pt

/paɪnt//paɪnt/

مخفف:، بخش، زمان گذشته، مخفف: بخش مخفف: زمان گذشته مخفف: پرداخت

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element platinum.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Point."

جمله های نمونه

1. The necklace was hallmarked with Pt 99
[ترجمه گوگل]گردنبند با Pt 99 مشخص شده بود
[ترجمه ترگمان]اون گردن بند رو با ۹۹ قسمت ۹۹ قسمت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Add 1 pt of water and bring to the boil.
[ترجمه گوگل]1 پیمانه آب اضافه کنید و بگذارید بجوشد
[ترجمه ترگمان]۱ ۱ متر آب اضافه کنید و بجوشانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Here's how it works — pts for a correct result, 1 pt for the correct winning team.
[ترجمه گوگل]در اینجا نحوه کار این است - امتیاز برای یک نتیجه صحیح، 1 امتیاز برای تیم برنده صحیح
[ترجمه ترگمان]در اینجا نحوه عملکرد این تیم برای نتیجه صحیح، ۱ با اندازه تیم برنده صحیح عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The course is 1 year FT, 2 years PT.
[ترجمه گوگل]دوره 1 سال FT، 2 سال PT است
[ترجمه ترگمان]این دوره یک سال FT، ۲ ساله مالیات آلودگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. See pt 3 for further details.
[ترجمه گوگل]برای جزئیات بیشتر به قسمت 3 مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]برای جزییات بیشتر به اندازه ۳ نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods Patch test ( PT ) were performed in 747 allergic patients with 7 various occupations.
[ترجمه گوگل]روش‌ها تست پچ (PT) بر روی 747 بیمار آلرژیک با 7 شغل مختلف انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های تست وصله (مالیات آلودگی)در یک بیمار دارای آلرژی جداگانه با ۷ شغل مختلف انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A method for the determination of Pd and Pt in catalyst by graphite furnace atomic absorption spectrometry is introduced, sulfhydryl cotton column is used to separate interferential elements.
[ترجمه گوگل]روشی برای تعیین پالادیم و پلاتین در کاتالیزور با استفاده از طیف‌سنجی جذب اتمی کوره گرافیت معرفی شده است، ستون پنبه سولفیدریل برای جداسازی عناصر تداخلی استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]روشی برای تعیین Pd و Pt در کاتالیزور توسط طیف سنجی جذب اتمی کوره گرافیتی معرفی می شود، ستون نخی sulfhydryl برای جداسازی عناصر interferential استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusions PT is not completely a self-limited disease which has no effect on the growth potential.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری PT یک بیماری کاملاً خود محدود شده نیست که تأثیری بر پتانسیل رشد ندارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مالیات آلودگی به طور کامل یک بیماری خود - محدود نیست که تاثیری بر پتانسیل رشد ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lula's left-leaning Workers' Party (PT), which is even more sceptical, has lost influence.
[ترجمه گوگل]حزب کارگران (PT) با گرایش چپ لولا، که حتی بدبین تر است، نفوذ خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]لولا که به سمت چپ لولا تکیه دارد (مالیات آلودگی)، که حتی شکاک است، نفوذ خود را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In fast-growing Asia, B. P. Banka, managing director of PT Ispat Indo, an Indonesian steelmaking unit of Arcelor Mittal, worries that China's growth will slow.
[ترجمه گوگل]در آسیای رو به رشد سریع، B P Banka، مدیر عامل PT Ispat Indo، یک واحد فولادسازی اندونزیایی Arcelor Mittal، نگران است که رشد چین کند شود
[ترجمه ترگمان]در آسیا که به سرعت در حال رشد است، B پی Banka، رئیس اداره مالیات آلودگی Ispat هندی، یک واحد steelmaking Arcelor هندی است که تاکید می کند که رشد چین کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Neoplastic cells of PT are probably derived from periductal fibroblast according to the ultrastructure characters.
[ترجمه گوگل]سلول‌های نئوپلاستیک PT احتمالاً از فیبروبلاست پری داکتال با توجه به ویژگی‌های فراساختاری مشتق شده‌اند
[ترجمه ترگمان]سلول های Neoplastic آلودگی آلودگی به طور بالقوه از periductal فیبروبلاست ها با توجه به ویژگی های ultrastructure مشتق شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Accelerated ageing test shows that Pt— Sn— Yb is a reforming catalyst of good performance. The activity stability and selectivity of Pt—Sn—Yb catalyst are better.
[ترجمه گوگل]تست پیری تسریع شده نشان می دهد که Pt-Sn-Yb یک کاتالیزور اصلاح کننده عملکرد خوب است پایداری فعالیت و گزینش پذیری کاتالیزور Pt-Sn-Yb بهتر است
[ترجمه ترگمان]تست ageing با شتاب نشان می دهد که Pt - Sn - Yb یک کاتالیزور اصلاح عملکرد خوب است پایداری فعالیت و گزینش پذیری کاتالیست های Pt - Sn - بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pituitrin ( PT ) only and plus nitroglycerin ( NG ) were used to treat upper digestive tract bleeding in elderly cirrhosis.
[ترجمه گوگل]فقط پیتویترین (PT) و به علاوه نیتروگلیسیرین (NG) برای درمان خونریزی دستگاه گوارش فوقانی در سیروز سالمندان استفاده شد
[ترجمه ترگمان]Pituitrin (مالیات آلودگی)تنها و به همراه nitroglycerin (NG)برای درمان خونریزی بخش گوارشی در سیروز سالخورده استفاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Museum of Fado (www. museudofado. egeac. pt) there has a restaurant with traditional live fado music.
[ترجمه گوگل]موزه فادو (www museudofado egeac pt) رستورانی با موسیقی سنتی فادو دارد
[ترجمه ترگمان]موزه of (www museudofado egeac در اینجا رستورانی با موسیقی سنتی live وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Two major allergens PT 13 and PT 53 in platanus hispanica pollen were isolated and purified by ion exchange chromatography and gel filtration chromatography.
[ترجمه گوگل]دو آلرژن اصلی PT 13 و PT 53 در گرده پلاتانوس هیسپانیکا با کروماتوگرافی تبادل یونی و کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون جدا و خالص شدند
[ترجمه ترگمان]Two allergens major و PT ۵۳ در platanus hispanica pollen جداسازی شدند و بوسیله کروماتوگرافی تبادل یونی و کروماتوگرافی فیلتراسیون ژل تصفیه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Phyllodes tumor
موضوع: پزشکی
معمولا بزرگ، به سرعت در حال رشد توده هستند. آنها کمتر از 1 درصد از همه سرطان پستان را تشکیل می دهند.
عبارت کامل: Potential Transformer
موضوع: تکنولوژی
ترانسفورماتور ولتاژ ، ابزاری که از آن برای نمونه برداری از ولتاژ استفاده می شود.

تخصصی

[شیمی] پلاتین، طلاى سفید، سپید زر - فلز گران بها
[برق و الکترونیک] platinum-پلاتین فلز سنگین و اغلب سفید رنگ که در برابر عملکرد همه اسیدها مقاوم است و می تواند در برابر دماهای بالا مقاومت کند و خیلی کم تحت تأثیر جرقه های الکتریکی قرار می گیرد . عدد اتمی آن 78 است.

انگلیسی به انگلیسی

• clotting factor test for blood; measurement of clotting time of plasma
p?t? is meat, fish, or vegetables mashed into a fairly soft mass. it is usually spread on bread or toast.
fitness training that includes exercise and calisthenics
verb tense expressing time gone by (grammar)

پیشنهاد کاربران

The term “PT” is an abbreviation for personal trainer. It refers to a professional who provides individualized fitness instruction, guidance, and motivation to clients.
اصطلاح "PT" مخفف مربی شخصی/ personal trainer است. این به حرفه ای اشاره دارد که آموزش های تناسب اندام، راهنمایی و انگیزه فردی را به مشتریان ارائه می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
I hired a PT to help me reach my fitness goals.
A person might say, “My PT pushed me to my limits during today’s workout. ”
Someone might ask, “How often do you meet with your PT?”

سلام عزیزان
مخفف عبارت past tense هست به معنی زمان گذشته
اگر دوست داشتین لایک کنید ❤️🥰
PT
Physical Therapy
PT is an abbreviation for physical therapy, which is a branch of rehabilitative healthcare. Physical therapists help patients regain mobility, strength, and function after an injury or illness.
...
[مشاهده متن کامل]

PT مخفف فیزیوتراپی است که شاخه ای از مراقبت های بهداشتی توانبخشی است. فیزیوتراپیست ها به بیماران کمک می کنند تا پس از آسیب یا بیماری، تحرک، قدرت و عملکرد خود را بازیابند.
*** فیزیوتِراپی یا فیزیک درمانی شیوه ای از درمان بیماری ها و اختلالات عصبی - ماهیچه ای - اسکلتی با استفاده از تجهیزات مکانیکی، جریان های الکتریکی، مانورهای دستی، تمرینات ورزشی و عوامل فیزیکی دیگر است. در این روش ها از ورزش، نور، پرتوهای فرابنفش و فرو سرخ، گرما و جریان برق استفاده می شود. فیزیوتراپی حیطه ای از پزشکی است که هدف آن پیشگیری از بیماری ها، درمان، توان بخشی، بالا بردن سطح سلامت و بهبود کیفیت زندگی افراد است.
واژه فیزیوتراپی از فیزیو ( = فیزیولوژیک، جسمانی و طبیعی ) و تِراپی ( = درمان ) ساخته شده است. در بعضی از منابع، واژه اصلی ای که کلمه فیزیوتراپی از آن گرفته شده است، physiological therapeutics ذکر شده است.
“The patient needs to start PT to recover from the knee surgery. ”
A patient might say, “I’ve been going to PT for a month now, and I’m starting to feel stronger. ”
A physical therapist might explain, “In PT, we use exercises and manual techniques to improve range of motion and reduce pain. ”

PT
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-medical/
PT مخفف Part Time هم هست
مخفف psychological therapist
به معنای روان درمانگر
مخفف ورزش درمانی
Prothrombin Time
زمان پروترومبین ( زمانی که طول می کشد تا خون لخته شود )
Patient
بیمار
Part time
past
گذشته
Pico Tesla

بپرس