1. puffed out with pride
پر از باد غرور
2. i puffed into the pipe and dust came out from the other end
در لوله فوت کردم و از آن سوی آن گرد و خاک بیرون آمد.
3. ramin puffed out his cheeks and pretended he was fat
رامین باد در لپ های خود انداخت و وانمود کرد که چاق است.
4. she puffed out the candle
به شمع فوت کرد و آن را خاموش کرد.
5. the wind puffed the clouds toward the lake
باد ابرها را به سوی دریاچه دمید.
6. her eyes had puffed up
چشمانش پف کرده بود.
7. a few seconds after he jumped, his parachute puffed out
چند لحظه پس از اینکه پرید باد چتر نجات او را گسترده کرد.
8. Our train puffed away from the station ten minutes late.
[ترجمه گوگل]قطار ما با ده دقیقه تاخیر از ایستگاه دور شد
[ترجمه ترگمان]قطار ما ده دقیقه دیر از ایستگاه خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قطار ما ده دقیقه دیر از ایستگاه خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Her body bloated and puffed up till pain seemed to burst out through her skin.
[ترجمه گوگل]بدنش نفخ و پف کرد تا جایی که به نظر می رسید درد از پوستش بیرون زده است
[ترجمه ترگمان]بدنش ورم کرده بود و باد کرده بود تا اینکه درد از پوستش بیرون زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدنش ورم کرده بود و باد کرده بود تا اینکه درد از پوستش بیرون زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A fresh breeze puffed across the lake.
[ترجمه گوگل]نسیم تازه ای در سراسر دریاچه می وزید
[ترجمه ترگمان]نسیم خنکی در کنار دریاچه وزیدن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نسیم خنکی در کنار دریاچه وزیدن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I was so puffed up with my own importance in those days.
[ترجمه گوگل]آن روزها از اهمیت خودم بسیار متعجب بودم
[ترجمه ترگمان]در آن روزها به قدری باد کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آن روزها به قدری باد کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She puffed furiously at her cigarette.
[ترجمه گوگل]با عصبانیت به سیگارش پک زد
[ترجمه ترگمان]با خشم به سیگارش پک زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با خشم به سیگارش پک زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Mason puffed and panted up the stairs.
[ترجمه گوگل]میسون پف کرد و از پله ها نفس نفس زد
[ترجمه ترگمان]می سون نفس نفس زنان از پله ها بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می سون نفس نفس زنان از پله ها بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Many tourists puffed up the steep steps of the ancient pagoda.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گردشگران پله های شیب دار بتکده باستانی را پف کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از توریست ها صدای steep قدیمی را بلند کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از توریست ها صدای steep قدیمی را بلند کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He was puffed out after climbing all those stairs.
[ترجمه گوگل]او پس از بالا رفتن از آن همه پله ها پف کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه از پله ها بالا رفت، باد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه از پله ها بالا رفت، باد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. An elderly man puffed on a trumpet to the accompaniment of drums and piano.
[ترجمه گوگل]پیرمردی با نواختن طبل و پیانو روی ترومپت پف کرد
[ترجمه ترگمان]پیرمردی با صدای طبل و پیانو نواختن شیپور را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیرمردی با صدای طبل و پیانو نواختن شیپور را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید