1. Like many of the new generation of puppeteers, Tiplady grew interested in his trade through object animation rather than traditional marionettes.
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از نسل جدید عروسک گردانان، تیپلادی به تجارت خود از طریق انیمیشن های شیء به جای عروسک های سنتی علاقه مند شد
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از نسل جدید of، Tiplady به حرفه خود از طریق انیمیشن اعتراض کرد تا marionettes سنتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Stage acts include acrobats, musicians and puppeteers.
[ترجمه گوگل]کنش های صحنه ای شامل آکروبات ها، نوازندگان و عروسک گردان ها می شود
[ترجمه ترگمان]این اقدامات عبارتند از acrobats، موسیقی دانان و عروسک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. That's the type of people puppeteers are.
[ترجمه گوگل]این نوع آدمهایی است که عروسکبازها هستند
[ترجمه ترگمان]این نوع افراد puppeteers
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. One puppeteer controls the doll's head, face, and right hand.
[ترجمه گوگل]یک عروسکباز سر، صورت و دست راست عروسک را کنترل میکند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها، سر عروسک، صورت و دست راست عروسک را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. At the suggestion of puppeteer Michael Quinn, the Sullustan mask was altered to allow for use as a puppet.
[ترجمه گوگل]به پیشنهاد عروسکگردان مایکل کوین، ماسک Sullustan برای استفاده به عنوان عروسک تغییر یافت
[ترجمه ترگمان]در این پیشنهاد آقای مایکل کویین، ماسک Sullustan تغییر یافته بود تا به عنوان عروسک خیمه شب بازی استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In today's cartoon Rove is portrayed as the puppeteer controlling Bush's wealthy supporters in Texas (notice the Texas-style cowboy hat).
[ترجمه گوگل]در کارتون امروز روو به عنوان عروسکبازی که حامیان ثروتمند بوش در تگزاس را کنترل میکند به تصویر کشیده میشود (به کلاه گاوچران به سبک تگزاسی توجه کنید)
[ترجمه ترگمان]در کاریکاتور امروزی، روو به عنوان حامیان ثروتمند بوش در تگزاس به تصویر کشیده می شود (توجه کنید به کلاه کابویی سبک تگزاس)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Puppets are happy to be puppets if puppeteer is a good puppeteer.
[ترجمه گوگل]اگر عروسک گردان عروسک گردان خوبی باشد، عروسک ها از عروسک بودن خوشحال می شوند
[ترجمه ترگمان]عروسک های خیمه شب بازی برای این که عروسک خیمه شب بازی و عروسک خیمه شب بازی باشند خیلی خوشحال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mr. Sullivan is a professional puppeteer and Mrs. Sullivan isinterested in Photography and travel.
[ترجمه گوگل]آقای سالیوان یک عروسکباز حرفهای است و خانم سالیوان به عکاسی و سفر علاقهمند است
[ترجمه ترگمان]آقای سالیوان یک puppeteer حرفه ای و خانم سالیوان isinterested در عکاسی و سفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If a puppeteer can move a character's hips, leaving the knees and shoulders in place, as easily as can a pencil animator, why should it be harder in CG?
[ترجمه گوگل]اگر یک عروسکباز میتواند باسن شخصیتی را حرکت دهد و زانوها و شانهها را به همان راحتی که یک انیماتور مدادی میتواند در جای خود بگذارد، چرا باید در CG سختتر باشد؟
[ترجمه ترگمان]اگر a بتواند مفصل ران را حرکت دهد، زانوها و شانه های خود را به جای گذاشتن یک انیماتور مداد بر جای می گذارد، چرا این کار در گرافیک کامپیوتری سخت تر باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The puppeteer performed his "carrying pole drama" in the streets, because only one person pick a load of drama box could perform in street or village.
[ترجمه گوگل]عروسک گردان «درام قطبی حمل» خود را در خیابان اجرا کرد، زیرا فقط یک نفر جعبه نمایشی را انتخاب می کرد که می توانست در خیابان یا روستا اجرا کند
[ترجمه ترگمان]\"puppeteer\"، \"درام چوبی\" خود را در خیابان ها به نمایش گذاشت، زیرا تنها یک نفر می تواند در خیابان یا روستا یک چمدان انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A A wandering puppeteer goes to a town.
[ترجمه گوگل]یک عروسکباز سرگردان به شهری میرود
[ترجمه ترگمان]یک عروسک خیمه شب بازی سرگردان به شهر می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Sullivan is a professional puppeteer and Mrs. Sullivan isinterested in Photography and travel.
[ترجمه گوگل]سالیوان یک عروسکباز حرفهای است و خانم سالیوان به عکاسی و سفر علاقهمند است
[ترجمه ترگمان]سالیوان یک puppeteer حرفه ای و خانم سالیوان isinterested در عکاسی و سفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But there is a third hand on tap helping to protect their dream - that brilliant puppeteer Ray Harford.
[ترجمه گوگل]اما دست سومی وجود دارد که به محافظت از رویای آنها کمک می کند - آن عروسک گردان درخشان ری هارفورد
[ترجمه ترگمان]اما یک دست سوم برای کمک به حفاظت از dream وجود دارد - که puppeteer ری Harford باهوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There are folk singers, Morris Dancers, Live Theatre artistes and puppeteers.
[ترجمه گوگل]خوانندگان محلی، رقصنده های موریس، هنرمندان تئاتر زنده و عروسک گردانان وجود دارند
[ترجمه ترگمان]خوانندگان محلی، موریس Dancers، هنرمندان تئاتر زنده، و عروسک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید