• : تعریف: to drive to the side of the road and stop.
- The police officer signaled for him to pull over.
[ترجمه بهنام] افسر پلیس به او علامت داد که اتوموبیلش را به کنار جاده بکشد.
|
[ترجمه گوگل] افسر پلیس به او اشاره کرد که خود را کنار بکشد [ترجمه ترگمان] افسر پلیس به او علامت داد که کنار بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a piece of clothing, esp. a sweater, that must be put on by drawing it over the head.
صفت ( adjective )
• : تعریف: meant to be put on by pulling over one's head, as a sweater or dress.
جمله های نمونه
1. The tourists signaled the driver to pull over.
[ترجمه سارا] گردشگران به راننده علامت دادند که کنار بزند
|
[ترجمه امید] او یک پلیور یقه بلند پوشید تا گردن لاغر خود را پنهان کند
|
[ترجمه گوگل]گردشگران به راننده علامت دادند که جلو بیاید [ترجمه ترگمان]توریست ها به راننده اشاره کردند که کنار بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We signalled him to pull over.
[ترجمه بهنام] به او علامت دادیم که کنار بزند.
|
[ترجمه A] او یک لباس پشمی پوشید
|
[ترجمه گوگل]به او علامت دادیم که کنار بیاید [ترجمه ترگمان]به او اشاره کردیم که کنار بیاید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The police officer motioned for me to pull over.
[ترجمه sara] افسر پلیس به من اشاره کرد ( ماشین را ) کنار بکشم.
|
[ترجمه گوگل]افسر پلیس به من اشاره کرد که خود را کنار بکشم [ترجمه ترگمان]افسر پلیس به من اشاره کرد که بروم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The policeman signalled to him to pull over.
[ترجمه گوگل]پلیس به او اشاره کرد که خود را کنار بکشد [ترجمه ترگمان]مامور پلیس به وی علامت داد که او را عقب بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We signalled the taxi driver to pull over.
[ترجمه گوگل]به راننده تاکسی علامت دادیم که جلو بیاید [ترجمه ترگمان]ما از راننده تاکسی خبر دادیم که به راه خود ادامه دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Just pull over here, and I'll get out and walk the rest of the way.
[ترجمه گوگل]فقط همینجا بکش، و من بیرون میروم و بقیه راه را پیاده میروم [ترجمه ترگمان]فقط بزن اینجا و من پیاده میشم و بقیه راه رو پیاده میرم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Pull over and let me pass!
[ترجمه sara] برو کنار و بزار رد شم!
|
[ترجمه گوگل]کنار بکش و بگذار من بگذرم! [ترجمه ترگمان]! بزن کنار و بذار من رد بشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When Jodzis did not pull over, officers used a car as a roadblock on a narrow street.
[ترجمه گوگل]هنگامی که جودزیس خود را رد نکرد، مأموران از یک خودرو به عنوان سد معبر در خیابانی باریک استفاده کردند [ترجمه ترگمان]هنگامی که Jodzis به پایان نمی رسید، افسران از ماشینی که جاده باریک را مسدود کرده بودند استفاده می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He would pull over later and stash the manual in the compartment beneath the battery.
[ترجمه گوگل]بعداً میکشید و دفترچه راهنما را در محفظه زیر باتری میگذارد [ترجمه ترگمان]او بعدا خودش را جمع و جور می کرد و در کوپه را زیر باتری ذخیره می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Whenever we pull over, a frosting of wildflowers comes into focus, like the dots in pointillist paintings.
[ترجمه گوگل]هر زمان که جلوتر می رویم، گل های وحشی مانند نقاطی که در نقاشی های پونتیلیست وجود دارند، مورد توجه قرار می گیرند [ترجمه ترگمان]هر زمان که ما به سمت جلو حرکت می کنیم، مجموعه ای از گل های وحشی در کانون توجه قرار می گیرند، مانند نقطه های موجود در نقاشی های pointillist [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I couldn't pull over without forcing some one else to brake and I simply didn't have the power to get away.
[ترجمه گوگل]نمیتوانستم بدون اینکه یکی دیگر را مجبور به ترمز کردن کنم خود را کنار بکشم و به سادگی قدرت دور شدنم را نداشتم [ترجمه ترگمان]بدون اینکه کسی را مجبور کنم ترمز کند و من فقط قدرتش را نداشتم که فرار کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Excuse me, sir. Please pull over.
[ترجمه گوگل]آقا ببخشید لطفا بکشید [ترجمه ترگمان] ببخشید، قربان خواهش می کنم بکشید کنار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He told me to pull over.
[ترجمه گوگل]او به من گفت که کنار بکشم [ترجمه ترگمان] بهم گفت کنار بکشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Please pull over and stop there.
[ترجمه گوگل]لطفا کنار بکشید و آنجا توقف کنید [ترجمه ترگمان] لطفا بزن کنار و همونجا وایستا [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He was wearing a high-necked pullover to hide his scraggy neck.
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن کش ورزشی یقه بلند پوشیده بود تا گردن خراشیده اش را پنهان کند [ترجمه ترگمان]سرش را بالا کرده بود تا گردن scraggy را بپوشاند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. She was wearing a knitted pullover.
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن کشباف بافتنی پوشیده بود [ترجمه ترگمان]لباس بافتنی می بافت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The hot water shrank my pullover.
[ترجمه گوگل]آب داغ پیراهنم را کوچک کرد [ترجمه ترگمان]آب داغ، pullover را جمع می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. I had my pullover on back to front .
[ترجمه گوگل]من پولاورم را از پشت به جلو گرفته بودم [ترجمه ترگمان]من pullover رو به جبهه باز کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. His fiancee knitted him a pullover.
[ترجمه گوگل]نامزدش برایش پیراهن کش باف کرد [ترجمه ترگمان]نامزدش به او یک pullover می بافت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. Her pullover had bobbles on the front.
[ترجمه گوگل]پلاور او در قسمت جلوی آن سوراخ هایی داشت [ترجمه ترگمان]pullover در جلو خم شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Your pullover is on back to front.
[ترجمه گوگل]پلاور شما پشت به جلو است [ترجمه ترگمان] pullover \"داره برمیگرده به جلو\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. In the illustration, the pullover is shown with the motif in allover repeat, using the central row of diamonds version.
[ترجمه گوگل]در تصویر، پیراهن کش با موتیف در تکرار سراسری، با استفاده از ردیف مرکزی نسخه الماس نشان داده شده است [ترجمه ترگمان]در تصویر، the با نقش و نگار در allover نشان داده شده است، که از ردیف مرکزی نسخه الماس ها استفاده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. He was wearing a long woolly pullover with hedgehogs all over it, nothing else.
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن کش بلند پشمی پوشیده بود که سراسر آن جوجه تیغی بود، نه چیز دیگری [ترجمه ترگمان]او لباس پشمی بلندی پوشیده بود که روی آن پوشیده شده بود و هیچ چیز دیگری نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. Always take at least one heavy, woollen pullover with you, and a warm waterproof jacket.
[ترجمه گوگل]همیشه حداقل یک پیراهن کش پشمی سنگین و یک ژاکت ضد آب گرم همراه خود داشته باشید [ترجمه ترگمان]همیشه یک پارچه پشمی سنگین و یک ژاکت ضد آب ضد آب در نظر بگیر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. One of the two, wearing a white pullover, was with his father and a lawyer, Lawrence Lee.
[ترجمه گوگل]یکی از آن دو، که پیراهن کش سفید پوشیده بود، همراه پدر و وکیلش، لارنس لی، بود [ترجمه ترگمان]یکی از آن دو، که پیراهن سفیدی پوشیده بود، با پدرش و یک وکیل، لورنس لی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. The sparkling white pullover and newly pressed black corduroys were designed to project an image of calm sophistication.
[ترجمه گوگل]پیراهن کش سفید درخشان و کرفس سیاه تازه فشرده شده برای ارائه تصویری از پیچیدگی آرام طراحی شده اند [ترجمه ترگمان]The سفید درخشان و corduroys سیاه فشرده به گونه ای طراحی شدند تا تصویری از پیچیدگی آرام را به نمایش بگذارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. On the front of his red and white pullover sweater were the words Terrence Academy.
[ترجمه گوگل]در جلوی پلیور قرمز و سفید او عبارت ترنس آکادمی وجود داشت [ترجمه ترگمان]در جلوی پلیور سرخ و سفید، کلمات آکادمی ترنس بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. The last thing I knitted was a red pullover for Uncle which I have yet.
[ترجمه گوگل]آخرین چیزی که بافتم یک پیراهن کش قرمز برای عمو بود که هنوز دارم [ترجمه ترگمان]آخرین چیزی که برایش بافته بودم یک pullover سرخ بود که من هنوز آن را داشتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کنار زدن (فعل)
sheer, pull over
اتومبیل را به کنار جاده راندن (فعل)
pull over
پیراهن کش ورزش (اسم)
pullover
انگلیسی به انگلیسی
• bring a vehicle to the side of the road sweater or shirt that must be pulled over the head a pullover is a woollen piece of clothing that covers the upper part of your body and your arms.
پیشنهاد کاربران
Pull - over به معنای لباسی است که از سر پوشیده می شود ( بدون دکمه یا زیپ جلو ) . در عبارت pull - over hoodie، به هودی ای اشاره دارد که باید از روی سر بپوشید و زیپ یا دکمه در قسمت جلو ندارد.
یه حرکت تو بدنسازی هم هست که با دمبل انجام میشه. به اینصورت که روی نیمکت دراز میکشید و دستها تا بالای صورت میاد و دوباره میره پایین تا اینکه بازوها کنار گوش قرار بگیره.
Pull up توقف کردن برای مدت کوتاهی ( خودرو هم شاید خاموش نکنی ) Pull in پارک کردن خودرو در جای پارک و ماندن در آن Pull over کنار زدن خودرو در کنار خیابان یا جاده و توقف کردن
pull in=pull over توقف کنار راه متضاد با :pull out
police will stop somebody
ماشین را کنار جاده توقف دادن
دوستان آبادیس پیش از اینم پیشنهاد دادم و بازم برای چندمین بار یادآوری میکنم چگونگی نوشتن انگلیسی تو فیلد جستجو رو درست کنید چون مانند این واژه و فعل مرکب و چندپاره چه نوشته بشه: - pullover ( نام ) : پلیور ... [مشاهده متن کامل]
- و چه نوشته بشه pull over ( کارواژه ) :کنار زدن هردو رو بگونه دو تکه مینویسه و این اشتباه و مشگل برای همه کلمه های دو تکه ای رخ میده !!
پُلیوِر تو کانادا و امریکا میگن sweater or pullover تو انگلیس، ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی و استرالیا و نیوزیلند میگن jumper
pullover dress لباسی که از سر پوشیده می شود
بزن کنار
وقتی پلیس میگه pull over: یعنی ماشین رو همینجا نگهدار.
ماشین را کنار جاده نگه داشتن
به طرف دیگر کشیدن یا به طرف دیگر ( کشش ) دادن که دراینجا over به معنی سمت یا طرف دیگر است !
بزن بغل
کنار کشیدن ماشین ، بکش کنار
ماشین را کنار زدن یا پارک کردن
For example pull over right here یعنی همینجا نگه دار