publishing house

جمله های نمونه

1. His publishing house had just begun negotiating for her next books.
[ترجمه گوگل]انتشارات او به تازگی مذاکره برای کتاب های بعدی او را آغاز کرده بود
[ترجمه ترگمان]خانه انتشاراتی او تازه شروع به مذاکره برای کتاب های بعدی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It must be rare for a publishing house to be sent a manuscript twice after an interval of 6years.
[ترجمه گوگل]به ندرت پیش می آید که یک انتشارات پس از یک فاصله زمانی 6 ساله، دو بار نسخه خطی ارسال شود
[ترجمه ترگمان]برای یک موسسه انتشاراتی است که دو بار پس از یک دوره ۶ ساله یک دست نوشته را ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As part of the exhibition, the celebrated publishing house will be showing six films it has produced on the Catalan artist.
[ترجمه گوگل]به عنوان بخشی از این نمایشگاه، انتشارات مشهور شش فیلمی را که در مورد این هنرمند کاتالونیایی تولید کرده به نمایش می گذارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان بخشی از این نمایشگاه، شش فیلم که بر روی هنرمند کاتالان ایجاد شده است را نمایش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was thirty-two, an editor with a distinguished publishing house, married to an investigative journalist.
[ترجمه گوگل]او سی و دو ساله بود، ویراستار با یک انتشارات برجسته، با یک روزنامه نگار تحقیقی ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]او سی و دو ساله بود، یک سردبیر با یک چاپخانه معروف، با یک روزنامه نگار تحقیقی ازدواج کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lessing, from the publishing house.
[ترجمه گوگل]لسینگ، از انتشارات
[ترجمه ترگمان]لسینگ از انتشارات house
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are many stationery shops and publishing house business department here.
[ترجمه گوگل]بسیاری از فروشگاه های لوازم التحریر و بخش تجارت خانه انتشارات در اینجا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در اینجا چندین فروشگاه لوازم تحریر و دفتر کار چاپ و فروش وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One publishing house was closed down.
[ترجمه گوگل]یک انتشارات تعطیل شد
[ترجمه ترگمان]یک چاپخانه تعطیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The publishing house reportedly retorted that geographically speaking, north China is correct.
[ترجمه گوگل]بنا بر گزارش ها، این انتشارات پاسخ داد که از نظر جغرافیایی، شمال چین درست است
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، خانه انتشاراتی در پاسخ گفته است که به لحاظ جغرافیایی، شمال چین درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our publishing house proposes an encyclopaedia called "Animal World". It clearly explains the origin and development of the Persian cat and German shepherd dog.
[ترجمه گوگل]انتشارات ما دایره المعارفی به نام «دنیای حیوانات» را پیشنهاد می کند این به وضوح منشأ و رشد گربه ایرانی و سگ ژرمن شپرد را توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]خانه انتشاراتی ما یک دایره المعارف به نام \"دنیای حیوانات\" را پیشنهاد می کند این موضوع به وضوح منشا و توسعه سگ چوپان ایرانی و سگ چوپان آلمانی را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Eventually she was fired from her job at a publishing house.
[ترجمه گوگل]در نهایت او از کار خود در یک انتشارات اخراج شد
[ترجمه ترگمان]سرانجام او از کار خود در یک چاپخانه اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Twenty years later Channel Four, originally conceived as a publishing house for independent producers, succumbed to the same institutional pressures.
[ترجمه گوگل]بیست سال بعد، کانال چهار، که در ابتدا به عنوان انتشاراتی برای تولیدکنندگان مستقل در نظر گرفته شده بود، در برابر همان فشارهای نهادی تسلیم شد
[ترجمه ترگمان]بیست سال بعد کانال چهار، که در اصل به عنوان یک خانه انتشاراتی برای تولید کنندگان مستقل در نظر گرفته شده بود، در فشارهای سازمانی مشابه تسلیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A classic example of these is Rhinegold Publishing, a London-based specialist publishing house producing a range of arts-oriented magazines and journals.
[ترجمه گوگل]یک نمونه کلاسیک از اینها، انتشارات راینگلد، یک انتشارات تخصصی مستقر در لندن است که مجموعه‌ای از مجلات و مجلات هنری را تولید می‌کند
[ترجمه ترگمان]یک نمونه کلاسیک از اینها انتشارات Rhinegold، یک موسسه انتشاراتی متخصص در لندن است که گستره ای از مجلات و مجلات هنری را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His next moves were to acquire a major London publishing house and the prestigious London Times newspaper.
[ترجمه گوگل]اقدامات بعدی او خرید یک انتشارات بزرگ لندن و روزنامه معتبر لندن تایمز بود
[ترجمه ترگمان]حرکت بعدی او به دست آوردن یک چاپخانه بزرگ لندن و روزنامه معروف لندن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Catalogue of the Antique Chinese Maps collected in library of Congress, Beijing, Wenwu publishing House, 200
[ترجمه گوگل]کاتالوگ نقشه های چینی باستانی جمع آوری شده در کتابخانه کنگره، پکن، انتشارات Wenwu، 200
[ترجمه ترگمان]فهرست نقشه های باستانی چینی جمع آوری شده در کتابخانه کنگره، پکن، انتشارات Wenwu، ۲۰۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• publications office
a publishing house is a company which publishes books.

پیشنهاد کاربران

انتشارات
چاپخانه
مکانی که در آن هرگونه کتابی چاپ و منتشر میشه
موسسه انتشاراتی

بپرس