pulicosity

پیشنهاد کاربران

( اسم، مهجور، نادر ) کک زدگی: مورد هجوم کک ها ( fleas ) قرار داشتن.
مثال: از شدت کک زدگی رختخواب ها، او نتوانست چشم روی هم بگذارد.
He could not get a wink of sleep. . from the extreme pulicosity of the beds.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه شناسی: برگرفته از واژه لاتین کلاسیک pulicosus به معنای کک زده ( pulicose ) در ترکیب با پسوند ity در زبان انگلیسی. مقایسه کنید با صفت pulicose که بعد از آن آمده است.
منبع: Oxford English Dictionary

بپرس