pull round

/ˈpʊlˈraʊnd//pʊlraʊnd/

معنی: بهبودی یافتن، رفع نقاهت کردن
معانی دیگر: رفع نقاهت کردن، بهبودی یافتن

جمله های نمونه

1. After two days of fever, he began to pull round.
[ترجمه گوگل]بعد از دو روز تب، شروع به کشیدن کرد
[ترجمه ترگمان]پس از دو روز تب شروع به کشیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You will soon pull round here in the country.
[ترجمه گوگل]شما به زودی به اینجا در کشور خواهید رفت
[ترجمه ترگمان]به زودی همین جا در ده خواهید رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The firm will soon pull round once the trade position improves.
[ترجمه گوگل]این شرکت به زودی پس از بهبود موقعیت تجاری، دور خود را کاهش خواهد داد
[ترجمه ترگمان]این شرکت به زودی موقعیت شغلی خود را بهبود خواهد بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. John puts his face down on the table, his arms pulled round to hide it.
[ترجمه گوگل]جان صورتش را روی میز پایین می‌گذارد، دست‌هایش را برای پنهان کردن آن دور می‌کشد
[ترجمه ترگمان]جان سرش را روی میز گذاشت، بازوانش دور کمرش چرخید تا آن را مخفی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Grade 1 step kicking and a strenuous pull round an overhung chockstone led to a notch below the summit.
[ترجمه گوگل]لگد زدن درجه 1 و کشش شدید به دور یک سنگ آویزان به یک بریدگی زیر قله منتهی شد
[ترجمه ترگمان]لگد زدن به درجه یک و یک کشش شدید در اطراف یک chockstone معلق به سمت یک شکاف در پایین قله منجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They had thought he would never pull round, but now he is as strong as ever.
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کردند که او هرگز دور خود را نمی کشد، اما اکنون او مثل همیشه قوی است
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر کرده بودند که او هرگز عقب نشینی نخواهد کرد، اما حالا مثل همیشه قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The nurse said I'll be able to pull round in a few days.
[ترجمه گوگل]پرستار گفت تا چند روز دیگر می توانم دور بزنم
[ترجمه ترگمان]پرستار گفت که می توانم چند روز دیگر خودم را جمع و جور کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You'll soon pull round here in the country.
[ترجمه گوگل]شما به زودی به اینجا در کشور خواهید رفت
[ترجمه ترگمان]به زودی این جا در کشور خواهید ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You'll soon pull round here.
[ترجمه گوگل]به زودی به اینجا خواهی رسید
[ترجمه ترگمان]زود برگرد اینجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After three days of high fever, she began to pull round.
[ترجمه گوگل]پس از سه روز تب شدید، او شروع به کشیدن کرد
[ترجمه ترگمان]پس از سه روز تب بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The man has been very ill but I think he will pull round.
[ترجمه گوگل]مرد خیلی مریض بوده، اما فکر می‌کنم او را از دست بدهد
[ترجمه ترگمان]این مرد بسیار بیمار است، اما من فکر می کنم او خودش را عقب خواهد کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She is now at Lu - shan sanatorium and endeavouring to pull round.
[ترجمه گوگل]او اکنون در آسایشگاه لو شان است و تلاش می‌کند تا دور بزند
[ترجمه ترگمان]اکنون در آسایشگاه لو - برن است و برای دور زدن خود تلاش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After two days of high fever, he began to pull round.
[ترجمه گوگل]بعد از دو روز تب شدید شروع به کشیدن کرد
[ترجمه ترگمان]پس از دو روز تب بلند شروع به کشیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بهبودی یافتن (فعل)
gain, improve, ameliorate, better, amend, recover, recuperate, pick up, convalesce, mend, pull round

رفع نقاهت کردن (فعل)
pull round

پیشنهاد کاربران

بپرس