1. Either this or some less typical pupillary abnormality is present in over 90 % of cases.
[ترجمه گوگل]این یا برخی از ناهنجاری های مردمک کمتر معمولی در بیش از 90 درصد موارد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در هر دوی این موارد، در بیش از ۹۰ درصد موارد، رفتار غیرعادی و غیر عادی غیر عادی در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در هر دوی این موارد، در بیش از ۹۰ درصد موارد، رفتار غیرعادی و غیر عادی غیر عادی در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Methods 11 cases with pupillary block glaucoma diagnosed by ultrasound biomicroscopy were studied which had been suspected as malignant glaucoma at the beginning.
[ترجمه گوگل]Methods 11 مورد با گلوکوم بلوک مردمک تشخیص داده شده توسط بیومیکروسکوپی اولتراسوند مورد مطالعه قرار گرفتند که در ابتدا به عنوان گلوکوم بدخیم مشکوک بودند
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۱ موردی با pupillary biomicroscopy glaucoma تشخیص داده شد که در ابتدا به عنوان glaucoma بدخیم مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۱ موردی با pupillary biomicroscopy glaucoma تشخیص داده شد که در ابتدا به عنوان glaucoma بدخیم مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. C . Observe pupillary response of both eyes.
[ترجمه گوگل]سی پاسخ مردمک هر دو چشم را مشاهده کنید
[ترجمه ترگمان]ج نگاه pupillary به هر دو چشم نگاه کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ج نگاه pupillary به هر دو چشم نگاه کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Persistent pupillary membrane is a condition of the eye involving remnants of a fetal membrane that persist as strands of tissue crossing the pupil.
[ترجمه گوگل]غشای مردمک پایدار وضعیتی از چشم است که شامل بقایای غشای جنینی است که به صورت رشتههایی از بافت که از مردمک عبور میکنند باقی میمانند
[ترجمه ترگمان]غشا pupillary پایدار یک شرط از چشم باقی مانده از غشا جنینی است که به عنوان رشته های بافت از بین دانش آموزان باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غشا pupillary پایدار یک شرط از چشم باقی مانده از غشا جنینی است که به عنوان رشته های بافت از بین دانش آموزان باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This instrument provides a means to study the pupillary area control system from the point of view of biocybernetics and would be helpful to clinical diagnosis.
[ترجمه گوگل]این ابزار وسیله ای برای مطالعه سیستم کنترل ناحیه مردمک از نقطه نظر بیوسیبرنتیک فراهم می کند و برای تشخیص بالینی مفید خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این ابزار وسیله ای برای مطالعه سیستم کنترل ناحیه pupillary از نقطه نظر of ارایه می دهد و برای تشخیص بالینی مفید خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ابزار وسیله ای برای مطالعه سیستم کنترل ناحیه pupillary از نقطه نظر of ارایه می دهد و برای تشخیص بالینی مفید خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. C . O erve pupillary re o e of both eyes.
[ترجمه گوگل]سی مردمک چشم هر دو چشم
[ترجمه ترگمان]ج O erve از هر دو چشم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ج O erve از هر دو چشم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The waveforms of the pupillary responses to the sinusoidal light stimuli appear to be of synchronized frequency multiplication.
[ترجمه گوگل]شکل موج پاسخ مردمک به محرک های نور سینوسی به نظر می رسد ضرب فرکانس همزمان است
[ترجمه ترگمان]شکل موج های واکنش pupillary به محرک های نور سینوسی از ضرب فرکانس هماهنگ به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکل موج های واکنش pupillary به محرک های نور سینوسی از ضرب فرکانس هماهنگ به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objective To summarize diagnostic experience of pupillary thyroid carcinoma and reduce misdiagnosis chances.
[ترجمه گوگل]هدف خلاصه کردن تجربیات تشخیصی کارسینوم تیروئید مردمک و کاهش شانس تشخیص اشتباه
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن تجربه تشخیصی سرطان تیروئید pupillary و کاهش شانس misdiagnosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن تجربه تشخیصی سرطان تیروئید pupillary و کاهش شانس misdiagnosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The attack may have been precipitated by pupillary dilation, possibly during an ophthalmic examination.
[ترجمه گوگل]حمله ممکن است با گشاد شدن مردمک، احتمالاً در طول معاینه چشمی، تسریع شده باشد
[ترجمه ترگمان]این حمله ممکن است براثر dilation pupillary، احتمالا در طول یک آزمایش ophthalmic، تسریع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حمله ممکن است براثر dilation pupillary، احتمالا در طول یک آزمایش ophthalmic، تسریع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The oculomotor nerve is also responsible for pupillary constriction and raising the upper eyelid.
[ترجمه گوگل]عصب چشمی نیز مسئول انقباض مردمک و بالا بردن پلک فوقانی است
[ترجمه ترگمان]عصب oculomotor نیز مسئول گرفتگی بینی و بالا بردن پلک بالایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عصب oculomotor نیز مسئول گرفتگی بینی و بالا بردن پلک بالایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Thus stimulation of one retina will normally invoke pupillary constriction in both eyes.
[ترجمه گوگل]بنابراین تحریک یک شبکیه به طور معمول باعث انقباض مردمک در هر دو چشم می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین تحریک یک شبکیه به طور معمول از گرفتگی بینی در هر دو چشم ها استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین تحریک یک شبکیه به طور معمول از گرفتگی بینی در هر دو چشم ها استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The check of pupillary size and light reaction are not satisfied in cheat patients.
[ترجمه گوگل]بررسی اندازه مردمک و واکنش نور در بیماران تقلب انجام نمی شود
[ترجمه ترگمان]بررسی اندازه pupillary و واکنش نور در فریب بیماران راضی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بررسی اندازه pupillary و واکنش نور در فریب بیماران راضی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This functions draw circles to the limbic and pupillary boundary.
[ترجمه گوگل]این عملکرد دایره هایی را به مرز لیمبیک و مردمک می کشد
[ترجمه ترگمان]این توابع، دایره های کناری و pupillary را رسم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این توابع، دایره های کناری و pupillary را رسم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Among the patients with complete oculomotor nerve paralysis, no pupillary change appeared.
[ترجمه گوگل]در بین بیماران مبتلا به فلج کامل عصب چشمی، هیچ تغییری در مردمک مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]در بین بیمارانی که دچار فلج مغزی کامل شدند، هیچ تغییری ایجاد نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بین بیمارانی که دچار فلج مغزی کامل شدند، هیچ تغییری ایجاد نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید