر از قدرت خرید بین المللی است و دلار بیشتری باید خرج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

تخصصی

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس