psychotropic

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: affecting the activities of the mind, as a tranquilizer, hallucinogen, or the like.

جمله های نمونه

1. This does not mean that psychotropic drugs have no role in the treatment of patients who might attempt suicide.
[ترجمه گوگل]این بدان معنا نیست که داروهای روانگردان هیچ نقشی در درمان بیمارانی که ممکن است اقدام به خودکشی کنند ندارند
[ترجمه ترگمان]این بدان معنا نیست که داروهای روان گردان نقشی در درمان بیمارانی که ممکن است اقدام به خودکشی کنند ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Although many patients are prescribed psychotropic medication, only a small proportion of these will go on to take an overdose.
[ترجمه گوگل]اگرچه برای بسیاری از بیماران داروهای روان‌گردان تجویز می‌شود، اما تنها بخش کوچکی از آنها به مصرف بیش از حد دارو ادامه می‌دهند
[ترجمه ترگمان]با اینکه بسیاری از بیماران داروهای روان گردان تجویز می شوند، اما فقط بخش کوچکی از این داروها به مصرف بیش از حد نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The use of psychotropic drugs is a pervasive dimension of the medicalization of problems of living.
[ترجمه گوگل]استفاده از داروهای روانگردان بعد فراگیر پزشکی کردن مشکلات زندگی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از داروهای روان گردان، یک بعد فراگیر مشکلات زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Purchasing Card Psychotropic Drugs shall be made solely by the Ministry of Public Health.
[ترجمه گوگل]کارت خرید داروهای روانگردان صرفاً توسط وزارت صحت عامه انجام می شود
[ترجمه ترگمان]خرید مواد مخدر به تنهایی توسط وزارت بهداشت عمومی انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An abuser may take both heroin and psychotropic substances during a given period.
[ترجمه گوگل]یک فرد سوء مصرف کننده ممکن است در طول یک دوره معین هروئین و مواد روانگردان مصرف کند
[ترجمه ترگمان]یک فرد آزار دهنده ممکن است در طی یک دوره زمانی هر دو مواد مخدر و روان گردان را مصرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The review prolactin physiology, hyperprolactinemia induced by psychotropic drugs, phenomenon and treatment of hyperprolactinemia.
[ترجمه گوگل]بررسی فیزیولوژی پرولاکتین، هیپرپرولاکتینمی ناشی از داروهای روانگردان، پدیده و درمان هیپرپرولاکتینمی
[ترجمه ترگمان]این بررسی شامل ترشح پرولاکتین، hyperprolactinemia ناشی از داروهای روان گردان، پدیده و رفتار of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Those who import or export psychotropic drugs without authorization.
[ترجمه گوگل]کسانی که داروهای روانگردان را بدون مجوز وارد یا صادر می کنند
[ترجمه ترگمان]کسانی که داروهای روان گردان را بدون اجازه صادر یا صادر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The psychotropic drugs of category II are available to all medical treatment units.
[ترجمه گوگل]داروهای روانگردان دسته دوم در دسترس کلیه واحدهای درمانی است
[ترجمه ترگمان]داروهای روان گردان II برای همه واحدهای درمان پزشکی در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Article 15 Doctors must prescribe psychotropic drugs on the basis of the actual need in treatment.
[ترجمه گوگل]ماده 15 پزشك بايد داروهاي روانگردان را بر اساس نياز واقعي درمان تجويز كند
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۵ پزشکان باید داروهای روان گردان را براساس نیاز واقعی به درمان تجویز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Not only a euphoric psychotropic drug beneficial in therapeutic uses, the photoactive fibrous strands imbue a user with a temporary increase in latent telepathy.
[ترجمه گوگل]نه تنها یک داروی روان‌گردان سرخوشی که در مصارف درمانی مفید است، رشته‌های فیبری فوتواکتیو باعث افزایش موقتی در تله پاتی نهفته در کاربر می‌شوند
[ترجمه ترگمان]رشته های فیبری euphoric که در مصارف درمانی مفید هستند، به دنبال یک افزایش موقت در تله پاتی نهفته، به یک کاربر دست می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lurasidone is a novel psychotropic agent with high affinity for dopamine D2 and serotonin 5-HT2A receptors.
[ترجمه گوگل]لورازیدون یک عامل روان‌گردان جدید با میل ترکیبی بالا برای گیرنده‌های دوپامین D2 و سروتونین 5-HT2A است
[ترجمه ترگمان]Lurasidone یک عامل روان گردان با میل بالا برای گیرنده های دوپامین و گیرنده های ۵ - HT۲A است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The psychotropic drugs they were being forced to take will elevate body temperature.
[ترجمه گوگل]داروهای روانگردانی که آنها مجبور به مصرف آن بودند، دمای بدن را بالا می برد
[ترجمه ترگمان]داروهای روان گردان که آن ها وادار به انجام آن شده اند، دمای بدن را افزایش خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Indeed, more often it is necessary to consider stopping psychotropic drugs already prescribed.
[ترجمه گوگل]در واقع، اغلب لازم است که داروهای روانگردانی که قبلاً تجویز شده اند را متوقف کنید
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، استفاده از داروهای روان گردان که پیش از این تجویز شده اند، اغلب ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The technique is less popular today, having been superseded by psychotropic drugs.
[ترجمه گوگل]این تکنیک امروزه کمتر محبوب است، زیرا داروهای روانگردان جایگزین آن شده است
[ترجمه ترگمان]این تکنیک امروز کم تر محبوب است و پس از آن با داروهای روان گردان جایگزین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] روان گرا: موثر برروان و ذهن
روان گردان

بپرس