pubis


معنی: استخوان شرمگاه، عظم عانه
معانی دیگر: (کالبد شناسی) استخوان شرمگاه، استخوان عانه، تش استخوان شرمگاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: pubes
• : تعریف: the section of either hipbone that, together with the same section of the other hipbone, forms the front part of the pelvis.

جمله های نمونه

1. The rate of pelvic fractures with symphysis pubis diastasises is as high as 24 %.
[ترجمه گوگل]میزان شکستگی لگن با دیاستاز سمفیز پوبیس به 24 درصد می رسد
[ترجمه ترگمان]نرخ شکستگی لگن با شرمگاهی در شرمگاهی به اندازه ۲۴ درصد بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Oh the pink roses of the pubis!
[ترجمه گوگل]ای رزهای صورتی عانه!
[ترجمه ترگمان] اوه، گل سرخ استخوان شرمگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A caudal ventral midline coeliotomy from umbilicus to pubis should be performed.
[ترجمه گوگل]سیلیوتومی خط وسط شکمی دمی از ناف تا پوبیس باید انجام شود
[ترجمه ترگمان]A شکمی در شکمی از umbilicus به شرمگاهی باید اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A sucking louse (Phthirus pubis) that generally infests the pubic region and causes severe itching.
[ترجمه گوگل]شپش مکنده (Phthirus pubis) که به طور کلی ناحیه شرمگاهی را آلوده می کند و باعث خارش شدید می شود
[ترجمه ترگمان]یک شپش که به طور کلی به منطقه عمومی آسیب می رساند و موجب خارش شدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Oh the pink roses of the pubis! Oh your voice, slow and sad!
[ترجمه علیرضا گرجی] اوه تو داری کیرتو میکنی تو واژنم
|
[ترجمه گوگل]ای رزهای صورتی عانه! آه صدای تو آهسته و غمگین!
[ترجمه ترگمان] اوه، گل سرخ استخوان شرمگاه اوه، صدات آرام و غمگین!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To test the biomechanical properties of symphysis pubis diastasis fixed by cannulated screw or reconstruction plate and provide the theoretical basis for clinical practice.
[ترجمه گوگل]هدف: آزمایش خواص بیومکانیکی سمفیز پوبیس دیاستاز توسط پیچ کانوله شده یا صفحه بازسازی و ارائه مبنای نظری برای تمرین بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف از آزمایش خواص مکانیکی استخوان شرمگاهی که به وسیله پیچ cannulated یا بشقاب بازسازی تعمیر می شود و پایه تئوریک را برای اعمال بالینی فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Use your hands to spread the back pelvis and lengthen it down through your tail bone. Then lightly firm the tail forward, toward the pubis.
[ترجمه گوگل]از دستان خود برای باز کردن لگن پشتی استفاده کنید و آن را از طریق استخوان دم به سمت پایین دراز کنید سپس دم را به آرامی به سمت جلو، به سمت شرمگاهی محکم کنید
[ترجمه ترگمان]از دستان خود استفاده کنید تا لگن عقبی را باز کنید و آن را از استخوان دمش به پایین بکشید سپس به نرمی دمش را به سمت نشیمن نشیمن خم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Once girls become sexually mature, the outer labia and the mons pubis are covered by pubic hair.
[ترجمه گوگل]هنگامی که دختران از نظر جنسی بالغ می شوند، لابیاهای بیرونی و مونس پوبیس توسط موهای ناحیه تناسلی پوشیده می شوند
[ترجمه ترگمان]زمانی که دختران به بلوغ جنسی می رسند، استخوان ورک یا نشیمن گاهی به وسیله موی عمومی پوشانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At 16 weeks, the uterus is midway between the symphysis pubis and the umbilicus.
[ترجمه گوگل]در 16 هفتگی، رحم در میانه راه بین سمفیز پوبیس و ناف قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در طول ۱۶ هفته، رحم در وسط شرمگاهی و the قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. ObjectiveDiscuss clinical effect of a treatment method of mons pubis scar.
[ترجمه گوگل]هدف بحث درباره اثر بالینی یک روش درمانی اسکار مونس پوبیس
[ترجمه ترگمان]اثر بالینی ObjectiveDiscuss یک روش درمانی بر روی استخوان شرمگاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective:To report the therapeutic effectiveness of open reduction and internal fixation for symphysis pubis diastasis in pelvic fractures and explore the role of that procedure.
[ترجمه گوگل]هدف: گزارش اثربخشی درمانی کاهش باز و تثبیت داخلی برای دیاستاز سمفیز پوبیس در شکستگی‌های لگن و بررسی نقش این روش
[ترجمه ترگمان]هدف: برای گزارش تاثیر درمانی کاهش باز و تثبیت داخلی برای شرمگاهی در استخوان شرمگاهی در شکستگی لگن و بررسی نقش این روش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. External genitalia include the labia majora, labia minora, mons pubis, clitoris and so on.
[ترجمه گوگل]دستگاه تناسلی خارجی شامل لابیا بزرگ، لب کوچک، مونس پوبیس، کلیتوریس و غیره است
[ترجمه ترگمان]اندام های جنسی خارجی شامل the majora، labia minora، نشیمن شرمگاهی، clitoris و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In addition, the human is at the same time there are head lice pubis and the only primates.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، انسان در همان زمان شپش سر شرمگاهی و تنها پستانداران وجود دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، انسان در عین حال، شرمگاهی در سطح بالا و تنها پستانداران را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results The tumor occurred in the upper shaft of left tibia of 1 case, and in the pubis and ischium of another case.
[ترجمه گوگل]نتایج تومور در 1 مورد در شفت فوقانی تیبیای چپ و در مورد دیگر در ناحیه شرمگاهی و ایسکیوم رخ داده است
[ترجمه ترگمان]نتایج تومور در قسمت بالایی برآمدگی سمت چپ در یک مورد، و در شرمگاهی و ischium از یک مورد دیگر، رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استخوان شرمگاه (اسم)
pubis

عظم عانه (اسم)
pubis

انگلیسی به انگلیسی

• two bones that form the front arch of the pelvis (anatomy)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] عانه: استخوان تشکیل دهنده ی قسمت تحتانی و قدام هر یک از دو طرف استخوان هیپ

بپرس