punctiliously

جمله های نمونه

1. She observed the rules punctiliously.
[ترجمه گوگل]او قوانین را با دقت رعایت می کرد
[ترجمه ترگمان]به دقت قوانین را رعایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This long-winded wordsmith "punctiliously shifts paradigms" and "expeditiously ensures the numerical veracity of weekly sales reports. "
[ترجمه گوگل]این واژه ساز طولانی مدت "به طور دقیق پارادایم ها را تغییر می دهد" و "به سرعت صحت عددی گزارش های فروش هفتگی را تضمین می کند "
[ترجمه ترگمان]این wordsmith دراز مدت \"پارادایم ها\" را به اجرا می گذارد \"و\" سریع \" صحت عددی گزارش ها فروش هفتگی را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In some countries that is observed punctiliously. In others it is in effect voluntary.
[ترجمه گوگل]در برخی کشورها که به صورت دقیق رعایت می شود در برخی دیگر در واقع داوطلبانه است
[ترجمه ترگمان]در برخی از کشورها که به طور دقیق رعایت می شود در بعضی موارد داوطلبانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Given the circumstances, his behaviour to Laura had been punctiliously correct.
[ترجمه گوگل]با توجه به شرایط، رفتار او با لورا به طور دقیق درست بود
[ترجمه ترگمان]با توجه به شرایط، رفتار او نسبت به لو را دقیقا درست کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And the nearest I can come to my ideal is punctiliously to pay my bills, be polite to my wife, and contribute to deserving charities: and the program does not seem, somehow, quite adequate.
[ترجمه گوگل]و نزدیک‌ترین چیزی که می‌توانم به ایده‌آلم برسم این است که حساب‌هایم را دقیق بپردازم، با همسرم مؤدب باشم، و در خیریه‌های شایسته مشارکت کنم: و این برنامه، به نوعی، کاملاً کافی به نظر نمی‌رسد
[ترجمه ترگمان]و نزدیک ترین راهی که می توانم به کمال مطلوب برسم این است که با کمال دقت bills را بپردازم، نسبت به همسرم مودب باشم و به کاره ای خیریه مستحق کمک کنم؛ و این برنامه به طریقی، کاملا مناسب به نظر نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• strictly, exactingly; cautiously, carefully

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : punctiliousness
✅️ صفت ( adjective ) : punctilious
✅️ قید ( adverb ) : punctiliously
صریحا ، با صراحت ، دقیقا

بپرس