puncheon

/ˈpʌntʃən//ˈpʌntʃən/

معنی: بشکه یا خمره باده، قلم سنگتراشی، تیر چوبی کوتاه
معانی دیگر: وسیله ی مهرزنی یا سوراخ کردن فلز، منگنه، نقش افکن، مهر زرگری، الوار (که فقط یک طرف آن رنده شده است)، بشکه ی آبجو یا شراب (به گنجایش 72 تا 120 گالن)، خنجر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a cask of varying capacity of approximately eighty gallons or three hundred liters, used for beer, wine, and the like.
مشابه: cask

(2) تعریف: a unit of capacity equal to the capacity of such a container.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a short, sturdy, upright piece of wood used for framing in constructing a building or the like.

(2) تعریف: a heavy piece of wood that is smooth on one side, as for use in a floor.

(3) تعریف: a tool used for punching, esp. in decorative metalwork.

جمله های نمونه

1. Jason Puncheon restarts play with the free kick.
[ترجمه گوگل]جیسون پانچئون با ضربه آزاد بازی را دوباره شروع می کند
[ترجمه ترگمان]جیسون puncheon \"با لگد مجانی بازی میکنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jason Puncheon challenges Mario Balotelli unfairly and gives away a free kick.
[ترجمه گوگل]جیسون پانچئون ماریو بالوتلی را ناعادلانه به چالش می کشد و یک ضربه ایستگاهی به دست می آورد
[ترجمه ترگمان](Jason puncheon)ماریو Balotelli را ناعادلانه به چالش می کشد و یک ضربه آزاد به دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The referee penalises Jason Puncheon for handball.
[ترجمه گوگل]داور جیسون پانچئون را به خاطر فوتبال دستی جریمه می کند
[ترجمه ترگمان]داور penalises جیسون puncheon برای هندبال بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The assistant referee signals for offside against Jason Puncheon.
[ترجمه گوگل]کمک داور در مقابل جیسون پانچئون علامت آفساید می دهد
[ترجمه ترگمان]دستیار داور برای offside در برابر جیسون puncheon اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ball is sent over by Jason Puncheon.
[ترجمه گوگل]توپ توسط جیسون پانچئون ارسال می شود
[ترجمه ترگمان] توپ توسط \"جیسون puncheon\" فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Centre by Jason Puncheon, Enda Stevens manages to make a clearance.
[ترجمه گوگل]در مرکز توسط جیسون پانچئون، اندا استیونز موفق به ایجاد یک خلاص می شود
[ترجمه ترگمان]مرکز توسط جیسون puncheon، Enda استیونز، موفق به ایجاد یک پاک سازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Inswinging corner taken by Jason Puncheon from the right by-line.
[ترجمه گوگل]کرنر چرخشی که توسط جیسون پانچئون از سمت راست گرفته شد
[ترجمه ترگمان]نبش خیابون \"جیسون puncheon\" از سمت راست توسط \"جیسون puncheon\" گرفته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jason Puncheon challenges David Silva unfairly and gives away a free kick.
[ترجمه گوگل]جیسون پانچئون دیوید سیلوا را ناعادلانه به چالش می کشد و یک ضربه ایستگاهی به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]جیسون puncheon به طور غیر منصفانه با دیوید سی لوا رقابت می کند و یک ضربه آزاد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jason Puncheon is penalised for handball and concedes a free kick.
[ترجمه گوگل]جیسون پانچئون به خاطر فوتبال دستی جریمه شد و یک ضربه آزاد را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان](Jason puncheon)برای هندبال بازی می شود و یک ضربه آزاد را می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jason Puncheon challenges Ji-Sung Park unfairly and gives away a free kick.
[ترجمه گوگل]جیسون پانچئون جی سونگ پارک را ناعادلانه به چالش می‌کشد و یک ضربه آزاد به او می‌دهد
[ترجمه ترگمان](Jason puncheon)به طور غیر منصفانه به پارک \"جی - سانگ\" (J - سانگ)می پردازیم و یک ضربه آزاد به دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The assist for the goal came from Jason Puncheon.
[ترجمه گوگل]پاس گل را جیسون پانچئون داد
[ترجمه ترگمان]\"کمک به هدف از طرف\" جیسون puncheon
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Direct free kick taken by Jason Puncheon.
[ترجمه گوگل]ضربه آزاد مستقیم توسط جیسون پانچئون زده شد
[ترجمه ترگمان]یک ضربه آزاد مستقیم توسط جیسون puncheon
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jason Puncheon concedes a free kick for a foul on Enda Stevens.
[ترجمه گوگل]جیسون پانچئون یک ضربه آزاد را به دلیل خطا روی اندا استیونز دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]جیسون puncheon با یک ضربه آزاد برای a است یونس گول خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ball is swung over by Jason Puncheon.
[ترجمه گوگل]توپ توسط جیسون پانچئون تاب می خورد
[ترجمه ترگمان] توپ توسط \"جیسون puncheon\" گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بشکه یا خمره باده (اسم)
puncheon

قلم سنگ تراشی (اسم)
puncheon

تیر چوبی کوتاه (اسم)
puncheon

تخصصی

[عمران و معماری] دیرک
[زمین شناسی] دیرک اتصال، لایه

پیشنهاد کاربران

بپرس