public law

/ˈpəblɪkˈlɑː//ˈpʌblɪklɔː/

قانون عمومی، حقوق عمومی، حقوق بین المللی عمومی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a law or statute that applies to the general public.

(2) تعریف: the branch of law that deals with the state and its relationship to the individual.

جمله های نمونه

1. In certain circumstances public law proceedings may be commenced in a county court care centre.
[ترجمه گوگل]در شرایط خاص، رسیدگی حقوق عمومی ممکن است در یک مرکز مراقبت دادگاه شهرستان آغاز شود
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، اقدامات قانون عمومی ممکن است در مرکز مراقبت از دادگاه استان آغاز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These are essentially public law functions.
[ترجمه گوگل]اینها اساساً وظایف حقوق عمومی هستند
[ترجمه ترگمان]این ها اساسا عملکردهای قانون عمومی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The injunction is important in public law in the context of the rules of natural justice.
[ترجمه گوگل]دستور در حقوق عمومی در چارچوب قواعد عدالت طبیعی حائز اهمیت است
[ترجمه ترگمان]این حکم در قوانین عمومی در زمینه قواعد عدالت طبیعی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Such a request would be unusual in public law applications as it would duplicate the role of the guardian ad litem.
[ترجمه گوگل]چنین درخواستی در برنامه های حقوق عمومی غیرمعمول است زیرا نقش قیم را تکرار می کند
[ترجمه ترگمان]چنین درخواستی در برنامه های قانون عمومی غیر معمول خواهد بود چون نقش سرپرست guardian را کپی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Functionalism in public law views this apparatus of government as serving to promote a distinct set of purposes.
[ترجمه گوگل]کارکردگرایی در حقوق عمومی، این دستگاه حکومتی را در خدمت ترویج مجموعه ای از اهداف می داند
[ترجمه ترگمان]Functionalism در قوانین عمومی این دستگاه دولت را به عنوان خدمت برای ترویج مجموعه ای متمایز از اهداف مورد نظر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Public law can, of course, be contrasted with private law.
[ترجمه گوگل]البته حقوق عمومی را می توان در مقابل حقوق خصوصی قرار داد
[ترجمه ترگمان]البته قانون عمومی می تواند با قانون خصوصی مقایسه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is part of public law but tends to go under the name of constitutional law.
[ترجمه گوگل]این بخشی از حقوق عمومی است، اما تمایل دارد تحت نام قانون اساسی قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]این بخشی از قانون عمومی است اما به موجب قانون اساسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Investigations of public law on taxation and social security reveal how internally the family is constituted by legal structures external to it.
[ترجمه گوگل]بررسی حقوق عمومی مالیات و تامین اجتماعی نشان می‌دهد که چگونه خانواده از درون ساختارهای قانونی خارج از آن تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد قانون عمومی در زمینه مالیات و امنیت اجتماعی نشان می دهد که این خانواده چگونه توسط ساختارهای قانونی خارجی به آن شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This legitimate expectation was recognized only in public law and not in private law.
[ترجمه گوگل]این انتظار مشروع فقط در حقوق عمومی و نه در حقوق خصوصی به رسمیت شناخته شد
[ترجمه ترگمان]این انتظار مشروع تنها در قانون عمومی و نه در قانون خصوصی به رسمیت شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His theory of public law was also influenced by a particular outlook or political ideology.
[ترجمه گوگل]نظریه حقوق عمومی او نیز تحت تأثیر یک دیدگاه یا ایدئولوژی سیاسی خاص بود
[ترجمه ترگمان]نظریه قانون عمومی او نیز تحت تاثیر دیدگاه خاص یا ایدئولوژی سیاسی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Public law wrongs are defined by the rules establishing the substantive grounds of judicial review discussed in Section B below.
[ترجمه گوگل]خطاهای حقوق عمومی با قواعدی تعریف می شوند که زمینه های اساسی رسیدگی قضایی را که در بخش B زیر مورد بحث قرار می گیرد، ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]اشتباه ات قانون عمومی به وسیله قواعد ایجاد زمینه های اساسی بازبینی قضایی که در بخش ب در زیر توضیح داده شد، تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Within care centres public law cases may be heard by designated family judges or nominated care judges.
[ترجمه گوگل]در مراکز مراقبت، پرونده های حقوق عمومی ممکن است توسط قضات خانواده تعیین شده یا قضات مراقبت منتخب رسیدگی شود
[ترجمه ترگمان]در مراکز مراقبت و درمان، ممکن است توسط قضات تعیین شده توسط اعضای خانواده و یا قضات در نظر گرفته شده شنیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was established by a public law signed by the President in August 198
[ترجمه گوگل]این توسط یک قانون عمومی که توسط رئیس جمهور در اوت 198 امضا شد تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]این قانون توسط یک قانون عمومی امضا شد که در سال ۱۹۸ به امضای رئیس جمهور رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Where a public law application is consolidated with private law proceedings, however, a court welfare officer may already be involved.
[ترجمه گوگل]با این حال، در جایی که درخواست حقوق عمومی با دادرسی حقوق خصوصی ادغام می شود، ممکن است یک افسر رفاه دادگاه از قبل درگیر باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، جایی که یک برنامه قانون عمومی با اقدامات قانون خصوصی ترکیب می شود، ممکن است که یک افسر امنیت دادگاه هم در این کار دخالت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the filed of public law, research focusing on the Rule of Extinctive Prescription under Administrative Law is hardly seen so that relevant bibliography is quite limited.
[ترجمه گوگل]در زمینه حقوق عمومی، تحقیقاتی که بر روی قاعده نسخه معدوم در حقوق اداری متمرکز شده است، به سختی دیده می شود، به طوری که کتابشناسی مربوطه کاملاً محدود است
[ترجمه ترگمان]در مجموعه قوانین عمومی، تحقیقات تمرکز بر قانون تجویز Extinctive تحت قانون اجرایی به سختی دیده می شود به طوری که کتابشناسی مربوطه کاملا محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] حقوق عمومی

انگلیسی به انگلیسی

• laws that deal with the state and its relations to the individual

پیشنهاد کاربران

بپرس