pudendum

/pjuːˈdendəm//pjuːˈdendəm/

معنی: فرج، شرمگاه، الت تناسل
معانی دیگر: کس، تش فرج، الت تناسل زن یامرد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: pudenda
(1) تعریف: the external genital organs of a woman.

(2) تعریف: (pl.) the external genital organs of a man or woman.

جمله های نمونه

1. In fact, the nut resembles a girl's pudendum.
[ترجمه گوگل]در واقع آجیل شبیه پودندوم دخترانه است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، the شبیه یک دختر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion The cream has therapeutic effect on pudendum leukoplakia, and it is safe and convenient.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این کرم اثر درمانی بر لکوپلاکی پودندوم دارد و ایمن و راحت است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کرم اثر درمانی بر pudendum leukoplakia دارد و بی خطر و راحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Clearly the gourd is identified with pudendum, female and wombs.
[ترجمه گوگل]واضح است که کدو با پودندوم، ماده و رحم شناسایی می شود
[ترجمه ترگمان]واضح است که کدو با pudendum، زن و wombs شناسایی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Romans used pudendum to refer to both the male and female genitals, and it is still used today in medicine to refer to the visible genitals of women.
[ترجمه گوگل]رومی ها از پودندوم برای اشاره به اندام تناسلی مردانه و زنانه استفاده می کردند و امروزه نیز در پزشکی برای اشاره به اندام تناسلی قابل مشاهده زنان استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]رومیان از pudendum برای اشاره به اندام های جنسی نر و نر استفاده کردند و امروزه در پزشکی برای اشاره به اندام های جنسی زنان مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is that not where all stories lie, in the dumb dell of the pudendum?
[ترجمه گوگل]آیا این جایی نیست که همه داستان ها در دل گنگ پودندوم قرار دارند؟
[ترجمه ترگمان]آیا این نیست که همه قصه ها، در دره لال of؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective: study Dangyoutang's effect on condyloma acuminatum of female pudendum and discuss the mechanism of it.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر Dangyoutang بر کندیلوم آکومیناتوم پودندوم ماده و بحث در مورد مکانیسم آن
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر Dangyoutang بر روی condyloma acuminatum زن و بحث در مورد مکانیزم آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:Observation of traditional Chinese and western medication to obstinate pudendum itching.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده داروهای سنتی چینی و غربی برای رفع خارش پودنوم
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده داروهای سنتی چینی و غربی به خارش و خارش obstinate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion The normal level of cavernosal blood gas analysis and arterial fistula demonstrated by selective arteriography of arteria pudendum interna are the diagnostic basis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری سطح طبیعی تجزیه و تحلیل گازهای خون غاری و فیستول شریانی که با آرتریوگرافی انتخابی شریان پودندوم اینترنا نشان داده شده است، مبنای تشخیصی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری سطح نرمال تجزیه و تحلیل گاز خون cavernosal و فیستول arterial که توسط arteriography انتخابی of pudendum interna نشان داده شده است، اساس تشخیصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The primitive people's worship to reproductive organs started from pudendum worship, as is already proved by the above-mentioned conventional practices.
[ترجمه گوگل]پرستش مردم بدوی نسبت به اندام های تولید مثلی از پرستش پوندوم شروع شد، همانطور که قبلاً با اعمال متعارف ذکر شده در بالا ثابت شده است
[ترجمه ترگمان]پرستش افراد بدوی به ارگان های تولید مثل از پرستش pudendum آغاز شد، همان طور که قبلا توسط روش های مرسوم ذکر شده در بالا اثبات شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In Latin, vulva means "wrapping" or "covering, " and these definitions are certainly better terms than pudendum.
[ترجمه گوگل]در لاتین، vulva به معنای "پیچیدن" یا "پوشاندن" است و این تعاریف مطمئناً اصطلاحات بهتری نسبت به پودندوم هستند
[ترجمه ترگمان]در لاتین، vulva به معنی \"پیچیدن\" یا \"پوشش\" است، و این تعاریف قطعا شرایط بهتری نسبت به pudendum دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The utility model relates to an auxiliary medical appliance, in particular to a multifunctional women pudendum cleaning appliance. The technical scheme is that the appliance comprises forceps.
[ترجمه گوگل]مدل کاربردی مربوط به یک دستگاه پزشکی کمکی، به ویژه به یک دستگاه تمیزکننده پودوم زنانه چند منظوره است طرح فنی این است که دستگاه شامل فورسپس است
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی به یک دستگاه پزشکی کمکی، به ویژه برای دستگاه تمیز کردن لوازم خانگی، مربوط است طرح فنی این است که دستگاه شامل forceps است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرج (اسم)
hole, vulva, slot, pudendum

شرمگاه (اسم)
pubes, pudendum

الت تناسل (اسم)
pudendum

انگلیسی به انگلیسی

• external genitalia; external female sexual organs, vulva

پیشنهاد کاربران

بپرس