1. The pulsar is probably a different object.
[ترجمه گوگل]تپ اختر احتمالاً یک شی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]The احتمالا یک شی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. One of the pulsar's original discoverers, Stanislav Djorjovski, reported finding a brighter star coinciding with the pulsar last November.
[ترجمه گوگل]یکی از کاشفان اصلی تپ اختر، استانیسلاو جورجوفسکی، گزارش داد که در نوامبر گذشته ستاره درخشان تری را همزمان با تپ اختر پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]یکی از discoverers اصلی pulsar، استانیسلاو Djorjovski، گزارش داد که پیدا کردن یک ستاره روشن تر همزمان با the در نوامبر گذشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The pulsar is a member of the slowly growing class of millisecond pulsars with low-mass companions.
[ترجمه گوگل]تپ اختر عضوی از کلاس تپ اخترهای میلی ثانیه ای است که به آرامی در حال رشد هستند با همراهان کم جرم
[ترجمه ترگمان]pulsar عضوی از کلاس رشد آهسته of است که همراه با همراهان کم - است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Subsequent timing observations have shown the pulsar to be in a 74-day circular orbit with a low-mass companion.
[ترجمه گوگل]مشاهدات زمانبندی بعدی نشان میدهد که تپاختر در یک مدار دایرهای 74 روزه با یک همراه کم جرم قرار دارد
[ترجمه ترگمان]مشاهدات زمان بندی بعدی نشان داده اند که pulsar در یک مدار گردشی ۷۴ روزه با یک همراه کم جمعی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Structure of a pulsar — a rotating magnetic neutron star.
[ترجمه گوگل]ساختار یک تپ اختر - یک ستاره نوترونی مغناطیسی در حال چرخش
[ترجمه ترگمان]ساختار یک ستاره نوترونی چرخشی چرخان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The limited sensitivity of present pulsar surveys and the greater frequency drift make the more distant pulsars difficult to observe.
[ترجمه گوگل]حساسیت محدود بررسیهای تپاختری فعلی و رانش فرکانس بیشتر، رصد تپاخترهای دورتر را دشوار میکند
[ترجمه ترگمان]حساسیت محدود برآورده ای pulsar فعلی و دریفت فرکانس بزرگ تر باعث می شود که دسترسی بیشتر به pulsars دشوار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Pulsar : A dense, rapidly rotating star that emits pulses of light.
[ترجمه گوگل]تپ اختر: ستاره ای متراکم و به سرعت در حال چرخش که پالس های نور ساطع می کند
[ترجمه ترگمان]Pulsar: یک ستاره چرخان به سرعت چرخان که پالس های نوری را منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A pulsar is a celestial object that emits light in short burst.
[ترجمه گوگل]تپ اختر یک جرم آسمانی است که نور را به صورت انفجاری کوتاه ساطع می کند
[ترجمه ترگمان]A یک شی آسمانی است که نور را به طور کوتاه منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The present and potential situation of the pulsar observation research in China is analysed.
[ترجمه گوگل]وضعیت فعلی و بالقوه تحقیقات رصد تپ اختر در چین تجزیه و تحلیل شده است
[ترجمه ترگمان]وضعیت کنونی و پتانسیل تحقیقات مشاهده pulsar در چین مورد تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. First of all the reason of the pulsar dispersion and several popular de - dispersion algrithms are introduced.
[ترجمه گوگل]اول از همه دلیل پراکندگی تپ اختر و چندین الگوریتم پراکندگی محبوب معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]اول از همه دلیل پراکندگی pulsar و چندین پراکندگی مشهور dispersion معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Each pulsar or neutron star is the fast - rotating, dead heart of a once - massive star.
[ترجمه گوگل]هر تپ اختر یا ستاره نوترونی قلب سریع چرخان و مرده یک ستاره زمانی پرجرم است
[ترجمه ترگمان]هر ستاره نوترونی یا نوترون سرعت چرخش سریع، قلب مرده یک ستاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In this paper, a pulsar de - dispersion algorithm on Short Time Fourier Transform ( STFT ) is presented.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک الگوریتم پراکندگی تپ اختر بر روی تبدیل فوریه کوتاه مدت (STFT) ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک الگوریتم پراکنش در زمان کوتاه تبدیل فوریه (STFT)ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. For example a pulsar is a rapidly spinning neutron star with a strong magnetic field.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال یک تپ اختر یک ستاره نوترونی به سرعت در حال چرخش با میدان مغناطیسی قوی است
[ترجمه ترگمان]برای مثال a یک ستاره نوترونی چرخنده با میدان مغناطیسی قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An introduction on the definition of binary pulsar time BPT was given.
[ترجمه گوگل]مقدمه ای در مورد تعریف BPT زمان تپ اختری باینری ارائه شد
[ترجمه ترگمان]مقدمه ای بر تعریف زمان pulsar دوتایی BPT ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Astronomers have tracked the movement of pulsar, making the first direct measurement of its impressive speed.
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان حرکت تپ اختر را ردیابی کرده اند و اولین اندازه گیری مستقیم سرعت چشمگیر آن را انجام داده اند
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسان حرکت of را ردیابی کرده و اولین اندازه گیری مستقیم سرعت تاثیر گذار خود را انجام داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید