Legumes یعنی گیاهانی که دانه حبوبات را پرورش می دهند. یا غلاف نخود یا لوبیا، بدون دانه داخل آن، چون میوه گیاه نیست.
Pulses: یعنی حبوبات یا دانه های گیاهانی از تیره لوبیاسانان یا باقلاییان. و به میوه این گیاهان اطلاق می شود.
... [مشاهده متن کامل]
خود واژه حبوبات جمع حبوب است، و خود واژه حبوب جمع حبه و حب است یعنی دانه. هرچند رایج است اما منطقی نیست به یک گیاه حبوبات گفته شود. متاسفانه فرهنگ لغت های معروف به دلیل عدم علم یا از ناچاری legumes را حبوبات ترجمه کرده.
Pulses: یعنی حبوبات یا دانه های گیاهانی از تیره لوبیاسانان یا باقلاییان. و به میوه این گیاهان اطلاق می شود.
... [مشاهده متن کامل]
خود واژه حبوبات جمع حبوب است، و خود واژه حبوب جمع حبه و حب است یعنی دانه. هرچند رایج است اما منطقی نیست به یک گیاه حبوبات گفته شود. متاسفانه فرهنگ لغت های معروف به دلیل عدم علم یا از ناچاری legumes را حبوبات ترجمه کرده.
رگزنش، پک، تپه، زنش، جهش و واجهش، تپ تپ، پت پت، شور و هیجان، شادابی و گرمی، جنب و جوش، ازدیاد ناگهانی، تکانه، پالس، ضربه، نبضه، ریتم، ضرب ( آهنگ ) ، ( مانند نبض ) زدن، به نبض درآمدن یا درآوردن، پکاندن،
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
پکیدن، ضربان داشتن، به ضربان افتادن، ( برق و مکانیک و رادیو ) تپ کردن، با تپ ( یا ( ( پالس ) ) ) راندن، ( با تپ الکترومغناطیس ) موج را تعدیل کردن، تپ زدن ( به موتور و غیره ) ، پالس دادن، ( دانه ی نیام دار و خوراکی مانند لوبیا ) بنشن، حبوبات، بقول ( بقولات )
دانه باب ، حبوبات
حبوبات
ضربان
ارتعاش