1. Few of Fechner's ideas have survived in modern psychophysics and yet Fechner's obsession with measurement lives on today in many areas of psychology.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از ایدههای فچنر در روانفیزیک مدرن باقی ماندهاند و با این حال وسواس فچنر در اندازهگیری امروزه در بسیاری از زمینههای روانشناسی ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از ایده های Fechner در دنیای مدرن به حیات خود ادامه داده اند و با این حال علاقه به اندازه گیری امروزه در بسیاری از مناطق روان شناسی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از ایده های Fechner در دنیای مدرن به حیات خود ادامه داده اند و با این حال علاقه به اندازه گیری امروزه در بسیاری از مناطق روان شناسی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Cortical plasticity . Motor psychophysics and computational approaches to motor control, and motor planning.
[ترجمه گوگل]پلاستیسیته قشر مغز روان فیزیک حرکتی و رویکردهای محاسباتی برای کنترل حرکتی و برنامه ریزی حرکتی
[ترجمه ترگمان]cortical پلاستیسیته psychophysics حرکتی و روش های محاسباتی برای کنترل موتور و برنامه ریزی موتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]cortical پلاستیسیته psychophysics حرکتی و روش های محاسباتی برای کنترل موتور و برنامه ریزی موتور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Weber - Fischna law is a psychophysics formula describing the relationship of stimulus - intensity and stimulus - intensity.
[ترجمه گوگل]وبر - قانون فیشنا یک فرمول روان فیزیک است که رابطه محرک - شدت و محرک - شدت را توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]قانون وبر یک فرمول psychophysics است که رابطه بین شدت محرک و شدت محرک را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قانون وبر یک فرمول psychophysics است که رابطه بین شدت محرک و شدت محرک را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There is a rule in psychophysics: "what is adaptable, exists".
[ترجمه گوگل]یک قاعده در روان فیزیک وجود دارد: "آنچه سازگار است، وجود دارد"
[ترجمه ترگمان]یک قانون در psychophysics وجود دارد: \"چه چیزی سازگار است\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک قانون در psychophysics وجود دارد: \"چه چیزی سازگار است\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We will describe in some detail psychophysics and physiology of object recognition.
[ترجمه گوگل]ما سایکوفیزیک و فیزیولوژی تشخیص اشیا را با جزئیات توضیح خواهیم داد
[ترجمه ترگمان]ما در برخی از جزئیات و فیزیولوژی به رسمیت شناختن موضوع توضیح خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما در برخی از جزئیات و فیزیولوژی به رسمیت شناختن موضوع توضیح خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Topics are tackled from multiple standpoints, including optics, psychophysics, computer graphics and computer vision.
[ترجمه گوگل]موضوعات از دیدگاه های متعدد، از جمله اپتیک، روان شناسی، گرافیک کامپیوتری و بینایی کامپیوتر مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]موضوعات مورد بحث از نقطه نظرات متعدد، شامل optics، psychophysics، گرافیک رایانه ای و بینایی رایانه ای ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موضوعات مورد بحث از نقطه نظرات متعدد، شامل optics، psychophysics، گرافیک رایانه ای و بینایی رایانه ای ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Psychophysics might have a name that sounds exciting, but its experimental methods are pretty dull.
[ترجمه گوگل]سایکوفیزیک ممکن است نامی داشته باشد که هیجان انگیز به نظر برسد، اما روش های تجربی آن بسیار کسل کننده هستند
[ترجمه ترگمان]psychophysics ممکن است اسمی داشته باشند که هیجان انگیز به نظر برسد، اما روش های تجربی آن بسیار کسل کننده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]psychophysics ممکن است اسمی داشته باشند که هیجان انگیز به نظر برسد، اما روش های تجربی آن بسیار کسل کننده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The discipline is a branch of psychophysics in that it is interested in the relation between sensory input stimuli and the behavioural or psychological response that they provoke.
[ترجمه گوگل]این رشته شاخهای از روانفیزیک است که به رابطه بین محرکهای ورودی حسی و پاسخ رفتاری یا روانشناختی که آنها برمیانگیزند علاقهمند است
[ترجمه ترگمان]این رشته شاخه ای از psychophysics است که به ارتباط بین محرکه ای ورودی حسی و واکنش رفتاری یا روان شناختی که آن ها را تحریک می کنند، علاقمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این رشته شاخه ای از psychophysics است که به ارتباط بین محرکه ای ورودی حسی و واکنش رفتاری یا روان شناختی که آن ها را تحریک می کنند، علاقمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This paper bases on psychophysics theory to discuss the feasibility and some important issues for establishing national musical instruments acoustics standard.
[ترجمه گوگل]این مقاله مبتنی بر نظریه روانفیزیک است تا امکانسنجی و برخی مسائل مهم برای ایجاد استاندارد ملی آکوستیک آلات موسیقی را مورد بحث قرار دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی امکان سنجی و برخی مسائل مهم برای تاسیس استاندارد سازه ای موسیقی ملی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی امکان سنجی و برخی مسائل مهم برای تاسیس استاندارد سازه ای موسیقی ملی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was a development for traditional psychophysics method that signal detection theory was led into the field of psychological research.
[ترجمه گوگل]این یک پیشرفت برای روش سنتی روانشناسی بود که نظریه تشخیص سیگنال به حوزه تحقیقات روانشناختی هدایت شد
[ترجمه ترگمان]این یک پیشرفت برای روش psychophysics سنتی بود که نظریه آشکارسازی سیگنال وارد حوزه تحقیقات روانشناسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک پیشرفت برای روش psychophysics سنتی بود که نظریه آشکارسازی سیگنال وارد حوزه تحقیقات روانشناسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Topics will be tackled from multiple standpoints, including optics, psychophysics, computer graphics and computer vision.
[ترجمه گوگل]موضوعات از دیدگاه های متعدد، از جمله اپتیک، روان شناسی، گرافیک کامپیوتری و بینایی کامپیوتر مورد بررسی قرار خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]موضوعات مورد بحث از چندین نقطه نظرات، شامل optics، psychophysics، گرافیک رایانه ای و بینایی رایانه ای ساخته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موضوعات مورد بحث از چندین نقطه نظرات، شامل optics، psychophysics، گرافیک رایانه ای و بینایی رایانه ای ساخته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Objective To establish a mapping protocol for infants and young children cochlear implant recipient who are not able to finish psychophysics test.
[ترجمه گوگل]هدف ایجاد یک پروتکل نقشه برداری برای نوزادان و کودکان خردسال گیرنده کاشت حلزون که قادر به اتمام آزمایش روان فیزیک نیستند
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک پروتکل نقشه برداری برای کودکان و کودکان کم سن و سال حلزونی که قادر به اتمام آزمایش psychophysics نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک پروتکل نقشه برداری برای کودکان و کودکان کم سن و سال حلزونی که قادر به اتمام آزمایش psychophysics نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The present paper has analysed classical threshold theory in psychophysics thereby a fuzzy theory of threshold has been developed.
[ترجمه گوگل]مقاله حاضر به تجزیه و تحلیل نظریه آستانه کلاسیک در روان فیزیک پرداخته است و در نتیجه یک نظریه آستانه فازی ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله نظریه آستانه کلاسیک در psychophysics تحلیل شده است در نتیجه تئوری فازی آستانه توسعه داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این مقاله نظریه آستانه کلاسیک در psychophysics تحلیل شده است در نتیجه تئوری فازی آستانه توسعه داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Much of the work on modern day pricing theory started in a still obscure field known as psychophysics.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارها بر روی تئوری قیمت گذاری امروزی در زمینه ای هنوز مبهم به نام روان فیزیک آغاز شد
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از کار در نظریه قیمت گذاری روز مدرن در یک زمینه مبهم شناخته شده به نام psychophysics آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از کار در نظریه قیمت گذاری روز مدرن در یک زمینه مبهم شناخته شده به نام psychophysics آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید