public domain

/ˈpəblɪkdoʊˈmeɪn//ˈpʌblɪkdəʊˈmeɪn/

زمین دولتی، زمین همگانی، خالصه، خالصه دولتی، ملک خالصه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: land owned by the government, such as a state or national park or preserve.

(2) تعریف: the legal status of a work or product on which the patent or copyright has expired.

جمله های نمونه

1. The information is not currently in the public domain .
[ترجمه گوگل]اطلاعات در حال حاضر در دامنه عمومی نیست
[ترجمه ترگمان]اطلاعات در حال حاضر در حوزه عمومی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This information is all in the public domain.
[ترجمه گوگل]این اطلاعات همه در حوزه عمومی است
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات در حوزه عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Public domain software is sometimes called shareware.
[ترجمه گوگل]نرم افزارهای حوزه عمومی را گاهی به نام Shareware می گویند
[ترجمه ترگمان]نرم افزار دامنه عمومی گاهی اوقات shareware نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The information has been placed in the public domain.
[ترجمه گوگل]اطلاعات در حوزه عمومی قرار داده شده است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات در حوزه عمومی قرار داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Generally, software falls into four categories: shareware, freeware, public domain and commercial.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، نرم افزارها به چهار دسته تقسیم می شوند: نرم افزارهای اشتراکی، نرم افزارهای رایگان، دامنه عمومی و تجاری
[ترجمه ترگمان]به طور کلی نرم افزار به چهار دسته تقسیم می شود: shareware، freeware، دامنه عمومی و تجاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The virus has entered the public domain.
[ترجمه گوگل]ویروس وارد حوزه عمومی شده است
[ترجمه ترگمان]ویروس وارد حوزه عمومی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Freeware, shareware and public domain software can all be legally copied and distributed by anyone.
[ترجمه گوگل]نرم‌افزارهای رایگان، اشتراک‌افزار و نرم‌افزارهای دامنه عمومی همگی می‌توانند به صورت قانونی توسط هر کسی کپی و توزیع شوند
[ترجمه ترگمان]Freeware، shareware و دامنه عمومی می توانند به طور قانونی کپی شوند و توسط هر کسی توزیع شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The possibility of penal cancellation charges in the public domain is a rumour.
[ترجمه گوگل]احتمال ابطال کیفری در فضای عمومی شایعه است
[ترجمه ترگمان]احتمال لغو مجازات کیفری در حوزه عمومی یک شایعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Entry to the public domain is therefore a difficult undertaking for women.
[ترجمه گوگل]بنابراین ورود به حوزه عمومی برای زنان کاری دشوار است
[ترجمه ترگمان]بنابراین ورود به حوزه عمومی یک اقدام دشوار برای زنان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Raising the matter in the public domain is not advocated.
[ترجمه گوگل]طرح موضوع در حوزه عمومی توصیه نمی شود
[ترجمه ترگمان]بالا بردن مساله در حوزه عمومی مورد حمایت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then the Whitehall row erupted into the public domain.
[ترجمه گوگل]سپس ردیف Whitehall به مالکیت عمومی فوران کرد
[ترجمه ترگمان]سپس ردیف وایت هال وارد حوزه عمومی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Indeed as the public domain has become more impersonal and technical so the family has increased in importance.
[ترجمه گوگل]در واقع همانطور که حوزه عمومی غیرشخصی تر و فنی تر شده است، بنابراین اهمیت خانواده افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]در واقع، از آنجا که حوزه عمومی به خصوصی و فنی تبدیل شده، خانواده از اهمیت بیشتری برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Software consists of commercial software, public domain software, shareware and free software in legal state.
[ترجمه گوگل]نرم افزار شامل نرم افزارهای تجاری، نرم افزارهای حوزه عمومی، نرم افزارهای اشتراکی و نرم افزارهای رایگان در حالت قانونی است
[ترجمه ترگمان]نرم افزار شامل نرم افزارهای تجاری، نرم افزار دامنه عمومی، نرم افزار shareware و نرم افزار آزاد در وضعیت حقوقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is outrageous that the figures are not in the public domain.
[ترجمه گوگل]این افتضاح است که ارقام در حوزه عمومی نیستند
[ترجمه ترگمان]این ظالمانه است که ارقام در حوزه عمومی نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. During the four decades following the Civil War, 183 million acres went out of the public domain into railroad ownership.
[ترجمه گوگل]در طول چهار دهه پس از جنگ داخلی، 183 میلیون هکتار از مالکیت عمومی خارج شد و به مالکیت راه‌آهن درآمد
[ترجمه ترگمان]در طول چهار دهه پس از جنگ داخلی، ۱۸۳ میلیون هکتار از دامنه عمومی به مالکیت راه آهن رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] قلمرو همگانی - وضعیت ادبیات، هنر، موسیقی، یا نرم افزاری که مشمول قانون « حق پی » نمی شوند. یک کامپیوتر اگر تحت پوشش هیچ قانونی « حق کپی » نباشد، در قلمرو هگانی قرار دارد. تعداد کمی برنامه های همگانی وجود دارند، اما واژه ی « قلمرو همگانی » معمولاً به اشتباه برا یشرح انواع دیگر نرم افزارهای قابل کپی و رایگان به کار می رود. نگاه کنید به free software .
[زمین شناسی] قلمرو عمومی - زمین شخصی، کنترل شده یا سابقاً واگذارشده توسط دولت فدرال ایالات متحده. این ناحیه شامل زمینی است که توسط 13 ایالت اصلی به دولت واگذار شده است، همراه با ملحقات مشخص بعدی که با واگذاری، پیمان نامه و خریداری بدست آمده است.در بیشترین وسعت، قلمرو عمومی بیش از 1,820,000,000 جریب را اشغال می کند.
[حقوق] اموال عمومی، مشترکات عمومی، در دسترس همگان (از قبیل اختراعات و تصنیفات فاقد حق تقلید و چاپ)

انگلیسی به انگلیسی

• public land; lands that belong to the government; creative works that are available for public use because they are not copyrighted or patented

پیشنهاد کاربران

حوزه عموم
this information should not be released into the public domain
اطلاعات نباید در حوزه ی عموم آشکار شوند
دسترسی عمومی
انظار عمومی
مالکیت عمومی
در دسترس عموم
دامنه های عموی - قلمرو عمومی -

بپرس