purchased

جمله های نمونه

1. a dearly purchased victory
پیروزی که بسیار گران تمام شده است

انگلیسی به انگلیسی

• bought, acquired in exchange for money; procured, obtained

پیشنهاد کاربران

خالص
Purchased
بدست آورده شده ( در رشته حقوق )
خریداری شده ( حسابداری )

بپرس