pundit

/ˈpəndət//ˈpʌndɪt/

معنی: دانشمند
معانی دیگر: (از ریشه ی سانسکریت)، حکیم، مرجع، پاندیت، کارشناس، واردبکار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a Hindu who is an expert in Indian law, culture, and religion.

(2) تعریف: one who is learned or expert in some field.

(3) تعریف: an authoritative, or purportedly authoritative, commentator or critic.

- I'm no longer interested in what the political pundits have to say on these news programs.
[ترجمه گوگل] من دیگر علاقه ای به حرف های کارشناسان سیاسی در این برنامه های خبری ندارم
[ترجمه ترگمان] دیگر علاقه ای به آنچه که دانشمندان سیاسی در مورد این برنامه های خبری دارند، ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The pundits disagree on the best way of dealing with the problem.
[ترجمه گوگل]کارشناسان در مورد بهترین راه مقابله با مشکل اختلاف نظر دارند
[ترجمه ترگمان]متخصصان در مورد بهترین روش برخورد با این مشکل اختلاف نظر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The pundit disagree on the best way of dealing with the problem.
[ترجمه گوگل]صاحب نظران در مورد بهترین راه مقابله با مشکل اختلاف نظر دارند
[ترجمه ترگمان]این متخصص در مورد بهترین روش برخورد با این مشکل اختلاف نظر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you believe the fashion pundits, we'll all be wearing pink this year.
[ترجمه گوگل]اگر به کارشناسان مد اعتقاد دارید، امسال همه ما صورتی می پوشیم
[ترجمه ترگمان]اگر شما صاحب نظران مد را باور کنید، امسال همه ما صورتی رنگ خواهیم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whether or not this is true, other computer pundits warn that fear of enforcement will drive computer hackers underground.
[ترجمه گوگل]چه این درست باشد یا نه، دیگر کارشناسان رایانه هشدار می دهند که ترس از اجرای قانون، هکرهای رایانه را به مخفی می کشاند
[ترجمه ترگمان]این که آیا این درست است یا نه، کارشناسان کامپیوتر هشدار می دهند که ترس از نیروی انتظامی هکرهای کامپیوتر را زیر زمین خواهد راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pundits and scientists chafe at regulations that hamper their creativity and the direction of their research.
[ترجمه گوگل]کارشناسان و دانشمندان از مقرراتی که خلاقیت و جهت گیری تحقیقات آنها را مختل می کند، سرزنش می کنند
[ترجمه ترگمان]Pundits و دانشمندان در حال شکایت از مقرراتی هستند که خلاقیت آن ها و مسیر تحقیقات آن ها را مختل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pundits expect the really big money for 3-D displays to be in video-games and television advertising.
[ترجمه گوگل]کارشناسان انتظار دارند که پول واقعاً کلان برای نمایشگرهای سه بعدی صرف بازی های ویدیویی و تبلیغات تلویزیونی شود
[ترجمه ترگمان]Pundits انتظار دارند که پول واقعا بزرگ برای نمایش های سه بعدی بازی های ویدیویی و تلویزیونی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A year ago, these same pundits were saying that private investors and the internet were made for each other.
[ترجمه گوگل]یک سال پیش، همین کارشناسان می گفتند که سرمایه گذاران خصوصی و اینترنت برای یکدیگر ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]یک سال پیش، این دانشمندان گفتند که سرمایه گذاران خصوصی و اینترنت برای یکدیگر ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Every single psephologist, political pundit and pollster must now resign, be sacked, or better yet, commit suicide.
[ترجمه گوگل]هر شبه شناس، کارشناس سیاسی و نظرسنجی اکنون باید استعفا دهد، اخراج شود یا بهتر است خودکشی کند
[ترجمه ترگمان]هر فرد psephologist، متخصص علوم سیاسی، باید استعفا دهد، اخراج شود، یا بهتر باشد، خودکشی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maybe so, I am no political pundit.
[ترجمه گوگل]شاید اینطور باشد، من کارشناس سیاسی نیستم
[ترجمه ترگمان]شاید این طور باشد، من یک pundit سیاسی نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pundits dip haphazardly into the lucky dip.
[ترجمه گوگل]کارشناسان به طور اتفاقی در شیب خوش شانس فرو می روند
[ترجمه ترگمان]متخصصان به طور اتفاقی در شیب خوش شانس فرو می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sighing deeply, Democratic pundits and brokers are beginning to rally to the Clinton flag.
[ترجمه گوگل]کارشناسان و دلالان دموکرات با آه عمیق، شروع به تجمع به سوی پرچم کلینتون کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان و کارگزاران دموکرات با آهی عمیق شروع به تظاهرات بر روی پرچم کلینتون کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Perhaps, mused the pundits, he is needed now - at the very top.
[ترجمه گوگل]شاید، طبق نظر کارشناسان، او اکنون مورد نیاز است - در اوج
[ترجمه ترگمان]دانشمندان فکر می کردند که شاید او هم اکنون - در بالاترین نقطه مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As one pundit told me, marble follows the locals from the baptismal font to the tombstone.
[ترجمه گوگل]همانطور که یکی از کارشناسان به من گفت، سنگ مرمر مردم محلی را از سنگر غسل تعمید تا سنگ قبر دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]همان طور که یک متخصص به من گفت، مرمر از قلم غسل تعمید که به سنگ قبر تعمید شده است پیروی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Buchanan and the pundits credit Forbes' early use of absentee ballots.
[ترجمه گوگل]بوکانان و صاحبنظران استفاده اولیه فوربس از برگه های رأی غیابی را اعتبار می دانند
[ترجمه ترگمان]تام بیوکنن و صاحب نظران از نخستین استفاده خود از برگه های رای غیابی اعتبار بخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دانشمند (اسم)
scholar, oracle, litterateur, erudite, scientist, savant, pundit, sapient

انگلیسی به انگلیسی

• one of great learning, expert; educated brahman (in india)
a pundit is a person who knows a lot about a subject and is asked to give information or opinions about it.

پیشنهاد کاربران

متخصص
کارشناس، صاحب نطر، تحلیل گر، مفسر
pundit
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/pundit
[اخبار] کارشناس، مفسر، تحلیلگر خبری؛ کارنشناس ( در صورت استفاده منفی )
A pundit is a person who knows a lot about a subject and is often asked to give information or opinions about it to the public
مفسر، تحلیل گر، صاحب نظر
Russian pundits claimed that the sinking of the ship was a distraction from Russia’s creeping gains in cities such as Mariupol.
...
[مشاهده متن کامل]

Wall Street pundits are divided over whether the economy is slowing down.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/pundit
⁦معنای دوستمون
✔️صاحب نظر
Owen reveals he was scared to be a 👉pundit👈 at Newcastle game
DailyMail. co. uk@
صاحب نظر

بپرس