صفت ( adjective )
• (1) تعریف: of, for, or pertaining to all members of a community; not private.
• مترادف: common, communal
• متضاد: personal, private, privileged, restricted
• مشابه: civil, social, societal
• مترادف: common, communal
• متضاد: personal, private, privileged, restricted
• مشابه: civil, social, societal
- This is a public matter and shouldn't be decided behind closed doors.
[ترجمه مهسا] این یک موضوع عمومی است و نباید در پشت درهای بسته تصمیم گیری شود|
[ترجمه متین] این موضوع عمومی است ونباید پشت در های بسته تصمیم گیری شود|
[ترجمه گوگل] این یک موضوع عمومی است و نباید پشت درهای بسته تصمیم گیری شود[ترجمه ترگمان] این یک موضوع عمومی است و نباید در پشت دره ای بسته تصمیم گیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The town hall and the library are public buildings.
[ترجمه گوگل] تالار شهر و کتابخانه ساختمان های عمومی هستند
[ترجمه ترگمان] شهرداری و کتابخانه ساختمان های عمومی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] شهرداری و کتابخانه ساختمان های عمومی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: connected with or serving the people or government.
• مترادف: civic, governmental, political
• متضاد: private
• مشابه: common, communal, federal, local, municipal, national, state
• مترادف: civic, governmental, political
• متضاد: private
• مشابه: common, communal, federal, local, municipal, national, state
- State senator was the first public office to which she was elected.
[ترجمه گوگل] سناتور ایالتی اولین مقام دولتی بود که او برای آن انتخاب شد
[ترجمه ترگمان] سناتور ایالتی اولین اداره دولتی بود که انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سناتور ایالتی اولین اداره دولتی بود که انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: shared by or open to all.
• مترادف: common, free, open
• متضاد: private, privileged, secret
• مشابه: accessible, available, general, mass, shared, unrestricted
• مترادف: common, free, open
• متضاد: private, privileged, secret
• مشابه: accessible, available, general, mass, shared, unrestricted
- The townspeople discussed the issue at a public meeting last week.
[ترجمه گوگل] مردم شهر این موضوع را در یک جلسه عمومی هفته گذشته مورد بحث قرار دادند
[ترجمه ترگمان] مردم شهر هفته گذشته درباره این موضوع بحث و تبادل نظر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مردم شهر هفته گذشته درباره این موضوع بحث و تبادل نظر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: known by all.
• مترادف: conspicuous, famous, prominent, renowned, well-known
• متضاد: obscure, unknown
• مشابه: common, general, known, popular, universal, widespread
• مترادف: conspicuous, famous, prominent, renowned, well-known
• متضاد: obscure, unknown
• مشابه: common, general, known, popular, universal, widespread
- Scandals like these always bring embarrassment, or worse, to public figures like the Senator.
[ترجمه گوگل] رسوایی هایی از این دست همیشه باعث خجالت یا بدتر از آن برای شخصیت های عمومی مانند سناتور می شود
[ترجمه ترگمان] scandals مثل این، همیشه مایه شرمساری است، یا بدتر، برای اشخاصی مثل سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] scandals مثل این، همیشه مایه شرمساری است، یا بدتر، برای اشخاصی مثل سناتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: carried out in public.
• مترادف: open
• متضاد: covert, isolated, private
• مشابه: overt, unconcealed
• مترادف: open
• متضاد: covert, isolated, private
• مشابه: overt, unconcealed
- He felt uncomfortable with public displays of affection.
[ترجمه گوگل] او از نمایش عمومی محبت احساس ناراحتی می کرد
[ترجمه ترگمان] با نمایش های عمومی مهر و محبت احساس ناراحتی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] با نمایش های عمومی مهر و محبت احساس ناراحتی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
عبارات: in public
عبارات: in public
• (1) تعریف: a community of people as a whole.
• مترادف: citizenry, commonwealth, community, country, nation, people, tribe
• مشابه: folk, mass, masses, populace, population
• مترادف: citizenry, commonwealth, community, country, nation, people, tribe
• مشابه: folk, mass, masses, populace, population
- These government officials are elected by the public.
[ترجمه گوگل] این مقامات دولتی توسط مردم انتخاب می شوند
[ترجمه ترگمان] این مقامات دولتی توسط مردم انتخاب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این مقامات دولتی توسط مردم انتخاب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- News of the attack was not announced to the public until the following day.
[ترجمه گوگل] خبر این حمله تا روز بعد به مردم اعلام نشد
[ترجمه ترگمان] خبر این حمله تا روز بعد اعلام نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خبر این حمله تا روز بعد اعلام نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The palatial mansion is now a museum and open to the public.
[ترجمه گوگل] عمارت قصر اکنون به موزه تبدیل شده و برای عموم باز است
[ترجمه ترگمان] عمارت کاخ مانند در حال حاضر یک موزه است و برای عموم باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] عمارت کاخ مانند در حال حاضر یک موزه است و برای عموم باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The police are sworn to serve the public.
[ترجمه گوگل] پلیس سوگند یاد کرده است که به مردم خدمت کند
[ترجمه ترگمان] پلیس سوگند یاد کرده است که به مردم خدمت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پلیس سوگند یاد کرده است که به مردم خدمت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a specified category of people, esp. those sharing a common interest.
• مترادف: audience, populace, population
• مشابه: market
• مترادف: audience, populace, population
• مشابه: market
- The car-buying public turned to smaller cars at that point.
[ترجمه گوگل] مردم خریداران خودرو در آن زمان به خودروهای کوچکتر روی آوردند
[ترجمه ترگمان] مردم با خرید خودرو در این نقطه به ماشین های کوچک تر تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مردم با خرید خودرو در این نقطه به ماشین های کوچک تر تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید