1. Schumacher pulled ahead of Montoya as the two drivers approached the first corner of the race.
[ترجمه گوگل]زمانی که دو راننده به اولین پیچ مسابقه نزدیک شدند، شوماخر از مونتویا جلو افتاد
[ترجمه ترگمان]همچنان که این دو راننده به اولین گوشه مسابقه نزدیک می شدند، Schumacher جلو آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنان که این دو راننده به اولین گوشه مسابقه نزدیک می شدند، Schumacher جلو آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The cyclists were together until the bend, when Tyler pulled ahead.
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواران تا خم کنار هم بودند، تایلر جلوتر رفت
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواریه با هم بودند تا پیچ، وقتی تایلر جلو آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواریه با هم بودند تا پیچ، وقتی تایلر جلو آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Romanian rowers pulled ahead with fast, powerful strokes.
[ترجمه گوگل]پاروزنان رومانیایی با ضربات سریع و قدرتمند جلو افتادند
[ترجمه ترگمان]The رومانیایی با حرکت های سریع و قدرتمند جلو رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The رومانیایی با حرکت های سریع و قدرتمند جلو رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The car pulled ahead as soon as the road was clear.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه جاده صاف شد ماشین جلو رفت
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه جاده صاف شد اتومبیل به جلو حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه جاده صاف شد اتومبیل به جلو حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But she just couldn't take it when I started pulling ahead.
[ترجمه گوگل]اما وقتی من شروع به جلو رفتن کردم او نتوانست تحمل کند
[ترجمه ترگمان]اما وقتی شروع به جلو رفتن کردم نمی توانست آن را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما وقتی شروع به جلو رفتن کردم نمی توانست آن را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Another layer of guilt was added for brighter children who acclimatised sufficiently to start pulling ahead of their classmates.
[ترجمه گوگل]لایه دیگری از احساس گناه برای کودکان باهوشتر که به اندازه کافی سازگار شده بودند و شروع به جلوتر از همکلاسیهای خود کردند، اضافه شد
[ترجمه ترگمان]یک لایه دیگر از احساس گناه به بچه های روشن تر اضافه شد که به اندازه کافی acclimatised بودند تا شروع به کشیدن خود از classmates کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک لایه دیگر از احساس گناه به بچه های روشن تر اضافه شد که به اندازه کافی acclimatised بودند تا شروع به کشیدن خود از classmates کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She is very specifically waiting for Oregon to pull ahead so that she can put in Karen.
[ترجمه گوگل]او به طور خاص منتظر است تا اورگان جلوتر بیاید تا بتواند کارن را وارد کند
[ترجمه ترگمان]او به طور خاص منتظر است که ارگان جلو بکشد تا بتواند کارن را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به طور خاص منتظر است که ارگان جلو بکشد تا بتواند کارن را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One new poll showed him pulling ahead of Sen.
[ترجمه گوگل]یک نظرسنجی جدید نشان داد که او از سن پیشی گرفت
[ترجمه ترگمان]یک نظرسنجی جدید نشان داد که او جلوتر از سناتور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک نظرسنجی جدید نشان داد که او جلوتر از سناتور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She is busy watching the team pull ahead decisively.
[ترجمه گوگل]او مشغول تماشای صعود قاطع تیم به جلو است
[ترجمه ترگمان]او مشغول تماشا کردن تیم است که قاطعانه جلو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مشغول تماشا کردن تیم است که قاطعانه جلو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. With the finish line in sight, Wallace pulled ahead of the pack and drove to victory.
[ترجمه گوگل]در حالی که خط پایان در چشم بود، والاس جلوتر از گروه رانده شد و به پیروزی رسید
[ترجمه ترگمان]با خط پایان، والاس از گروه جلوتر آمد و به سوی پیروزی حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با خط پایان، والاس از گروه جلوتر آمد و به سوی پیروزی حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I turned around and saw that, out of the dust and the crowd, another car was pulling ahead to join us.
[ترجمه گوگل]برگشتم و دیدم از میان گرد و غبار و ازدحام جمعیت، ماشین دیگری جلوتر می آید تا به ما ملحق شود
[ترجمه ترگمان]چرخیدم و دیدم که از گرد و خاک و جمعیت، اتومبیل دیگری جلو آمد تا به ما ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرخیدم و دیدم که از گرد و خاک و جمعیت، اتومبیل دیگری جلو آمد تا به ما ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the air he never mastered the throttle setting, so that he either fell behind of pulled ahead.
[ترجمه گوگل]در هوا او هرگز بر تنظیم دریچه گاز تسلط نداشت، به طوری که یا از جلو کشیده می شد
[ترجمه ترگمان]او در هوا هیچ وقت به the مسلط نشده بود، به طوری که او هم به عقب کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در هوا هیچ وقت به the مسلط نشده بود، به طوری که او هم به عقب کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Opinion polls showed the opposition pulling ahead in some areas.
[ترجمه گوگل]نظرسنجیها نشان میدهد که اپوزیسیون در برخی مناطق پیشتاز است
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی های انجام شده نشان داد که مخالفان در برخی مناطق به سمت جلو حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی های انجام شده نشان داد که مخالفان در برخی مناطق به سمت جلو حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Please pull ahead to the next window to pay.
[ترجمه گوگل]لطفاً برای پرداخت به پنجره بعدی بروید
[ترجمه ترگمان]لطفا به پنجره بعدی برید تا پرداخت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لطفا به پنجره بعدی برید تا پرداخت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید