psychosurgery


جراحی مغز (برای درمان بیماری روانی)، جراحی روانی، جراحی جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی

جمله های نمونه

1. But the typical psychosurgery patient and typical brain lesion created is illustrated by some one like Edmund.
[ترجمه گوگل]اما بیمار روان جراحی و ضایعه مغزی معمولی ایجاد شده توسط فردی مانند ادموند نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]اما بیماری psychosurgery معمولی و ضایعه مغزی معمولی که ایجاد شده توسط کسی مثل ادموند نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Modern versions of psychosurgery also help with obsessions and phobias, and it seems to have helped some schizophrenics.
[ترجمه گوگل]نسخه های مدرن روان جراحی نیز به وسواس و فوبیا کمک می کند و به نظر می رسد که به برخی از بیماران اسکیزوفرنی کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]نسخه های مدرن of نیز به obsessions و هراس ها کمک می کنند، و به نظر می رسد که به برخی از schizophrenics کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With the legacy of psychosurgery, it's important that we don't misrepresent things as therapy when they're not.
[ترجمه گوگل]با میراث روان‌جراحی، مهم است که ما چیزها را به‌عنوان درمان اشتباه معرفی نکنیم، در حالی که چنین نیستند
[ترجمه ترگمان]با میراث of، مهم است که ما چیزها را به عنوان درمان غلط تفسیر نکنیم، وقتی که نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In one set of cases, experimental psychosurgery was conducted on three inmates, a black, a Chicano and a white person.
[ترجمه گوگل]در یک مجموعه از موارد، روان جراحی تجربی بر روی سه زندانی، یک سیاه پوست، یک چیکانو و یک فرد سفیدپوست انجام شد
[ترجمه ترگمان]در یک سری از موارد، آزمایش ها تجربی بر روی سه زندانی، یک سیاه، a و یک فرد سفید انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is strong evidence to indicate psychosurgery was still being used in prisons in the 1980's.
[ترجمه گوگل]شواهد محکمی وجود دارد که نشان می دهد در دهه 1980 هنوز از جراحی روانی در زندان ها استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]شواهد محکمی وجود دارد مبنی بر اینکه psychosurgery هنوز در دهه ۱۹۸۰ در زندان ها مورد استفاده قرار می گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Veterans' Administration openly admitted that psychosurgery was a standard procedure for treatment and not used just in experiments.
[ترجمه گوگل]اداره کهنه سربازان آشکارا اعتراف کرد که جراحی روانی یک روش استاندارد برای درمان است و فقط در آزمایش استفاده نمی شود
[ترجمه ترگمان]اداره سربازان قدیمی آشکارا اعتراف کرده است که psychosurgery روش استانداردی برای درمان است و فقط در آزمایش ها مورد استفاده قرار نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Psychosurgery: Treatment of psychosis or other mental disorders by means of Brain surgery.
[ترجمه گوگل]روانپزشکی: درمان روان پریشی یا سایر اختلالات روانی با استفاده از جراحی مغز
[ترجمه ترگمان]Psychosurgery: درمان اختلالات روانی یا دیگر اختلالات ذهنی با استفاده از جراحی مغز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. will largely set the future course of modern psychosurgery.
[ترجمه گوگل]تا حد زیادی مسیر آینده روان جراحی مدرن را تعیین خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]به طور گسترده دوره آینده of مدرن را تعیین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We need a program of psychosurgery for political control of our society.
[ترجمه گوگل]ما برای کنترل سیاسی جامعه خود به یک برنامه جراحی روانی نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما به برنامه ای برای کنترل سیاسی جامعه مان نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And to charge it, among other things, with evaluating psychosurgery.
[ترجمه گوگل]و در میان موارد دیگر، آن را با ارزیابی جراحی روانی متهم کنید
[ترجمه ترگمان]و برای بار کردن آن، در میان چیزهای دیگر، با ارزیابی psychosurgery
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Moniz medical practice was disrupted by demonstrators opposed to psychosurgery.
[ترجمه گوگل]عمل پزشکی مونیز توسط تظاهرکنندگان مخالف جراحی روانی مختل شد
[ترجمه ترگمان]فعالیت پزشکی Moniz توسط تظاهرات کنندگان مخالف با psychosurgery مختل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After Senator Erwin's denunciation of the funding polices, LEAA announced that it would no longer fund medical research into behavior modification and psychosurgery.
[ترجمه گوگل]پس از تقبیح سیاست های بودجه توسط سناتور اروین، LEAA اعلام کرد که دیگر تحقیقات پزشکی در زمینه اصلاح رفتار و جراحی روانی را تامین مالی نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]پس از مخالفت سناتور آروین از سیاست های مالی، LEAA اعلام کرد که دیگر بودجه تحقیقات پزشکی را به اصلاح رفتاری و تغییر رفتار پرداخت نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The evaluation of long-term effect follow-up was conducted according to the methods set by the National Psychosurgery Association in 1990.
[ترجمه گوگل]ارزیابی اثرات طولانی مدت پیگیری بر اساس روش های تعیین شده توسط انجمن ملی روان جراحی در سال 1990 انجام شد
[ترجمه ترگمان]ارزیابی اثر بلند مدت با توجه به روش های تنظیم شده توسط انجمن ملی Psychosurgery در سال ۱۹۹۰ صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dr Bridges is regarded as the world leader in psychosurgery.
[ترجمه گوگل]دکتر بریجز به عنوان رهبر جهانی در زمینه جراحی روان شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]دکتر بریجز بعنوان رهبر جهانی در psychosurgery شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• brain surgery designed to treat mental illnesses

پیشنهاد کاربران

روان جراحی ( اسم ) : جراحی مغز که به عنوان درمان اختلالات روانی استفاده می شود

بپرس