1. She is bilingual in English and Punjabi.
[ترجمه گوگل]او به دو زبان انگلیسی و پنجابی است
[ترجمه ترگمان]او دو زبان انگلیسی و پنجابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. However, the family spoke Punjabi exclusively at home and had very strong views on the need to do this.
[ترجمه گوگل]با این حال، خانواده به طور انحصاری در خانه به زبان پنجابی صحبت می کردند و نظرات بسیار قوی در مورد لزوم انجام این کار داشتند
[ترجمه ترگمان]با این حال، خانواده به طور انحصاری در خانه صحبت کردند و دیدگاه های بسیار قوی در مورد نیاز به انجام این کار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. As both parents spoke to him in Punjabi for most of the time this did not seem surprising.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که پدر و مادر هر دو بیشتر اوقات با او به زبان پنجابی صحبت می کردند، این تعجب آور به نظر نمی رسید
[ترجمه ترگمان]همانطور که والدین در اغلب اوقات با او در پنجاب صحبت می کردند، این موضوع تعجب آور به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He also noted that Punjabi militant groups, such as Lashkar-e-Jhangvi, and others, such.
[ترجمه گوگل]وی همچنین خاطرنشان کرد که گروه های شبه نظامی پنجابی مانند لشکر جنگوی و سایرین از این قبیل
[ترجمه ترگمان]او همچنین اشاره کرد که گروه های ستیزه جوی پنجاب مانند لشکر جنگوی و برخی دیگر از این قبیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. English, Mandarin and Chinese dialects, Tamil, Telugu, Malayalam, Punjabi and Thai are widely used in the country.
[ترجمه گوگل]گویش های انگلیسی، ماندارین و چینی، تامیل، تلوگو، مالایایی، پنجابی و تایلندی به طور گسترده در این کشور استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]زبان انگلیسی، ماندارین و چینی، تامیل، Telugu، Malayalam، Punjabi و تایلندی به طور گسترده در این کشور مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Punjabi, Sindhi and Pushtu are also widely spoken.
[ترجمه گوگل]پنجابی، سندی و پشتو نیز به طور گسترده صحبت می شود
[ترجمه ترگمان]زبان پنجابی، سند و Pushtu نیز به طور گسترده مورد صحبت قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Gujarati, Punjabi, and Marathi there is much poetic literature, written by Muslims and commencing with the Islamic invocation of Allah, which nevertheless betrays strong Hindu influence.
[ترجمه گوگل]گجراتی، پنجابی، و مراتی ادبیات شاعرانه زیادی وجود دارد که توسط مسلمانان نوشته شده و با دعوت اسلامی از خدا شروع شده است، که با این وجود خیانت به نفوذ شدید هندوها است
[ترجمه ترگمان]Gujarati، پنجابی، و Marathi، ادبیات شاعرانه فراوانی وجود دارد که توسط مسلمانان نوشته شده و با نیایش اسلامی خدا شروع می شود، که با این حال نفوذ strong را آشکار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Punjabi chief minister's unprecedented threat came just ahead of the start of an annual kite-flying festival in the provincial capital, Lahore, Sunday.
[ترجمه گوگل]تهدید بیسابقه وزیر ارشد پنجابی درست در آستانه آغاز جشنواره سالانه بادبادکبازی در مرکز استان، لاهور، یکشنبه رخ داد
[ترجمه ترگمان]تهدید بی سابقه وزیر اعلی پنجاب درست قبل از شروع یک جشنواره سالانه بادبادک پرانی در مرکز استان لاهور، روز یکشنبه آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was also associated with Lashkar-e-Jhangvi, a Punjabi sectarian group that has provided al-Qaeda's recruits in Pakistan, along with Uzbeks and other Central Asian fighters.
[ترجمه گوگل]او همچنین با لشکر جنگوی، یک گروه فرقه گرای پنجابی که به استخدام القاعده در پاکستان، همراه با ازبک ها و دیگر جنگجویان آسیای میانه کمک می کند، ارتباط داشت
[ترجمه ترگمان]او همچنین وابسته به لشکر جنگوی، یک گروه فرقه ای پنجابی بود که نیروهای القاعده در پاکستان را همراه با ازبک ها و دیگر مبارزان آسیای میانه تامین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He comes from a middle-class Punjabi family.
[ترجمه گوگل]او از خانواده ای از طبقه متوسط پنجابی است
[ترجمه ترگمان]او اهل یک خانواده از طبقه متوسط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Punjabi boys and girls want to move abroad to any country through any channel, legal or illegal.
[ترجمه گوگل]پسران و دختران پنجابی می خواهند از هر کانالی، قانونی یا غیرقانونی، به خارج از کشور به هر کشوری مهاجرت کنند
[ترجمه ترگمان]پسران و دختران پنجابی می خواهند از طریق هر کانالی قانونی، قانونی یا غیر قانونی به خارج از کشور بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They forbade lavish wedding ceremonies, bringing to an end the glitzy Punjabi wedding.
[ترجمه گوگل]آنها تشریفات مجلل عروسی را ممنوع کردند و به عروسی پر زرق و برق پنجابی پایان دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها مراسم عروسی پر زرق و برق را ممنوع کردند و برای پایان دادن به جشن عروسی رنگارنگ، جشن گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What particularly concerned me was their feeling that Balbinder seemed to understand and respond better in Punjabi.
[ترجمه گوگل]چیزی که به خصوص من را نگران کرد این بود که احساس می کردند بالبیندر به نظر می رسد در پنجابی بهتر می فهمد و پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان]چیزی که به طور خاص نگران من بود این بود که به نظر می رسید Balbinder درک می کند و در پنجاب بهتر جواب می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Bhutto is an ethnic Sindhi, while Sharif is a Punjabi.
[ترجمه گوگل]بوتو یک قومی سندی است، در حالی که شریف یک پنجابی است
[ترجمه ترگمان]بوتو یک سند قومی است در حالی که شریف یک پنجابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید