اسم ( noun )
• : تعریف: in football, a kick made by dropping the ball and then kicking it before it hits the ground. (Cf. drop kick, place kick.)
- He launched an excellent punt that pinned the receiving team well back.
[ترجمه گوگل] او یک پونت عالی راه اندازی کرد که تیم دریافت کننده را به خوبی به عقب بازگرداند
[ترجمه ترگمان] او یک punt عالی را راه اندازی کرد که تیم دریافت کننده را به خوبی عقب زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او یک punt عالی را راه اندازی کرد که تیم دریافت کننده را به خوبی عقب زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: punts, punting, punted
حالات: punts, punting, punted
• : تعریف: to drop and then kick (a football) before it hits the ground.
- The team punted the ball on the final down.
[ترجمه گوگل] این تیم توپ را در فینال کوبید
[ترجمه ترگمان] تیم توپ را در مسابقه نهایی شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تیم توپ را در مسابقه نهایی شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: punter (n.)
مشتقات: punter (n.)
• : تعریف: to punt a football.
- It was fourth down and they decided to punt instead of taking any risks.
[ترجمه گوگل] رتبه چهارم سقوط کرد و آنها تصمیم گرفتند به جای ریسک کردن، پونت بزنند
[ترجمه ترگمان] چهارم شد و آن ها تصمیم گرفتند به جای این که ریسک کنند، به punt بپردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چهارم شد و آن ها تصمیم گرفتند به جای این که ریسک کنند، به punt بپردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a flat-bottomed boat propelled by means of a long pole, used primarily for travel on shallow water.