pupa

/ˈpjuːpə//ˈpjuːpə/

معنی: نوچه، شفیره، بادامه
معانی دیگر: (حشره شناسی) شفیره، مانسته، لیسه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: pupae, pupas
مشتقات: pupal (adj.)
(1) تعریف: an intermediate stage in the development of many insects, such as butterflies, during which they do not eat and are often encased in a cocoon.

(2) تعریف: an insect in this stage of development.

جمله های نمونه

1. The butterfly emerged from the pupa.
[ترجمه گوگل]پروانه از شفیره بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]پروانه از the بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The pupa is at an intermediate stage of development; it is intermediate between the egg and the adult butterfly.
[ترجمه گوگل]شفیره در مرحله متوسط ​​رشد است بین تخم مرغ و پروانه بالغ است
[ترجمه ترگمان]pupa در مرحله میانی رشد است؛ بین تخم مرغ و پروانه بزرگ سال میانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A butterfly pupa, hanging from a twig, begins to shake.
[ترجمه گوگل]شفیره پروانه ای که از یک شاخه آویزان است شروع به لرزیدن می کند
[ترجمه ترگمان]یک pupa پروانه از شاخه درختی آویزان است و شروع به لرزیدن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Determine randomly which character is nearest to the pupa, and is the one to witness the transformation.
[ترجمه گوگل]به طور تصادفی مشخص کنید که کدام شخصیت به شفیره نزدیکتر است، و این شخصیتی است که شاهد تغییر است
[ترجمه ترگمان]معین کنید که کدام شخصیت به pupa نزدیک تر است و کسی است که شاهد تغییر شکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The fresh pupa, having cast off its pliable caterpillar skin, had hardened and become black-brown.
[ترجمه گوگل]شفیره تازه که پوست کاترپیلار انعطاف پذیر خود را بیرون انداخته بود، سفت شده و به رنگ قهوه ای سیاه درآمده بود
[ترجمه ترگمان]The تازه کرم ابریشم نرم آن را بیرون انداخته بودند و قهوه ای تیره شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Escamoles are the larva and pupa stage of the red ant.
[ترجمه گوگل]اسکامول ها مرحله لارو و شفیره مورچه قرمز هستند
[ترجمه ترگمان]Escamoles لارو و pupa مورچه قرمز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Soon the skin of the pupa splits open, and the fully-formed adult butterfly emerges.
[ترجمه گوگل]به زودی پوست شفیره باز می شود و پروانه بالغ کاملاً شکل گرفته ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]خیلی زود پوست of شکافته می شود و پروانه بالغ که کاملا تشکیل شده است، پدیدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But now, inside the pupa, their moment has come.
[ترجمه گوگل]اما اکنون، در داخل شفیره، لحظه آنها فرا رسیده است
[ترجمه ترگمان]اما حالا، درون the، لحظه آن ها فرا رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Make sketches of the larva or pupa, remembering to write the date in each drawing.
[ترجمه گوگل]طرح هایی از لارو یا شفیره تهیه کنید، به یاد داشته باشید که تاریخ را در هر نقاشی بنویسید
[ترجمه ترگمان]طرح هایی از لارو یا pupa تهیه کنید و به یاد داشته باشید که تاریخ هر نقاشی را بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The soul pupa opens its mouth in a voiceless scream.
[ترجمه گوگل]شفیره روح با فریاد بی صدا دهانش را باز می کند
[ترجمه ترگمان]pupa روح دهانش را با صدای voiceless باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The medium mainly containing rice and the pupa of silkworm was used to cultivate the sporocarp of Cordyceps militaris.
[ترجمه گوگل]محیط کشت عمدتاً حاوی برنج و شفیره کرم ابریشم برای کشت اسپروکارپ Cordyceps militaris استفاده شد
[ترجمه ترگمان]این رسانه عمدتا شامل برنج و the کرم ابریشم بود که برای کشت the of استفاده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A man one day pick up a butterfly pupa.
[ترجمه گوگل]مردی روزی شفیره پروانه ای را برمی دارد
[ترجمه ترگمان]یه روز یه مرد یه pupa رو انتخاب می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Silent transformation in the way, the pupa into a butterfly.
[ترجمه گوگل]تبدیل خاموش در راه، شفیره به یک پروانه
[ترجمه ترگمان]تبدیل خاموش به شکل پروانه تبدیل به پروانه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lectins in haemolymph of Sarcophaga peregrina larvae and pupa were purified by affinity chromatography.
[ترجمه گوگل]لکتین ها در همولنف لارو و شفیره Sarcophaga peregrina با کروماتوگرافی میل ترکیبی خالص سازی شدند
[ترجمه ترگمان]lectins در haemolymph لارو peregrina Sarcophaga و pupa بوسیله کروماتوگرافی affinity تصفیه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We saw a moth and a pupa on this leaf.
[ترجمه گوگل]روی این برگ یک پروانه و یک شفیره دیدیم
[ترجمه ترگمان]یک پروانه و یک pupa را روی این برگ دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوچه (اسم)
novice, greenhorn, tyro, freshman, neophyte, tiro, pupa

شفیره (اسم)
pupa

بادامه (اسم)
pupa

تخصصی

[زمین شناسی] شفیره خمره ای. شفیره دو بالان. شفیره ای در پوست آخر لاروی

انگلیسی به انگلیسی

• insect in the intermediate transformation stage between larva and adult
a pupa is an insect that is in the stage of development between a larva and a fully grown adult. it has a protective covering and does not move; a technical term in biology.

پیشنهاد کاربران

همون شفیره هستش
حشره نارس و نابالغ که بین دوره بالغ شدن و از تخم بیرون اومدن رو طی میکنه

بپرس