puerility

/ˌpjʊəˈrɪlɪti//ˌpjʊəˈrɪlɪti/

معنی: بچگی
معانی دیگر: بچه سانی، کودک سانی، حماقت، نابخردی، نادانی

جمله های نمونه

1. Puerility is kind of a desire - free state.
[ترجمه گوگل]نابالغی نوعی میل است - حالت آزاد
[ترجمه ترگمان]puerility نوعی از یک دولت آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The enchant art as its primitive puerility and rusticity presents the poetic life the thesis comments on disenchantment art. On the one hand, at some degrees about the veil of existence.
[ترجمه گوگل]هنر سحرآمیز به مثابه ناببودی و روستایی ابتدایی خود، زندگی شاعرانه ای را ارائه می دهد که پایان نامه در مورد هنر افسون زدگی بیان می کند از یک سو، در درجاتی درباره حجاب وجود
[ترجمه ترگمان]این هنر enchant، مانند puerility و rusticity بدوی، زندگی شاعرانه ای را که پایان نامه خود را درباره هنر disenchantment بیان می کند، نشان می دهد از یک سو تا حدودی در مورد نقاب زندگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I will try to get out from puerility and become more sophisticated.
[ترجمه گوگل]من سعی خواهم کرد از نازایی خارج شوم و پیچیده تر شوم
[ترجمه ترگمان]من سعی خواهم کرد از puerility بیرون بیایم و پیچیده تر بشوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Puerility Emma expected marriage and her mate too much. However, she never thought about what her husband needed. She commit all kinds of outrages and never considered her husband and family.
[ترجمه گوگل]پوئرلیتی اما انتظار ازدواج و همسرش بیش از حد داشت با این حال، او هرگز به آنچه شوهرش نیاز دارد فکر نکرد او مرتکب انواع خشونت ها می شود و هرگز به شوهر و خانواده خود فکر نمی کند
[ترجمه ترگمان]اما انتظار داشت که اما با هم ازدواج کند به هر حال، او هرگز به چیزی که شوهرش نیاز داشت فکر نمی کرد او مرتکب جرم شده بود و هرگز به شوهرش و خانواده اش توجه نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Being without the sophistication of society or the puerility of children, I opened it at this embarrassing position.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که از پیچیدگی جامعه یا نابخری کودکان بی بهره بودم، آن را در این موقعیت شرم آور باز کردم
[ترجمه ترگمان]بی آنکه پیچیدگی جامعه و یا the بچه ها را تحمل کنم، آن را در این موقعیت شرم آور باز کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't be fool anymore, just by your puerility, to control the disturbed soul.
[ترجمه گوگل]برای کنترل روح آشفته، فقط با نابخری خود، دیگر احمق نباش
[ترجمه ترگمان]دیگه احمق نباش، فقط با puerility خودت، تا روح مزاحم رو کنترل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. People change so quickly, just find I am so puerility that didn't know how to deal well with the relationship between people and made myself so hard.
[ترجمه گوگل]آدم ها خیلی زود عوض می شوند، فقط ببین من آنقدر ناباب هستم که نمی دانستم چگونه با روابط بین مردم خوب رفتار کنم و خودم را آنقدر سخت کردم
[ترجمه ترگمان]مردم خیلی سریع تغییر می کنند، فقط متوجه می شوند که من انقدر عصبانی هستم که نمی دانستم چطور با رابطه بین مردم خوب رفتار کنم و خودم را به این شدت انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There was always, in her conversation, the same odd mixture of audacity and puerility.
[ترجمه گوگل]همیشه در مکالمه او همان ترکیب عجیبی از جسارت و نابخردی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]همیشه در گفتگوی او همان آمیزه ای غریب از جسارت و puerility وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the course of deepening reforms and opening wider to the outside world, China is faced with the chance to join the WTO and the problem of puerility protection of industries stands out.
[ترجمه گوگل]در جریان تعمیق اصلاحات و گشودن بیشتر به دنیای خارج، چین با شانس پیوستن به WTO مواجه شده و مشکل حمایت از نابسامانی صنایع خودنمایی می کند
[ترجمه ترگمان]در جریان تعمیق اصلاحات و باز کردن وسیع تر به جهان خارج، چین با این فرصت مواجه است که به سازمان تجارت جهانی بپیوندد و مشکل حفاظت از صنایع داخلی در خارج از آن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I am glad to know you here, and i like your puerility and liveliness.
[ترجمه گوگل]خوشحالم که شما را در اینجا می شناسم و از ناب بودن و سرزندگی شما خوشم می آید
[ترجمه ترگمان]من خوشحالم که شما را اینجا می شناسم و از puerility و سرزندگی شما خوشم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بچگی (اسم)
babyhood, childhood, boyhood, puerility

انگلیسی به انگلیسی

• immaturity, childishness; triviality; silliness, nonsensicalness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : puerility / puerilism
✅️ صفت ( adjective ) : puerile
✅️ قید ( adverb ) : _
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : puerility
✅️ صفت ( adjective ) : puerile
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس