public office


معنی: اداره دولتی

جمله های نمونه

1. He was debarred from holding public office.
[ترجمه گوگل]او از تصدی مناصب دولتی محروم شد
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توانست از اداره دولتی خودداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Business interests are incompatible with public office.
[ترجمه گوگل]منافع تجاری با مشاغل دولتی ناسازگار است
[ترجمه ترگمان]علایق تجاری با اداره عمومی ناسازگار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jenkins is unfit for public office.
[ترجمه امین] جنکینز برای منصب دولتی مناسب نیست
|
[ترجمه گوگل]جنکینز برای مشاغل دولتی مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]جنکینز برای اداره عمومی نامناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We do not believe he is fit for public office .
[ترجمه گوگل]ما معتقد نیستیم که او برای مناصب دولتی مناسب باشد
[ترجمه ترگمان]ما باور نمی کنیم که او برای اداره عمومی مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He spent much of his career in public office .
[ترجمه گوگل]او بیشتر دوران حرفه ای خود را در مشاغل دولتی گذراند
[ترجمه ترگمان]او بیشتر کار خود را در ادارات دولتی سپری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We will back him for public office.
[ترجمه گوگل]ما از او برای مناصب دولتی حمایت خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما اون رو به دفتر عمومی برمیگردونیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He then sought without success an appointment to public office.
[ترجمه گوگل]او سپس بدون موفقیت به دنبال انتصاب در مناصب دولتی بود
[ترجمه ترگمان]سپس او بدون کسب توفیق یک قرار ملاقات در دفتر عمومی پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We sometimes forget a basic precept of government: Public office is public trust.
[ترجمه گوگل]ما گاهی اوقات یک دستور اساسی دولت را فراموش می کنیم: منصب دولتی اعتماد عمومی است
[ترجمه ترگمان]ما گاهی یکی از احکام اساسی دولت را فراموش می کنیم: اداره دولتی اعتماد عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Imagine a man in public office that everybody knew where he stood.
[ترجمه گوگل]مردی را در مقام دولتی تصور کنید که همه می‌دانستند کجا ایستاده است
[ترجمه ترگمان]یک نفر را در دفتر عمومی تصور کنید که همه می دانستند او کجا ایستاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jones had never run for public office before being elected Senator.
[ترجمه گوگل]جونز قبل از انتخاب شدن به عنوان سناتور هرگز برای پست دولتی نامزد نشده بود
[ترجمه ترگمان]جونز قبل از اینکه به عنوان سناتور انتخاب شود هرگز برای اداره دولتی شرکت نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By 198 908 blacks were elected to public office in the southern states.
[ترجمه گوگل]در سال 198، 908 سیاهپوست برای مناصب دولتی در ایالت های جنوبی انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۹۸ تن از سیاهان در ایالت های جنوبی انتخاب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They might also be banned from holding public office for a period determined by the courts.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین ممکن است برای مدتی که دادگاه تعیین می کند از تصدی مناصب دولتی منع شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین ممکن است از برگزاری انتخابات عمومی برای مدت تعیین شده توسط دادگاه منع شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Brown is unfit for public office.
[ترجمه گوگل]براون برای مشاغل دولتی مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]Brown برای اداره عمومی مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Eventually she would like to run for public office.
[ترجمه گوگل]در نهایت او دوست دارد برای منصب دولتی نامزد شود
[ترجمه ترگمان]بالاخره دوست داشت برای اداره دولتی بدود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I began considering a run for public office.
[ترجمه گوگل]شروع کردم به فکر کردن برای کاندیداتوری برای پست دولتی
[ترجمه ترگمان]شروع کردم به فکر رفتن به دفتر خدمات عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اداره دولتی (اسم)
public office

انگلیسی به انگلیسی

• government position

پیشنهاد کاربران

بپرس