1. punctuation marks
نشان های نقطه گذاری
2. He was known for his poor grammar and punctuation.
 [ترجمه گوگل]او به دلیل گرامر و نشانه گذاری ضعیف شهرت داشت 
[ترجمه ترگمان]او به خاطر دستور زبان و تلفظ ضعیف خود مشهور بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. His letter was completely without punctuation.
 [ترجمه گوگل]نامه او کاملاً بدون علامت بود 
[ترجمه ترگمان]نامه اش به طور کامل بدون نقطه گذاری بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Check and double-check spelling and punctuation.
 [ترجمه گوگل]املا و علائم نگارشی را چک کنید و دوباره چک کنید 
[ترجمه ترگمان]غلط یابی املایی و punctuation را بررسی و دو برابر کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Our teacher is very fussy about punctuation.
 [ترجمه گوگل]معلم ما در مورد علائم نگارشی بسیار سختگیر است 
[ترجمه ترگمان]معلم ما در مورد نقطه گذاری بسیار ایراد دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The children have never been taught punctuation.
 [ترجمه گوگل]هیچ وقت به بچه ها علامت گذاری یاد نداده اند 
[ترجمه ترگمان]این کودکان هرگز به punctuation آموزش داده نشده اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Today's lesson is concerned with punctuation.
 [ترجمه گوگل]درس امروز مربوط به نقطه گذاری است 
[ترجمه ترگمان]درس امروز در مورد نقطه گذاری نگران است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Marks were given for accurate spelling and punctuation.
 [ترجمه گوگل]برای املا و علائم نگارشی دقیق نمره داده شد 
[ترجمه ترگمان]علامت های دقیقی برای هجی کردن و نشانه گذاری صحیح داده شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. She made four mistakes in grammar, capitalization and punctuation.
 [ترجمه گوگل]او چهار اشتباه در گرامر، حروف بزرگ و نقطه گذاری مرتکب شد 
[ترجمه ترگمان]چهار اشتباه در دستور زبان، بزرگ نویسی حروف و نقطه گذاری به وجود آورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Checking for punctuation and small mistakes cutting the pieces.
 [ترجمه گوگل]بررسی علائم نگارشی و اشتباهات کوچک در برش قطعات 
[ترجمه ترگمان]در حال بررسی در مورد نقطه گذاری و اشتباه ات کوچک برای بریدن قطعات 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. A slap across my face punctuation to the fights with my mother.
 [ترجمه گوگل]سیلی روی صورتم نشانه گذاری برای دعوا با مادرم 
[ترجمه ترگمان]یک سیلی از روی صورتم به مبارزه با مادرم اشاره می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. In addition, the program tallies the number of punctuation marks and calculates the average space between them.
 [ترجمه گوگل]علاوه بر این، برنامه تعداد علائم نگارشی را محاسبه می کند و میانگین فاصله بین آنها را محاسبه می کند 
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برنامه تعداد علائم نقطه گذاری را نشان می دهد و میانگین فاصله بین آن ها را محاسبه می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Moreover, written sentences can use punctuation as a way of indicating structure, and so can more easily manage complex constructions.
 [ترجمه گوگل]علاوه بر این، جملات نوشته شده می توانند از علائم نگارشی به عنوان راهی برای نشان دادن ساختار استفاده کنند و بنابراین می توانند ساختارهای پیچیده را به راحتی مدیریت کنند 
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، جملات نوشتاری می توانند از نقطه گذاری به عنوان روشی برای نشان دادن ساختار استفاده کنند، و به همین ترتیب می توان به راحتی ساختارهای پیچیده را مدیریت کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Arlott's punctuation of those events remains as evocative as the half-remembered smell of linseed oil on willow.
 [ترجمه گوگل]نقطه گذاری آرلوت از آن وقایع به همان اندازه که بوی روغن بید نیمه به یاد ماندنی روغن بید را به یاد می آورد، خاطره انگیز است 
[ترجمه ترگمان]نشانه گذاری Arlott از این رویدادها به عنوان یک انگیزشی به عنوان بوی نیمه به یاد شده روغن linseed بر روی درخت بید، باقی می ماند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. Most people stick with basic punctuation marks: commas, periods, and question marks when appropriate.
 [ترجمه گوگل]اکثر مردم از علائم نگارشی اولیه استفاده می کنند: کاما، نقطه و علامت سوال در صورت لزوم 
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم با علائم نشانه گذاری اولیه نشانه گذاری می کنند: کاما، دوره ها، و علامت های سوال در زمان مناسب 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید