1. There are not, however, too many hard core pumpernickel types left, certainly not enough to support small bakeries.
[ترجمه گوگل]با این حال، تعداد زیادی از انواع پمپ نیکل هسته سخت باقی نمانده است، قطعا برای پشتیبانی از نانوایی های کوچک کافی نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، تعداد زیادی از انواع pumpernickel هسته ای باقی نمانده است، قطعا برای حمایت از نانوایی ها کافی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. When he visits, he bakes us loaves of pumpernickel bread.
[ترجمه گوگل]وقتی او به آنجا میرود، برای ما نانهای پوپرنیکل میپزد
[ترجمه ترگمان]وقتی سر و کله اش پیدا می شود، چند قرص نان جو برایمان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Or perhaps a good pumpernickel rye is more to your liking?
[ترجمه گوگل]یا شاید چاودار پمپ نیکل خوب بیشتر مورد پسند شما باشد؟
[ترجمه ترگمان]یا شاید یه جو آب جو خوب بیشتر از این خوشت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Learn how to activate the yeast mixture for pumpernickel bread with expert tips on baking bread in this free recipe video.
[ترجمه گوگل]نحوه فعال کردن مخلوط مخمر برای نان پمپرنیکل را با نکات تخصصی در مورد پخت نان در این ویدیوی دستور پخت رایگان بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه مخلوط مخمر را برای نان pumpernickel با توصیه های تخصصی روی پخت نان در این دستور پخت رایگان فعال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Learn how to prepare the baking pans for pumpernickel bread with expert tips on baking bread in this free recipe video.
[ترجمه گوگل]طرز تهیه قالب پخت نان پوپرنیکل را با نکات تخصصی در مورد پخت نان در این ویدیوی دستور پخت رایگان بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه the پخت را برای نان pumpernickel آماده کنید با نکات کارشناسی درباره پخت نان در این دستور پخت رایگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Politics ran very high at Pumpernickel,[sentence dictionary] and parties were very bitter.
[ترجمه گوگل]سیاست در Pumpernickel، [فرهنگ جملات] بسیار بالا بود و احزاب بسیار تلخ بودند
[ترجمه ترگمان]سیاست در Pumpernickel بسیار بالا بود، و [ فرهنگ لغت حکم ] و احزاب بسیار تلخ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I sipped my plastic cup of reconstituted orange juice and took a bite of my over-buttered pumpernickel bagel, smearing my hands.
[ترجمه گوگل]لیوان پلاستیکی آب پرتقال آماده شده ام را می خوردم و از نان شیرینی پمپی نیکل که بیش از حد کره شده بود گاز می گرفتم و دستانم را آغشته می کردم
[ترجمه ترگمان]یک جرعه آب plastic را مزه مزه کردم و تکه ای از نان over را که روی نان برشته کره مالیده شده بود خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A dedicated bread eater will usually prefer a dense, sour, small, moist, round pumpernickel to a light rye.
[ترجمه گوگل]یک نان خوار اختصاصی معمولاً یک پوپرنیکل متراکم، ترش، کوچک، مرطوب و گرد را به چاودار سبک ترجیح می دهد
[ترجمه ترگمان]یک نان خوار مخصوص معمولا یک دانه چگال، ترش، کوچک، مرطوب و گرد را به a نور ترجیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But your life, year by crumbling year, led you backwards: to the rainbow, the pumpernickel, the stony halls of study.
[ترجمه گوگل]اما زندگی شما، سال به سال در حال فروپاشی، شما را به عقب سوق داد: به رنگین کمان، پمپ نیکل، سالن های سنگی مطالعه
[ترجمه ترگمان]اما زندگی شما، سال by، شما را به عقب هدایت کرد: به طرف رنگین کمان، جو، و تالارهای سنگی اتاق مطالعه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Learn how to divide the dough and let it rise when you make pumpernickel bread with expert tips on baking bread in this free recipe video.
[ترجمه گوگل]با نکات تخصصی در مورد پخت نان در این ویدیوی دستور پخت رایگان، نحوه تقسیم خمیر و اجازه دادن به آن را هنگام درست کردن نان پمپ نیکل بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید چگونه خمیر را تقسیم کنید و بگذارید وقتی شما نان pumpernickel را با نکات تخصصی درباره پخت نان در این دستور پخت رایگان به دست می آورید افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Trev sits down as the food arrives at the table Trev: These pumpernickel bagels are just perfect.
[ترجمه گوگل]Trev وقتی غذا به سر میز می رسد می نشیند Trev: این شیرینی های پمپرنیکل عالی هستند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که غذا به میز می رسد، Trev می نشیند: این نان های pumpernickel بسیار عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I can't wait to take a bite of the pumpernickel.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم صبر کنم تا یک لقمه از پمپ نیکل بخورم
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم صبر کنم تا یه تیکه از جو رو بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید