1. In general terms, the snow geese and ptarmigan feed mainly on vegetation.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، غازهای برفی و پتارمگان عمدتاً از پوشش گیاهی تغذیه می کنند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، جوجه های برفی و هوبره به طور عمده بر پوشش گیاهی تغذیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Ptarmigan was closed, and so I walked down beneath the ski-tow towards the road.
[ترجمه گوگل]پترمیگان بسته بود و من از زیر یدک کش اسکی به سمت جاده رفتم
[ترجمه ترگمان]کشتی Ptarmigan بسته بود و بنابراین من از زیر چوب اسکی که به طرف جاده حرکت کرده بودم پایین رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ptarmigan seems to be following a strategy similar to that adopted by Mr Wilbraham in 198
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد Ptarmigan استراتژی مشابهی را دنبال می کند که توسط آقای Wilbraham در سال 198 اتخاذ شد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که Ptarmigan یک استراتژی مشابه با اتخاذ شده توسط آقای Wilbraham در ۱۹۸ را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He came upon a valley where rock ptarmigan rose on whirring wings from the ledges and muskegs .
[ترجمه گوگل]او به دره ای رسید که در آن پتارمیگان صخره ای با بال های چرخان از تاقچه ها و مشک ها برخاست
[ترجمه ترگمان]او به دره رسید که در آن هوبره بزرگ بال بال بال بال بال بال بال بال بال بال بال بال بال درآورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But one summer, somewhere between the top of Ptarmigan Mountain and the bottom, Babay lost his shoe.
[ترجمه گوگل]اما یک تابستان، جایی بین بالای کوه پترمیگان و پایین، بابای کفشش را گم کرد
[ترجمه ترگمان]اما یک تابستان، جایی بین کوه و کوه و ته، Babay کفشش را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The mother ptarmigan beat about him with great outcry.
[ترجمه گوگل]مادر پترمیگان با فریاد شدیدی در مورد او کتک زد
[ترجمه ترگمان]مادر هوبره را به صدا درآورد و او را به صدا درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The willow ptarmigan in Ireland, for example, has a slightly different plumage than the willow ptarmigan in Scotland, which differs in turn from the one in Finland.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، پتارمیگان بید در ایرلند، دارای پرهای کمی متفاوت از پتارمیگان بید در اسکاتلند است که به نوبه خود با فنلاند متفاوت است
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، ptarmigan در ایرلند پره ای بسیار متفاوتی از the willow در اسکاتلند دارد که در عوض از فنلاند نیز متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But he could not stop, for the mother ptarmigan was running on.
[ترجمه گوگل]اما او نمی توانست متوقف شود، زیرا پترمیگان مادر در حال دویدن بود
[ترجمه ترگمان]اما او نمی توانست توقف کند زیرا هوبره بزرگ هوبره را به سوی خود می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Those interviewed spoke of a change in the range of species of mammals (moose and beaver) as well as a decrease in the number of some bird species (ptarmigan).
[ترجمه گوگل]مصاحبه شوندگان از تغییر در دامنه گونه های پستانداران (گوزن و بیش از حد) و همچنین کاهش تعداد برخی از گونه های پرندگان (پترمیگان) صحبت کردند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که مصاحبه کردند از تغییر در گستره گونه های پستانداران (گوزن شمالی و سگ آبی)و همچنین کاهش تعداد گونه های پرندگان (هوبره)صحبت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The broken shell of a recently-hatched ptarmigan egg rests on the ground near Tebay Lakes, Alaska.
[ترجمه گوگل]پوسته شکسته یک تخم پتارمگان که به تازگی از تخم خارج شده است، روی زمین در نزدیکی دریاچه های تبی، آلاسکا قرار دارد
[ترجمه ترگمان]پوسته شکسته یک تخم هوبره که به تازگی از تخم بیرون آمده در نزدیکی دریاچه های Tebay واقع در آلاسکا قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He could take a ptarmigan from its nest, kill a rabbit as it slept, and snap in mid-air the little chipmunks fleeing a second too late for the trees.
[ترجمه گوگل]او میتوانست یک پتارمگان را از لانهاش بیرون بیاورد، یک خرگوش را هنگام خواب بکشد، و سنجابهای کوچکی را که یک ثانیه دیرتر از درختان فرار میکنند، در هوا بکوبد
[ترجمه ترگمان]سنجاب را از لونه آن بیرون می اورد و خرگوش را همان طور که خوابیده بود بکشد و در میان هوا سنجاب کوچکی را که برای چند ثانیه دیگر دیر کرده بود، از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A black fox came toward him, carrying a ptarmigan in his mouth.
[ترجمه گوگل]روباه سیاهی به سمت او آمد و پتارمگانی در دهان داشت
[ترجمه ترگمان]روباه سیاهی به طرف او آمد و هوبره را در دهان گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The ptarmigan is a bird in the grouse family and chicks have feathers with intricate yellow, brown, grey, and chestnut patterns during the first weeks of life.
[ترجمه گوگل]پترمیگان پرنده ای از خانواده باقرقره ها است و جوجه ها در هفته های اول زندگی پرهایی با طرح های پیچیده زرد، قهوه ای، خاکستری و شاه بلوطی دارند
[ترجمه ترگمان]جوجه های هوبره در طول نخستین هفته های زندگی پر از پره ای زرد، قهوه ای، خاکستری و بلوطی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The common ptarmigan (Lagopus lagopus) of Arctic regions, having brownish plumage that turns white in winter.
[ترجمه گوگل]پتارمگان معمولی (Lagopus lagopus) نواحی قطب شمال، دارای پرهای قهوه ای رنگ است که در زمستان سفید می شود
[ترجمه ترگمان]پرنده معمولی (Lagopus lagopus)از مناطق قطبی، دارای پره ای قهوه ای مایل به سفید در زمستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید