( علوم سیاسی )
دولت دست نشانده/حکومت دست نشانده.
حاکمیتی مستقل که به صورت غیررسمی توسط قدرت های بیگانه کنترل میشه. این دولت ها اسمی مستقل هستن و بیشتر برای منافع دولتی دیگه اقدام میکنن.
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
Puppet states have nominal sovereignty, except that a foreign power effectively exercises control through economic or military suppor
مترادف:
puppet r�gime
puppet government
dummy government
دولت دست نشانده/حکومت دست نشانده.
حاکمیتی مستقل که به صورت غیررسمی توسط قدرت های بیگانه کنترل میشه. این دولت ها اسمی مستقل هستن و بیشتر برای منافع دولتی دیگه اقدام میکنن.
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
مترادف:
puppet state ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: دولت دست نشانده
تعریف: دولتی برخوردار از حاکمیت که در ظاهر به ارادۀ دولت قوی تر عمل می کند، ولی درواقع استقلال نسبی دارد
واژه مصوب: دولت دست نشانده
تعریف: دولتی برخوردار از حاکمیت که در ظاهر به ارادۀ دولت قوی تر عمل می کند، ولی درواقع استقلال نسبی دارد
تحت الحمایه
دولت دست نشانده