دیکشنری
مترجم
بپرس
puckery
معنی
: چروک
معانی دیگر
: وابسته به یا موجب چروکیدگی، چین خورده، جمع شده، چین خور نده جمع شو نده
دنبال کنید
مترادف ها
چروک
(صفت)
rotten, wizen, puckery
پیشنهاد کاربران
گسی، مربوط به طعم گس
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها