pulverise

جمله های نمونه

1. He is set to pulverise his two opponents in the race for the presidency.
[ترجمه گوگل]او قرار است دو رقیب خود را در رقابت برای ریاست جمهوری پودر کند
[ترجمه ترگمان]او قرار است دو رقیب خود را در مسابقه ریاست جمهوری دستگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He pulverise the opposition with the force of his oratory.
[ترجمه گوگل]او مخالفان را با نیروی سخنوری خود پودر می کند
[ترجمه ترگمان]او با نیروی خطابه خود مخالف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fries are made from pellets of pulverised potato.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی سرخ شده از گلوله های سیب زمینی پودر شده تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی سرخ شده از قرص های سیب زمینی pulverised درست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Using a pestle and mortar, pulverise the bran to a coarse powder.
[ترجمه گوگل]با استفاده از هاون و هاون سبوس را پودر کنید تا به صورت پودر درشت درآید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک دسته هاون و خمپاره انداز، و برن را به یک پودر خشن تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The soil where the bombs fell had been pulverised into black dust that had settled on everything.
[ترجمه گوگل]خاکی که بمب‌ها در آن فرود آمد، تبدیل به غبار سیاهی شده بود که روی همه چیز نشسته بود
[ترجمه ترگمان]جایی که بمب در آن سقوط کرده بود، آغشته به غبار سیاه بود که روی همه چیز مستقر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In that case the sellers had warranted that a clay pulverising machine would process clay at six tons per hour.
[ترجمه گوگل]در آن صورت، فروشندگان ضمانت کرده بودند که یک دستگاه پودرسازی خاک رس را با شش تن در ساعت پردازش خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]در این مورد فروشندگان تضمین کرده بودند که یک ماشین pulverising رسی در هر ساعت شش تن رس را فرآوری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An' the third one's brain had bin pulverised - by a blow delivered through the roof of its mouth!
[ترجمه گوگل]مغز سومی با ضربه ای که از سقف دهانش وارد شده بود، پودر شده بود!
[ترجمه ترگمان]مغز سوم توسط یک ضربه با یک ضربه به سقف دهانش آغشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now the club lies under pulverised concrete slabs.
[ترجمه گوگل]اکنون باشگاه زیر صفحات بتنی پودر شده قرار دارد
[ترجمه ترگمان]اکنون این باشگاه در زیر slabs بتن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now she is likely to pulverise Mr Obama over his lack of policies.
[ترجمه گوگل]اکنون او احتمالاً آقای اوباما را به خاطر عدم سیاست‌گذاری‌هایش به خاک می‌اندازد
[ترجمه ترگمان]اکنون او احتمالا با فقدان سیاست های آقای اوباما مواجه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Device used to crush or pulverise plastic or solid coating to powder form.
[ترجمه گوگل]دستگاهی که برای خرد کردن یا پودر کردن پوشش پلاستیکی یا جامد به شکل پودر استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]دستگاه برای خرد کردن یا pulverise پلاستیکی یا پوشش جامد به شکل پودر مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We pulverise these to make it powder-like and we mix it with cement and sand and put it in a mould and turn it into concrete products.
[ترجمه گوگل]اینها را پودر می کنیم تا حالت پودری پیدا کند و با سیمان و ماسه مخلوط می کنیم و در قالب می ریزیم و به صورت بتن در می آوریم
[ترجمه ترگمان]ما این مواد را به پودر تبدیل می کنیم و آن را با سیمان و ماسه قاطی می کنیم و آن را در قالبی قرار می دهیم و آن را به محصولات بتونی تبدیل می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crush, grind into fine particles (also pulverize)

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: To crush or grind into powder 🥄
🔍 مترادف: Grind, crush
✅ مثال: He used a mortar and pestle to pulverize the spices
ساییدن و پودر کردن

بپرس