1. When you have enough cash you can buy training equipment such as a skipping rope, punch bag or robot boxer!
[ترجمه گوگل]وقتی پول نقد کافی دارید می توانید تجهیزات آموزشی مانند طناب پرش، کیسه پانچ یا ربات بوکسور بخرید!
[ترجمه ترگمان]زمانی که پول کافی دارید، می توانید تجهیزات آموزشی مانند طناب skipping، کیسه پانچ و یا بوکسور حرفه ای بخرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Also train on the punch bag, aiming your kicks as high as you can and reaching as far as possible.
[ترجمه گوگل]همچنین روی کیسه پانچ تمرین کنید، لگدهای خود را تا جایی که می توانید هدف بگیرید و تا آنجا که ممکن است برسید
[ترجمه ترگمان]هم چنین در کیسه punch تمرین کنید، هدف خود را تا جایی که می توانید بالا بگیرید و تا جایی که ممکن است بالا بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The boxer's fist thumped into the punching bag.
[ترجمه گوگل]مشت بوکسور به کیسه بوکس کوبید
[ترجمه ترگمان]مشت boxer با مشت به کیسه بکس وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Inflate the Executive Punching Bag ( wonderfullywacky. com ) and pummel " the boss " as needed.
[ترجمه گوگل]کیسه بوکس اجرایی را باد کنید ( فوق العاده واکی
[ترجمه ترگمان]Inflate the اجرایی (wonderfullywacky) com)و \"رئیس\" به همان اندازه مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ju Ji Hun is the punching bag for everybody and especially the mob.
[ترجمه گوگل]جو جی هون کیسه بوکس برای همه و به خصوص اوباش است
[ترجمه ترگمان]هون Ji (Ju Ji)یک کیسه بکس برای همه و به خصوص جمعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mr. Norton's head jerked like a jabbed punching bag.
[ترجمه گوگل]سر آقای نورتون مثل کیسه بوکس ضربه خورده تکان خورد
[ترجمه ترگمان]سر آقای نورتون مثل یک کیسه بکس تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You are a real punching bag before her.
[ترجمه گوگل]شما یک کیسه بوکس واقعی قبل از او هستید
[ترجمه ترگمان]تو قبل از اون یه کیسه بوکس واقعی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'm not going go be a punching bag for anyone.
[ترجمه گوگل]من نمی روم کیسه بوکس برای کسی باشم
[ترجمه ترگمان]من قرار نیست برای کسی ساک بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Over, withholding the punching bag that an exercise boxing uses.
[ترجمه گوگل]بیش از این، کیسه بوکسی را که یک بوکس ورزشی استفاده می کند، نگه دارید
[ترجمه ترگمان]با این کار، از کیسه بکس که استفاده از بوکس به کار می رود خودداری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For instance all fools' day, a lot of users joke with other to be on the net, often can land a few ' evil do ' website, the hacker also had relatively clear punching bag accordingly.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال در روز همه احمق ها، بسیاری از کاربران با دیگران شوخی می کنند تا در شبکه باشند، اغلب می توانند چند وب سایت "بد انجام دهید"، هکر نیز بر این اساس کیسه بوکس نسبتاً واضحی داشت
[ترجمه ترگمان]برای مثال تمام روز احمق ها، تعداد زیادی از کاربران شوخی می کنند تا در اینترنت باشند، اغلب می توانند یک وب سایت بد انجام دهند، این هکر نیز کیف دستی نسبتا روشنی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. One of the outcomes is to avoid a situation where private equity a political punching bag.
[ترجمه گوگل]یکی از نتایج این است که از موقعیتی اجتناب کنیم که در آن سهام خصوصی یک کیسه بوکس سیاسی است
[ترجمه ترگمان]یکی از نتایج این است که از وضعیتی اجتناب کنیم که در آن حقوق خصوصی یک کیسه بکس سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He resigned because his boss used him as a punching bag.
[ترجمه گوگل]او استعفا داد زیرا رئیسش از او به عنوان کیسه بوکس استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]او استعفا داد چون رئیسش او را به عنوان یک کیسه بکس استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You think I need to come here to be your punching bag?
[ترجمه گوگل]فکر می کنی من باید بیام اینجا تا کیسه بوکس تو باشم؟
[ترجمه ترگمان]تو فکر می کنی من باید بیام اینجا که کیسه بکس تو باشم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید