pukka

/ˈpʌkə//ˈpʌkə/

معنی: خوب، محکم، بادوام، تمام عیار
معانی دیگر: (هندوستان) خوب، عالی، معرکه، puka درهند خوب، ساخته شده
pukka(h)
بادوام

جمله های نمونه

1. I've had some pukka food there.
[ترجمه گوگل]من آنجا مقداری غذای پوکا خورده ام
[ترجمه ترگمان]من اونجا غذا خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's not one of the pukka types she usually favours.
[ترجمه گوگل]او یکی از انواع پوکا نیست که او معمولاً دوست دارد
[ترجمه ترگمان]او یکی از کسانی نیست که معمولا لطف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thanks-you've done a pukka job!
[ترجمه گوگل]با تشکر - شما یک کار پوکا انجام دادید!
[ترجمه ترگمان]- متشکرم - کارت عالی بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A pukka ministry of tourism, even, is on the cards.
[ترجمه گوگل]حتی یک وزارت گردشگری پوکا نیز در دستور کار است
[ترجمه ترگمان]یک وزارت گردشگری در حال حاضر در حال حاضر روی کارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's enough to make you long for a pukka Victorian tale of bwana, bearers and the source of the Nile.
[ترجمه گوگل]همین کافی است که شما را مشتاق یک داستان پوکا ویکتوریایی از بوانا، حاملان و سرچشمه نیل کند
[ترجمه ترگمان]کافی است که داستان ویکتوریایی pukka، bearers و منبع نیل را برای شما طولانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can't grow pukka skunk because marijuana needs between six and 12 weeks of 12-hour nights to flower.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید پوکا اسکنک را پرورش دهید زیرا ماری جوانا برای گل دادن به شش تا دوازده هفته شب های 12 ساعته نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید pukka را پرورش دهید چون ماری جوانا به مدت ۶ تا ۱۲ هفته از ۱۲ شب به گل نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Meanwhile, snooker star Ding Junhui, winner of the Pukka Pies UK Championship, was rewarded with 276 pastry treats. He is donating his prize to a homeless charity in Sheffield, where he lives.
[ترجمه گوگل]در همین حال، دینگ جونهوی، ستاره اسنوکر، برنده مسابقات قهرمانی Pukka Pies UK، با 276 شیرینی جایزه دریافت کرد او جایزه خود را به یک موسسه خیریه بی خانمان در شفیلد، جایی که زندگی می کند، اهدا می کند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، snooker Junhui، ستاره snooker، برنده مسابقات قهرمانی بریتانیا Pies UK، با ۲۷۶ نوع شیرینی، پاداش داده شد او جایزه خود را به خیریه بی خانمان ها در شفیلد، جایی که او زندگی می کند، اهدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Offering less pukka security is not costless.
[ترجمه گوگل]ارائه امنیت کمتر پوکا بدون هزینه نیست
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد عدم امنیت کم تر پیشنهاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Not that long ago, a pukka British accent could at least get you a casting call as an army officer, a judge or Lawrence of Arabia.
[ترجمه گوگل]چندی پیش، یک لهجه بریتانیایی پوکا حداقل می‌توانست به عنوان یک افسر ارتش، قاضی یا لورنس عربستانی دعوت شوید
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت پیش، لهجه بریتانیایی pukka حداقل می توانست شما را به عنوان یک افسر ارتش، قاضی یا قاضی عربستان به شما معرفی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "He's by way of being a pukka soldier, you know, " said Mrs. Ronaldson gaily. "That's why he's only a Major.
[ترجمه گوگل]خانم رونالدسون با خوشحالی گفت: «می‌دانی که او یک سرباز پوکا است » "به همین دلیل است که او فقط یک سرگرد است
[ترجمه ترگمان]خانم Ronaldson با نشاط گفت: \" می دانید، او یک سرباز pukka است، به همین دلیل است که او فقط یک سرگرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Accompanying himself on a hand-made drum, a tube of mango-wood covered with goat-skin at both ends, Mr Abbas sings Hindu, Muslim and folk songs in pukka Hindi and its local dialect.
[ترجمه گوگل]آقای عباس در حالی که خود را بر روی یک طبل دست ساز، لوله ای از چوب انبه پوشانده شده با پوست بز همراهی می کند، آهنگ های هندو، مسلمان و محلی را به هندی پوکا و گویش محلی آن می خواند
[ترجمه ترگمان]آقای عباس در هر دو پایان خود را در یک طبل دستی، یک لوله از چوب انبه که در هر دو طرف پوشیده شده بود، همراهی می کند، آهنگ های هندو، مسلمان و مردم را در pukka هندی و لهجه محلی آن می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Since March 200 he has treated some 000 animals in villages where qualified vets are as rare as pukka roads.
[ترجمه گوگل]از مارس 200، او حدود 000 حیوان را در روستاهایی که دامپزشکان واجد شرایط به اندازه جاده های پوکا نادر هستند، معالجه کرده است
[ترجمه ترگمان]از ۲۰۰ مارس تاکنون، در روستاهایی که سگ های خانگی واجد شرایط به عنوان جاده های pukka نادر هستند، در حدود ۱۰۰،۰۰۰ حیوان را درمان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوب (صفت)
good, suitable, super, acceptable, pleasant, well, nice, fine, ok, kind, handsome, beautiful, okay, pretty, applicable, fortunate, goodly, pukka, pucka, okey, wally, well-groomed

محکم (صفت)
stable, firm, solid, dense, compact, compressed, adamantine, tough, strict, sturdy, strong, tight, tenacious, steel, secure, stout, frozen, substantial, buff, steady, well-set, meaty, pukka, pucka, two-handed

بادوام (صفت)
lasting, tough, evergreen, hardy, bearable, perdurable, pukka, pucka

تمام عیار (صفت)
perfect, full-scale, sterling, pukka, pucka, hip-and-thigh

انگلیسی به انگلیسی

• authentic, genuine; good; dependable, reliable

پیشنهاد کاربران

بپرس