🔸 معادل فارسی:
- باد به غبغب انداختن
- خود را بزرگ جلوه دادن
- قیافه گرفتن / فخر فروختن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :**
به معنای رفتار کردن با غرور یا خودبزرگ بینی، طوری که انگار فرد اهمیت یا شأن بیشتری دارد.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *He puffed himself up when talking about his achievements. *
او هنگام صحبت از دستاوردهایش باد به غبغب انداخت.
2. ** ( تصویری – کاربردی ) :**
تصویر �puff up� از حیواناتی مثل پرندگان یا گربه ها گرفته شده است که برای نمایش قدرت یا جلب توجه بدنشان را باد می کنند.
مثال: *She puffed herself up to look confident. *
او خود را بزرگ جلوه داد تا با اعتمادبه نفس به نظر برسد.
3. ** ( استعاری – اجتماعی ) :**
برای اشاره به کسی که بیش از حد به خود اهمیت می دهد یا می خواهد دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.
- - -
🔸 مترادف ها:
show off – boast – strut – swagger – inflate oneself
- باد به غبغب انداختن
- خود را بزرگ جلوه دادن
- قیافه گرفتن / فخر فروختن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :**
به معنای رفتار کردن با غرور یا خودبزرگ بینی، طوری که انگار فرد اهمیت یا شأن بیشتری دارد.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *He puffed himself up when talking about his achievements. *
او هنگام صحبت از دستاوردهایش باد به غبغب انداخت.
2. ** ( تصویری – کاربردی ) :**
تصویر �puff up� از حیواناتی مثل پرندگان یا گربه ها گرفته شده است که برای نمایش قدرت یا جلب توجه بدنشان را باد می کنند.
مثال: *She puffed herself up to look confident. *
او خود را بزرگ جلوه داد تا با اعتمادبه نفس به نظر برسد.
3. ** ( استعاری – اجتماعی ) :**
برای اشاره به کسی که بیش از حد به خود اهمیت می دهد یا می خواهد دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.
- - -
🔸 مترادف ها: