pul


(واحد پول افغانستان) پول (معادل یک صدم افغانی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: puli, puls
• : تعریف: the smaller monetary unit of Afghanistan. (Cf. afghani.)

جمله های نمونه

1. Pul: I know, I know, I'm such n idiot.
[ترجمه گوگل]پول: من می دانم، می دانم، من یک احمق هستم
[ترجمه ترگمان]می دونم، می دونم، من خیلی احمقم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In his day, Pul, the king of Assyria, came up against the land; and Menahem gave Pul a thousand talents of silver so that he might let him keep the kingdom.
[ترجمه گوگل]در روزگار او پول، پادشاه آشور، بر آن سرزمین برخاست و مناحم هزار قرطن نقره به پولس داد تا به او اجازه دهد پادشاهی را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]در روز او، Pul، پادشاه Assyria، به سرزمین خود آمد؛ و Menahem هزار تا استعداد نقره به او دادند تا او بتواند قلمرو پادشاهی را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The priority of using melted pole pul se heliarc welding technique to weld the thick aluminum alloy fuel tank is introduced.
[ترجمه گوگل]اولویت استفاده از روش جوشکاری پالس هلیارک قطب مذاب برای جوشکاری مخزن سوخت ضخیم آلیاژ آلومینیوم معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]اولویت استفاده از چوب ذوب پل pul برای جوش دادن روش جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی به منظور جوش کردن باک سوخت آلیاژ آلومینیوم دار معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Personal unsecured loan (PUL) will be known as one of them. For the government, it is helpful for enacting right policy with researching this product.
[ترجمه گوگل]وام بدون تضمین شخصی (PUL) به عنوان یکی از آنها شناخته می شود برای دولت، اتخاذ سیاست درست با تحقیق در مورد این محصول مفید است
[ترجمه ترگمان]وام مسکن شخصی به عنوان یکی از آن ها شناخته خواهد شد برای دولت، برای اجرای سیاست درست با تحقیق درباره این محصول، مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Monic: You men you know Pul like I know Pul?
[ترجمه گوگل]مونیک: شما مردانی که پول را می شناسید مثل من که پول را می شناسم؟
[ترجمه ترگمان]شما مردانی رو می شناسید که انگار من Pul رو می شناسم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods: 1cases pul - monarg venous varix were retrospectively analysed and features.
[ترجمه گوگل]روش بررسی: 1 مورد واریکس وریدی پال-مونارگ به صورت گذشته‌نگر و ویژگی‌های آن بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۱ موارد پل - monarg وریدی varix به صورت گذشته نگر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pneumatic drive, linear feed. Adjustable head can be pul led to set positions by drive motor.
[ترجمه گوگل]درایو پنوماتیک، تغذیه خطی سر قابل تنظیم را می توان با موتور محرک به سمت تنظیم موقعیت هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]Pneumatic، تغذیه خطی سر Adjustable می تواند به وسیله موتور محرک به سمت چپ هدایت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then Pul king of Assyria invaded the land, and Menahem gave him a thousand talents of silver to gain his support and strengthen his own hold on the kingdom.
[ترجمه گوگل]سپس پول پادشاه آشور به سرزمین حمله کرد و مناحم هزار تالانت نقره به او داد تا از او حمایت کند و قدرت خود را بر پادشاهی مستحکم سازد
[ترجمه ترگمان]آنگاه شاه کشور آشور به زمین حمله برد و Menahem هزار تالنت دیگر به او داد تا حمایت خود را جلب کند و قدرت خود را در پادشاهی تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With these and other ongoing quality assurance measures, PUL and PPD deliver laboratory data which is directly combinable.
[ترجمه گوگل]با این اقدامات و سایر اقدامات تضمین کیفیت در حال انجام، PUL و PPD داده های آزمایشگاهی را ارائه می دهند که مستقیماً قابل ترکیب هستند
[ترجمه ترگمان]با این موارد و سایر اقدامات تضمین کیفیت در حال انجام، پل و PPD داده های آزمایشگاهی را تحویل می دهند که به طور مستقیم مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And Pul the king of Assyria came against the land: and Menahem gave Pul a thousand talents of silver, that his hand might be with him to confirm the kingdom in his hand.
[ترجمه گوگل]و پول، پادشاه آشور به طرف زمین آمد و مناحم به پولس هزار قرطن نقره داد تا دست او برای تصدیق پادشاهی در دست او باشد
[ترجمه ترگمان]و پل کشور آشور به زمین آمد؛ و Menahem هزار تالنت دیگر به پل داد، که دست او ممکن بود با او باشد تا پادشاهی در دست او را تایید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do not allow the child to play without adult care. it is prohibited to push or pul on the product and play with sharp ware while playing.
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید کودک بدون مراقبت بزرگسالان بازی کند فشار دادن یا فشار دادن به محصول و بازی با وسایل تیز هنگام بازی ممنوع است
[ترجمه ترگمان]به کودک اجازه ندهید که بدون مراقبت بزرگسالان بازی کند اعمال فشار بر روی محصول و بازی با محصولات تیز در هنگام بازی ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fibre morphology of several kinds of imported bast fibre pulps and their properties in beating and papermaking were introduced. Tests of these pul ps for making cigarette paper were carried out.
[ترجمه گوگل]مورفولوژی الیاف چندین نوع خمیر الیاف بست وارداتی و خواص آنها در کوبیدن و کاغذسازی معرفی شد آزمایشات این خمیر ps برای ساخت کاغذ سیگار انجام شد
[ترجمه ترگمان]الیاف فیبری چند نوع الیاف فیبری وارد شده و خواص آن ها در کتک زدن و papermaking معرفی شد آزمون های این نوع ps برای ساخت کاغذ سیگار انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective An ELISA method for the detection of antibody to mouse Mycoplasma pulmonis (M. pul) was established.
[ترجمه گوگل]هدف: روش الایزا برای تشخیص آنتی بادی به مایکوپلاسما پولمونیس موش (M pul) ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]هدف یک روش ELISA برای تشخیص آنتی بادی to pulmonis (M پل (pul)تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The image rippled and twisted into a schematic map of the cruiser. Far up at the top of the conning spire R2 showed a pul sar of brighter blue.
[ترجمه گوگل]تصویر موج می زند و به یک نقشه شماتیک از رزمناو تبدیل می شود در بالای مناره اتصال R2 یک پال سار آبی روشن تر را نشان داد
[ترجمه ترگمان]تصویر موج دار و پیچیده شد و به نقشه نموداری از the افتاد در آن دورها، آر ۲ در بالای دکل ها یک قیصر متمایل به قیصر آبی روشن را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Therefore, it is necessary to take various effective measures and to pul the joint effort of government, society, family and youth individual into solving the problem of youth employment.
[ترجمه گوگل]از این رو لازم است اقدامات مؤثر متعددی انجام شود و تلاش مشترک دولت، جامعه، خانواده و فرد جوان برای حل معضل اشتغال جوانان کشیده شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین لازم است اقدامات موثر مختلفی انجام شود و در حال رسیدگی به تلاش های مشترک دولت، جامعه، خانواده و جوانان برای حل مشکل استخدام جوانان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• subunit of the basic afghan currency afghani

پیشنهاد کاربران

بپرس